چند موردی را که باعث میشود مردم دچار وسواس فکری شوند را توضیح میدهند
وسواس فکری یک نوع اختلالات روانی است که در افراد به وجود می آید. علائم این اختلال می تواند در هر شخصی متفاوت باشد. تعاریف وسواس در شاخه های مختلف متفاوت است. هر شخصی می تواند تعریف متفاوتی از وسواس ها را بگوید.
وسواس انواع مختلفی دارد و هر کدام از آن تأثیرات خاصی را برای افراد می گذارد. در مقاله های قبل در ارتباط با وسواس فکری صحبت کردیم. وسواس تا یک مقدار خاصی بسیار برای افراد مفید است. اما اگر همین وسواس بیشتری از حد ادامه داشته باشد تبدیل به اختلالات روانی می شود. OCD یا وسواس خالص نیز جزء همین اختلالات روانی است. در ادامه می خواهیم ببینیم که چند موردی را که باعث میشود مردم دچار وسواس فکری شوند را توضیح میدهند چگونه است.
وسواس و تاثیرات آن در زندگی ما
چه بخواهیم چه نخواهیم آن ها وجود دارند و حتی بسیاری ی از ما با آن ها زندگی می کنیم. همان طور که در مقاله های قبل گفتیم با یک یا دو نشانه نمی توان گفت که شما یا دوستتان دچار اختلالات روانی هستید. این فرایند نیاز به تست های روان شناسی مختلفی دارد. اختلالات در دنیای روان شناسی تعاریف متفاوتی دارند.
برای مثال برخی از افراد هستند که برای ایجاد رفتار های مختلف در زندگی خود دلایل مختلفی می آورند. برخی از آن ها ممکن است به خاطر شرایطی که در جامعه وجود دارد به گونه های مختلفی رفتار کنند. این فرآیند در وسواس های مختلف هم هست. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چند موردی را که باعث میشود مردم دچار وسواس فکری شوند را توضیح میدهند، صحبت کنیم.
وسواس خالص و وسواس فکری چیست؟
وسواس خالص، همچنین به عنوان OCD کاملاً وسواسی شناخته می شود، نوعی OCD است که با افکار مزاحم، ناخواسته و غیرقابل کنترل (یا وسواس) مشخص می شود. در حالی که فردی که وسواس خالص را تجربه می کند ممکن است رفتارهای آشکاری در ارتباط با افکار مزاحم خود مانند شمارش، ترتیب دادن یا شستن دست ها نداشته باشد، در عوض این اختلال با آیین های روانی پنهان همراه است.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
وسواس خالص گاهی اوقات به اشتباه به عنوان یک شکل “کمتر شدید” OCD دیده می شود. برای کسانی که علائم این اختلال را تجربه می کنند، افکار مزاحم مشخص می توانند بسیار مخرب و ناراحت کننده باشند.
اجبار و وسواس خالص
در حالی که افرادی که در مورد اجبار گزارش نمی دهند، گاهی اوقات به عنوان “وسواس خالص” یا “OCD صرفاً وسواسی” شناخته می شوند، این نوع به عنوان تشخیص جداگانه در DSM-5 ذکر نشده است، دفترچه راهنمای تشخیصی که توسط بسیاری از پزشکان و روانپزشکان استفاده می شود.
چگونه وسواس خالص از وسواس فکری مجزا است؟
در حالی که برخی از مطالعات نشان داده اند ممکن است زیرگونه های متفاوتی از OCD وجود داشته باشد، برخی دیگر نشان می دهند که واژه “وسواس خالص” ممکن است یک اشتباه نادرست باشد. ذهنی و دیده نشده مونیکا تی ویلیامز، روانشناس بالینی و همکارانش در مقاله خود “افسانه نوع وسواس خالص در وسواس-اجباری” توضیح می دهد: “تشخیص اجبار توسط افرادی که قبلاً کاملاً وسواسی در نظر گرفته شده بودند می تواند به بهبود تشخیص و درمان افراد مبتلا به وسواس فکری کمک کند.
نکته
درمانگران و سایر متخصصان بهداشت روانی با درک وجود چنین آیین های ذهنی می توانند از بیماران در مورد این علائم سوال کنند. بدون چنین سوال و فوریتی، بیماران ممکن است از توصیف علائمی که تجربه می کنند تمایلی ندارند یا حتی نمی دانند که باید در مورد این علائم صحبت کنند.
علائم اختلال وسواس خالص در مقابل وسواس فکری
اختلال وسواس خالص خود شامل داشتن وسواس و رفتارهای تکراری (اجبار) است. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به OCD ممکن است افکار غیرقابل کنترل در مورد میکروب ها و پاکیزگی داشته باشد که منجر به تمایل به شستن مکرر دست ها می شود. افرادی که یک نوع “اختلال وسواسی” را تجربه می کنند، باز هم طیف وسیعی از علائم OCD را تجربه می کنند، اگرچه اجبارهای واضح وجود ندارد. طبق DSM-5، وسواس فکری با وسواس اجباری به یک شکل مشخص می شود.
وسواس
تصاویر مزاحم، افکار و تکانه های مکرر که ناراحتی زیادی ایجاد می کند. تلاش برای نادیده گرفتن، سرکوب یا خنثی سازی افکار وسواسی در افراد بسیار مهم است.
اجبارها
اقدامات تکراری اعم از رفتاری یا ذهنی که در نتیجه افکار وسواسی فرد مجبور به انجام آن ها می شود. مشارکت در اقدامات برای کاهش ناراحتی مربوط به وسواس یا جلوگیری از برخی از رویدادهای مخوف در این مورد مهم است.
وسواس فکری باعث چه چیزی می شود؟
وسواس افکار، تصاویر یا انگیزه های مکرر، مداوم، مزاحم و ناخواسته هستند که باعث اضطراب یا ناراحتی می شوند. وسواس ها اغلب بر افکار جسمی، جنسی و همچنین نگرانی هایی در مورد مواردی مانند تقارن و آلودگی متمرکز هستند.
اجبارها یک رفتار تکراری
از سوی دیگر، اجبارها رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی هستند که فرد مبتلا به OCD مجبور است در پاسخ به وسواس یا طبق قوانین سختگیرانه ای که بر آن ها حاکم است انجام دهد. اجبارها به وضوح بیش از حد هستند یا به طریقی واقع بینانه به مشکلی که می خواهند برطرف شود مرتبط نیستند. در تحقیقی در سال 2011، محققان دریافتند افرادی که “وسواس های محض” را تجربه می کنند دچار مشکلاتی خواهند شد.
معیارهای تشخیصی
معیارهای تشخیصی DSM-5 برای وسواس فکری علاوه بر تجربه وسواس یا اجبار، موارد زیر را نیز تعیین می کند: علائم OCD نباید ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده (مانند عوارض جانبی دارو یا داروهای غیرقانونی) باشد. علائم نباید حتی به دلیل وجود برخی شرایط پزشکی دیگر باشد.
علائم OCD زمان بر است، اغلب بیش از یک ساعت در روز طول می کشد، یا باید باعث ناراحتی یا اختلال قابل توجهی در زمینه های شغلی، اجتماعی و یا دیگر حیاتی ترین عملکردهای زندگی شود. علائم OCD را نمی توان به یک اختلال روانی دیگر مانند اختلال اضطراب فراگیر، اختلال بدشکلی بدن، اختلال احتکار، اختلالات مربوط به مواد یا اختلال افسردگی اساسی نسبت داد.
متخصصان سلامت روان چند موردی را که باعث میشود مردم دچار وسواس فکری شوند را توضیح میدهند
اکثر مردم وسواس فکری را در حالت افرادی می شناسند که به طور وسواسی از میکروب ها می ترسند. این باعث می شود دست های خود را به طور اجباری بشویند. با این حال، OCD حالات متفاوتی به جز میکروب ها و تمیز دست دارد. همچنین شایع تر از آن چیزی است که مردم فکر می کنند. اما چه چیزی باعث وسواس فکری می شود؟ متخصصان سلامت روان توضیحی در مورد مهمترین علل اختلال وسواس فکری-اجباری دارند. در اینجا چند موردی وجود دارد که کارشناسان فکر می کنند باعث ایجاد OCD در افراد می شود.
آسیب تروماتیک مغزی
وقتی صحبت از مغز می شود، آسیب ها به ویژه در مغز کودکان و نوجوانان بسیار جدی گرفته می شود. مغز آنها هنوز در حال رشد است و اختلال در این رشد می تواند باعث انواع مشکلات شود. یکی از علل مشکوک بروز علائم وسواس فکری، به ویژه در کودکان و نوجوانان، آسیب تروماتیک مغزی (TBI) است. یک مطالعه نشان داد که در عرض 12 ماه 30٪ از کودکان مبتلا به OCD شدند.
علاوه بر تغییرات در عملکرد شناختی، رفتار و تحرک، TBI می تواند علائم وسواس فکری از جمله وسواس اجباری را ایجاد کند. Owen Kelly، می گوید: OCD و به دنبال آن TBI معمولاً به زودی، اگر نه بلافاصله، پس از وقوع رویداد، رخ می دهد.
التهاب
درد مفصل شما دلیل وسواس فکری نیست، اما ممکن است التهاب در مغز باشد. مطالعات اخیر نشان می دهد که افرادی که مبتلا به OCD هستند در قسمتهای خاصی از مغزشان التهاب وجود دارد. در واقع، مشخص شد که این افراد دارای التهابی هستند که 32 درصد بیشتر از افرادی که OCD نداشتند، در مغزشان بود.
تحقیقات ما رابطه قوی بین التهاب مغز و وسواس فکری را نشان داد، به ویژه در بخش هایی از مغز که در OCD عملکرد متفاوتی دارند. دکتر جفری مایر میگوید: این اطلاعات یکی از بزرگترین پیشرفتها در درک بیولوژی این اختلال است. همچنین ممکن است منجر به توسعه درمانهای جدید شود.
فرزندپروری بیش از حد محافظت کننده
برخی از والدین به طور باورنکردنی بیش از حد از فرزندان خود محافظت می کنند. اما درگیری بیش از حد ممکن است باعث علائم وسواس فکری در فرزندان آنها شود. کودکانی که مسئولیت زیادی داشتند و تحت قوانین بسیار سختگیرانه قرار داشتند، احتمال بیشتری داشت که علائم OCD را بروز دهند.
این فقط مربوط به فرزندپروری نیست، دکتر مردیث ای کولز می گوید: «اگر به مدرسه ای سختگیرانه بروید که در آن هیچ قوانینی را زیر پا نگذارید، می تواند شما را مستعد ابتلا به OCD کند.
احساس این که فرد خارج از کنترل است
تحقیقات نشان می دهد افرادی که با ترس مرگ یا عدم داشتن چیزی دست و پنجه نرم می کنند، بیشتر در معرض ابتلا به وسواس فکری هستند. به هر حال، وسواس و اجبار بخشی از مکانیسمهای مقابله ناسازگار و آیینهای خودآرامبخشی است.
نکته
آدام رادومسکی، محقق روانشناسی، می گوید: «ما فرض می کنیم که ترس ها و باورهای افراد در مورد عدم کنترل ممکن است آنها را در معرض خطر قرار دهد. این خطرات شامل طیفی از مشکلات، از جمله اختلال هراس، فوبیای اجتماعی، OCD، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال اضطراب فراگیر و غیره است. بنابراین، ترس عدم کنترل، بستر مناسبی برای فردی است که روشی وسواسی-اجباری برای مقابله با آن ترس خاص ایجاد کند.
احساس گناه
ترس عدم کنترل تنها راه برای ایجاد مکانیسم های مقابله ای وسواس فکری نیست. تحقیقات همچنین نشان می دهد که افرادی که از احساس گناه می ترسند ممکن است بیشتر در معرض خطر ابتلا به OCD باشند. یک فکر وسواسی که باعث می شود کسی احساس گناه کند ترس ایجاد می کند. در نتیجه، به خودآرام بخشی اجباری تبدیل می شود.
نظر پزشکان در ارتباط با این زمینه
دکتر گابریل ملی میگوید: «به نظر ما، بیماران OCD بیشتر از سایر افراد مستعد اشتباه نیستند. اما از احساس گناه میترسند، و بسیاری از رفتارهای اجتنابی به دلیل نیاز به اجتناب از این احساس در آینده است. ترس های دیگری نیز وجود دارد که افراد را به علائم وسواس فکری سوق می دهد. اما احساس گناه و عدم کنترل شایع ترین آنهاست.
عادات بد خواب
مغز ما برای بازسازی و ترمیم به خواب نیاز دارد. وقتی از خواب محروم میشویم، همه چیز ممکن است برای مغز ما بیفتد. وسواس فکری ممکن است زمانی ایجاد شود که افراد عادات خواب ضعیف یا الگوهای خوابی داشته باشند که از شبی به شب دیگر متفاوت است. دکتر کولز میافزاید: «زمان خواب شما و تعداد ساعاتی که میخوابید، توانایی شما برای کنترل یا مقاومت در برابر افکار وسواسی را پیشبینی میکند».
وسواس فکری یک بیماری روانی است که در مغز ایجاد می شود. بنابراین، منطقی است که وقتی مغزمان یکی از چیزهایی را که بیشتر به آن نیاز دارد را انکار می کنیم، خود را در معرض خطر ابتلا به یک اختلال اجباری قرار دهیم.