عشق واقعی چیست؟
عشق واقعی یا بدون قید و شرط، به این اشاره دارد که شما بدون هیچ گونه منفعت، یک فردی را دوست داشته باشید. به خوشبختی طرف مقابل اهمیت دهید و بدون اینکه انتظاری از او داشته باشید، از هیچ کمکی به فرد دریغ نکنید. به عبارت دیگر، اصطلاح عشق بی قید و شرط «عشق بدون شرط» است. شما این شخص را از صمیم قلب دوست دارید و هیچ چیزی نمی تواند میزان دوست داشتن شما را تغییر دهد. عشق بی قید و شرط به این معنی است که شما بدون قضاوت، اشتباهات شخص مقابل را بپذیرید. در حالی که عشق رمانتیک بین دو نفر، وسیله ای برای دوست داشتن است، اما در عشق بی قید و شرط، افراد بدون هیچ انتظاری، همدیگر را دوست دارند.
از کجا بفهمیم رابطه ما، یک عشق بی قید و شرط است؟
عشق بی قید و شرط فقط مربوط به پدر و مادر ها و دوست داشتن حیوانات خانگی نیست. عشق رمانتیک و عاشقانه هم می تواند به یک عشق بی قید و شرط تبدیل شود. در واقع، «عشق واقعی» مترادف با عشق بی قید و شرط است.
شما زمانی می توانید در زندگی خود یک عشق بی قید و شرط داشته باشید که:
- فرد مقابل تان را به خاطر تقصیرها و اشتباهاتش قضاوت نکنید.
- وقتی او روز بدی را سپری کرده است، نسبت به او احساس همدلی و همدردی می کنید.
- شما همسرتان را در بدترین شرایط قبول می کنید و در بهترین حالت از او لذت می برید.
یکی از توصیه هایی که هنگام تصمیم گیری برای ازدواج به زوجین پیشنهاد می شود، توجه دقیق به همین دوست داشتن بی قید و شرط است. اگر فرد مقابل، شما را در بدترین حالت ممکن، هنوز هم دوستتان دارد و عاشق شما است، او می تواند گزینه مناسبی برای ازدواج باشد.
هر فردی روز بدی را پشت سر می گذارد، یا گاهی اوقات روحیه بدی دارد. همه ما ممکن است در مقطعی از زندگی خود با مشکلات زیادی روبرو شویم که همین اوضاع می تواند در روابط ما با شریک زندگی مان تاثیر بگذارد؛ اما در عشق بی قید و شرط شما از طرف مقابل خود مطمئن هستید که تحت هیچ شرایطی شما را تنها نمی گذارد و هیچ کمکی را از شما دریغ نمی کند.
وقتی بی قید و شرط دوست داشته باشید و دوست داشته شوید، دیگر نیازی به فرد سومی ندارید که احساسات شما را درک کنید. در این شرایط وقتی طرف مقابل با شما بد رفتاری می کند، آن را به دل نمی گیرید. بالعکس، آنها را تشویق می کنید تا درباره احساسات خودشان با شما حرف بزنند. در عشق بی قید و شرط شما به طرف مقابل این اطمینان را می دهید که همیشه و در همه حال شما در کنار آنها و حتی آنها در کنار شما احساس امنیت می کنید.
عشق مشروط در مقابل عشق بی قید و شرط
عشق مشروط بیشتر روی شخص یا چیز متمرکز است. به عنوان مثال، می توانید بگویید من این ماشین را دوست دارم. چون خوب کار می کند. این می تواند نمونه ای از عشق مشروط باشد. شما ماشین را دوست دارید زیرا برای تان خوب کار می کند. اگر ماشین به طور ناگهانی در بزرگراه متوقف شود، ممکن است دیگر عاشق آن ماشین نباشید. عشق شما به اتومبیل منوط به عملکرد خوب آن است. عشق مشروط در روابط بین آدم ها، عشق به شخصی است که مطابق با خواسته و انتظارات ما باشد. طبق انتظارات ما فکر کند، لباس بپوشد و ….
مثلاً عشق جامعه به افراد مشهور را در نظر بگیرید. ممکن است احساس کنیم عشق ما به یک فرد مشهور حد و مرزی ندارد و هیچ چیزی نمی توانند این عشق را خراب کند؛ اما فقط کافی است که بفهمیم فرد مورد علاقه ما کار خلافی را انجام داده است، به سرعت نظر ما نسبت به او عوض می شود. عشق ما به فرد مشهور منوط به برآورده شدن انتظارات ما بوده است. همین که از انتظارات ما خارج شد، عشق ما هم نسبت به او تمام می شود.
بنابراین عشق مشروط بیشتر از عشق واقعی به کنترل کردن بستگی دارد. شما شخص یا چیزی را دوست دارید زیرا در کنترل شما است. با این حال، اگر آن شخص یا چیز دیگر «قابل کنترل» نباشد، دیگر او را دوست ندارید. بر همین اساس عشق مشروط به یک رابطه سالم منجر نمی شود. اگر شریک زندگی شما در تلاش است تا نحوه لباس پوشیدن، رفتار و احساس شما را کنترل کند، در این صورت او سعی می کند تا شما را به فردی که خودش دوست دارد، تبدیل شوید؛ اما عشق بی قید و شرط یعنی اینکه طرف مقابل شما را همین طور که هستید، دوست داشته باشد.
شور، عشق مشروط است. به همین دلیل وقتی اشتیاق تمام می شود، گاهی نفرت جای آن را می گیرد. شور و اشتیاق دو احساسات فوق العاده شدیدی هستند؛ اما وقتی نظرمان نسبت به فردی که دوستش داریم عوض می شود و یا از سمت او آسیبی به ما وارد می شود، این اشتیاق می تواند به نفرت تبدیل شود. به همین دلیل است که اشتیاق و نفرت هر دو روی سکه هستند که آن سکه همان، عشق مشروط است.
این بدان معنا نیست که عشق پرشور شما به شریک زندگی تان چیز بدی است، موضوع اصلی این است، اگر او انتظارات شما را برآورده نکنند، شور به نفرت تبدیل نشود.
تفاوت بین عشق بی قید و شرط و سوء استفاده چیست؟
شاید همسر شما، این را می داند که بدون هیچ قید و شرطی عاشق او هستید و دوستش دارید، اما او نباید از این موضوع سوء استفاده کند. چون همسر شما این را می داند که هر چقدر با شما بدرفتاری کنید، باز هم شما او را می بخشید و به سمت او برمی گردید.
عشق بی قید و شرط نیاز به مرز های سالم دارد. باید برای عشق خود حد و مرزی را مشخص کنید. به این موضوع توجه داشته باشید که اگر کسی به طور مداوم مرزهای شما را نقض کند، پس شما را بی قید و شرط دوست ندارد. در اصل این فرد دارد از شما سوء استفاده می کند. بعلاوه، اگر احساس می کنید که علی رغم سوءاستفاده، هنوز هم او را بدون قید و شرط دوست دارید، این عشق بی قید و شرط واقعی نیز نیست.
عشق بی قید و شرط به معنای چشم پوشی از آزارهای ناچیز در رابطه است؛ اما به این معنی نیست که آزار و اذیت های شریک زندگی خود را از لحاظ جسمی، احساسی، یا حتی زبانی ببخشید.
ریشه عشق بی قید و شرط در مراقبت از طرف مقابل است و در مقابل آن فرد باید از شما مراقبت کند. نکته اصلی که باید در مورد عشق بی قید و شرط به آن توجه کنید این است که این عشق در اصل تقسیم قدرت است. اگر یک نفر بر دیگری مسلط شود و زورگویی کند، این عشق بی قید و شرط نیست. عشق بی قید و شرط بر پایه سازش و فداکاری است. اگر شریک زندگی شما حاضر به انجام چنین کاری نیست، اما شما این کار را انجام می دهد، این عشق بی قید و شرط نیست، بلکه از خودگذشتگی مخرب است.
چگونه کسی را بدون قید و شرط دوست داشته باشیم؟
دوست داشتن بی قید و شرط کسی، یعنی اینکه بدون هیچ گونه قضاوتی، نقاط ضعف طرف مقابل را بپذیریم و هر گونه انتظارات سطحی از او را کنار بگذاریم. برای رسیدن به این عشق بهتر است نگاهی به درون خودتان بیاندازید و انتظارات سطحی و بیخود از طرف مقابل را شناسایی کنید، یاد بگیرید که چرا چنین انتظاراتی را از طرف مقابل دارید و در آخر برای کنار گذاشتن آنها تلاش کنید.
طبیعتاً همه انسان ها کمبود ها و نقص های دارند؛ اما در عشق بی قید و شرط شما باید طرف مقابلتان را با تمام نقص و نقطه ضعف هایش بپذیرید.
آیا عشق بی قید و شرط سالم است؟
عشق بدون قید و شرط، یک عشق سالم و بالغ و اصل و پایه روابط طولانی مدت است. عشق بدون قید و شرط به معنای پذیرش رفتار ضعیف یا سوء استفاده از طرف مقابل نیست. پذیرش این نوع رفتار خطرناک است و به شما اجازه نمی دهد تا مرزهای خود را مشخص کنید. عشق واقعی بدون قید و شرط، به معنای پذیرفتن ایرادات شخص دیگر بدون قضاوت و متعهد شدن برای رشد روابط در طول زندگی است.
مثال عشق بی قید و شرط چیست؟
یک مثال خوب از عشق بی قید و شرط، رابطه بین یک مرد و سگش است. سگ به اشتباهاتی که انسانش مرتکب شده است و همچنین به شغلی که صاحبش دارد، لباسی که می پوشد یا ظاهر او اهمیتی ندارد. به همین ترتیب، این مرد می داند که بعضی اوقات سگش چیزهایی را لگد می زند، گل به خانه می آورد و حتی ممکن است او را گاز بگیرد. عشقی که مرد و سگش به یکدیگر دارند بدون قید و شرط است زیرا آنها یکدیگر را همان گونه که هستند می پذیرند و عشق آنها منوط به ویژگی یا رفتار خاصی نیست. این دوست داشتن بدون شرط است.
تفاوت علاقه و عشق بی قید و شرط چیست؟
تشخیص عشق و علاقه از یکدیگر می تواند دشوار باشد. اول هر رابطه ای ممکن است نسبت به طرف مقابل اشتیاق و علاقه داشته باشید که او همه انتظارات شما را برآورده کند. اما این کاملا غیرممکن است کسی بتواند همیشه انتظارات شما را برآورده کند. شاید اگر یک بار طبق انتظارات شما رفتار نکند و آنها را نادیده بگیرد، اشتیاق و علاقه شما به او کمتر شود. عشق بی قید و شرط این است که بدانید شریک زندگی شما انسان است و مانند خودتان نقص و عیب هایی دارد.
وقتی کسی شما را بی قید و شرط دوست دارد، به چه معناست؟
شریکی که بدون قید و شرط شما را دوست داشته باشد، برای رشد شما تلاش می کند. شریکی که بی قید و شرط شما را دوست دارد، در صورت بروز مشکل با کمال خونسردی و احترام با شما صحبت می کند. شما نسبت به این موضوع مطمئن هستید که می توانید در هر کاری با هم همکاری کنید.
اما اگر همسرتان، شما را تهدید به ترک کردن می کند و به شما دستور می دهد، این نشانه عشق مشروط است. به عبارت دیگر، اگر انتظارات خاصی از شریک زندگی خود برآورده نکنید، آنها دیگر به شما عشق نمی ورزند. از طرفی دیگر اگر از شما اشتباهی سربزند، بر سرشما فریاد می زند و شما را مسخره می کند.
عشق بی قید و شرط به معنای دوست داشتن شخصی است که به هیچ چیز خاصی ربط ندارد. عشق شما به آنها نباید به شغل، ظاهر، دارایی یا سایر خصوصیات مادی آنها بستگی داشته باشد. علاوه بر این، عشق شما نباید آنها را به خاطر اشتباهات مجازات کند.
عشق بدون قید و شرط باید در ازدواج وجود داشته باشد و اغلب اساس و پایه روابط طولانی مدت و شاد است. مهمترین قسمت عشق بی قید و شرط مربوط به خود شما است و نه شریک زندگی. شما باید خودتان بتوانید نیازهای خود را برآورده کنید. این وظیفه شریک زندگی شما نیست که شما را خوشحال کند. در عوض، آنها باید در این راه فقط به شما کمک کنند. در غیر این صورت، ممکن است توقع شما از زندگی بسیار زیاد باشد. علاوه بر این، عشق بی قید و شرط، یعنی باید حد و مرزهایی را برای احترام به همسرتان مشخص کنید. عشق بی قید و شرط دلیل نمی شود که با همسرتان رفتار بدی داشته باشید یا برعکس. در واقع، عشق بدون قید و شرط نمی تواند بدون مرز باشد.
عشق بدون قید و شرط نیاز به همدلی دارد و همدلی نیاز به این دارد که درک کنید خود شما هم آدم کامل و بی عیب و نقصی نیستید.
از کجا بفهمیم کسی بی قید و شرط ما را دوست دارد؟
عشق بی قید و شرط به این معنی است که شما به دلیل ضعف ها و نقص هایی که دارید مورد قضاوت و مجازات قرار نگیرید. بلکه شریک زندگی شما برای رشد شما تلاش می کند. برای شناخت این عشق در رابطه خود به موارد زیر دقت کنید.
در عشق بی قید و شرط:
- هنگامی که با شریک زندگی خود هستید، احساس امنیت می کنید.
- شما نسبت به شریک زندگی خود احساس همدلی عمیق می کنید.
- وقتی هر دو در کنار هم قرار می گیرید، هر دو کاملاً خودتان هستید.
- احساس نمی کنید باید عشق خود را به شریک زندگی خود ثابت کنید.
- هر دو شما توانایی بالقوه یکدیگر را می بینید و بزرگترین مشوق یکدیگر هستید.
- ازخودگذشتگی شریک زندگی تان سرلوحه و الهام بخش خود شما است و بالعکس.
- احساس می کنید شریک زندگی شما به دنبال چیزهایی است که شما به آنها علاقه دارید.
- در هنگام ناراحتی، از گفتن واقعیت و بیان احساسات خود به همسرتان هیچ ترسی ندارید.
- هنگامی که به شکست خود اعتراف می کنید، همسرتان شما را شرمنده و قضاوت نمی کند.
- به برقراری روابط خود احترام می گذارید و سلامت رابطه خود را در اولویت قرار می دهید.
- به هم احترام می گذارید، مخصوصاً وقتی با هم اختلاف نظر داشته باشید یا یکدیگر را ناراحت می کنید.
- موفقیت های یکدیگر را جشن می گیرید و سعی می کنید دوران های سخت را با همدیگر پشت سر بگذارید.
- وقتی در مورد مسئله ای نگران هستید، همسرتان با همدلی به نگرانی شما پاسخ می دهد و سعی می کند آن را برطرف سازد.
- شریک زندگی شما واقعاً نیازهای شما را در اولویت قرار می دهد، بدون اینکه انتظار داشته باشید در ازای آن چیزی پرداخت کنید.
- حتی در روزهای بد، مطمئن هستید که شریک زندگی تان شما را دوست دارد و شما را به خاطر آنچه که هستید قبول می کند.
- می توانید به راحتی همدیگر را ببخشید. بر سر موضوعات کوچک دعوا نمی کنید، کینه به دل نمی گیرید. حتی هنگام مشاجره، به یکدیگر احترام می گذارید و هدف شما یک تصمیم گیری سالم است.
منابع:
