چگونه با وجود زندگی ناامید کننده شاد باشیم؟
زندگی ناامید کننده برای همه ما در زمان های خاصی اتفاق می افتد. هیچ کس نمی تواند ثابت کند که هر روز زندگی شادی دارد. در واقع ناامیدی یکی از احساساتی است که اگر نتوانید جلوی آن را بگیرید به شدت آسیب خواهید دید. همه ما احساسات مختلفی داریم. هیچ کس در این دنیا نیست که حتی یک بار احساس ناامیدی نکرده باشد. همان طور که خانواده می تواند ما را به سمت موفقیت راهنمایی کند، گاهی اوقات ممکن است باعث شکست ما شود. شکست در زندگی گاهی اوقات لازم است. اما به شرطی که افراد بتوانند بعد از به زندگی خود بازگردند.
خیلی از مردم بعد از این که شکست می خورند ناامید می شوند. در واقع این شکست پایان کار آن ها در زندگی خواهد بود. انسان باید مسئولیت پذیر باشد. حتی با وجود داشتن خانواده بد شما می توانید به موفقیت برسید. حتی بزرگ ترین افراد هم در زندگی مشکلاتی داشتند. نکته مهم این است که چگونه با داشتن خانواده ای آزار دهنده موفق شویم. شکست چه بخواهیم چه نخواهیم برایمان اتفاق می افتد. اما آیا ما می توانیم با ناامیدی در زندگی خود کنار بیاییم؟ در ادامه می خواهیم ببینیم که چگونه با وجود زندگی ناامید کننده شاد باشیم چگونه است؟
احساس شادی و غلبه بر زندگی ناامید کننده
در مقاله های قبل در ارتباط با این که شادی و خوشبختی چه تاثیری بر ذهنیت افراد دارد صحبت کردیم ما گفتیم که شادی و خوشبختی می تواند بر ذهنیت و جسم افراد تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. ما در ادامه می خواهیم بدانیم که چگونه با شکست در زندگی کنار بیاییم و موفق شویم. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چگونه با وجود زندگی ناامید کننده شاد باشیم، صحبت کنیم.
راه هایی برای غلبه بر زندگی ناامید کننده
تجربه ناامیدی برای بسیاری از مردم کاملاً وحشتناک است. یک احساس غرقکننده، تخلیهکننده، محدودکننده همراه با این احساسات وجود دارد، و آنها میتوانند شما را سنگین کنند و احساس وحشتناکی در شما ایجاد کنند. به دلیل ناامیدی شدید، منطقی است که ممکن است از آن بترسید. اما این ترس می تواند اثر معکوس داشته باشد و خطرات ناشی از آن احساسات ناامیدکننده را بدتر کند! چگونه می توانید با آن مبارزه کنید؟ در این جا چند راه برای غلبه بر ترس از ناامیدی آورده شده است.
یاد بگیرید که ریشه های زندگی ناامید کننده را درک کنید
ترس از ناامیدی یک چرخه است و همه فرآیندها برای شکستن نیاز به درک دارند. بیشتر توصیههای کلی در مورد غلبه بر ترسهای ناامیدی، بینش کافی در مورد ریشههای ترسهایتان به شما نمیدهد، و ناامیدی میتواند در علت آن بسیار متفاوت باشد.
به طور کلی، ناامیدی مستلزم فقدان کلی اشتیاق، امید، تفکر مثبت یا انتظار خوش بینانه برای آینده است. این به معنای دیدن یک ایده تیره و تار از روزهای آینده است و می تواند باعث ایجاد احساس اضطراب، افسردگی و استرس شود. اما ترس از آن می تواند نتیجه معکوس داشته باشد و خطر آن را افزایش دهد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
این به این دلیل است که ترس از احساس ناامیدی به این معنی است که یا در معرض خطر چنین احساسی هستید یا قبلاً مجبور شده اید از آن احساس فرار کنید. درک علت ترسهای خاص شما میتواند به شما در مدیریت مسائل – چه فعلی و چه گذشته – کمک کند که آن ها را تداوم میبخشد. بنابراین، زندگی ناامید کننده از کجا می آید؟
احساس محدودیت
هنگامی که در حال مبارزه هستید، غلبه بر احساس ناامیدی ممکن است زمانی ایجاد شود که هر دو احساساتی کنید. مهارت لازم برای غلبه بر موانع خود را ندارید و نیازهای عمومی برای بقا را ندارید.
تجربه ای از بیگانگی
اگر به شما این احساس را داده اند که مناسب نیستید، این که لایق حمایت و عشق نیستید، یا محکوم به طرد شدگی برای همیشه هستید، می توانید در نتیجه از خود بیگانگی احساس ناامیدی کنید. بدتر از آن، ممکن است از ترس درد بیشتر خود را منزوی کنید.
احساس اسارت و غلبه بر زندگی ناامید کننده
قرار گیری در یک موقعیت، رابطه یا محیط بدی که نمی توانید از آن فرار کنید. این دلیل مهمی است که بسیاری از افراد احساس ناامیدی می کنند.
تهدید عذاب آور و غلبه بر زندگی ناامید کننده
بسیاری از افرادی که با مرگ و میر خود مواجه هستند، چه به دلیل بیماری یا تهدید مهم دیگری برای بقای خود، ممکن است شروع به تعجب کنند. آیا ادامه دادن غلبه بر احساس ناامیدی اصلاً فایده ای دارد یا خیر.
احساس وجود زندگی ناامید کننده خود را بپذیرید
رسیدن به ریشه های عمیق احساسات پیچیده می تواند چالش برانگیز باشد. این امر به ویژه در مورد چیزی مانند غلبه بر احساس ناامیدی یا شروع احساسات ناامید صادق است. این تجربیات میتوانند باعث کسلشدگی، سنگینی و کمبود انگیزه در زندگی روزمره شوند و احساس رویارویی با آنها را سخت کنند.
اما اگر به احساسات خود برچسب نزنید، نمی توانید آنها را تنظیم کنید. مطالعات نشان میدهد که نامگذاری آن تجربیات پیچیدهتر میتواند برای حل و فصل و مدیریت آنها به شیوهای مثبت بسیار مهم باشد. بیشتر احساسات در ظاهر بسیار ساده ظاهر می شوند. اما کند و کاو در آنها لایه های زیادی را نشان می دهد.
چگونه با وجود زندگی ناامید کننده شاد باشیم
حتی وقتی زندگی ناامید کننده است، باز هم می توانید خوشحال باشید. فرد با ای کار نیازی به توهم یا تسلیم منفی نگری ندارد. شما انتخاب می کنید که چگونه با هر اتفاقی در زندگی کنار بیایید. شما آنقدر زندگی کردید که بفهمید هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود. مهم نیست چقدر تلاش می کنید یا هدفتان چگونه است، همیشه اتفاقات مختلف برای ایجاد یک زندگی ناامید کننده وجود خواهد داشت. بخشی از زندگی باعث می شود متوجه شوید که برخی چیزها وجود دارند که نمی توانید آنها را کنترل کنید.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
وقتی در مورد ناراحتی ها و اتفاقات یک زندگی ناامید کننده صحبت می کنیم، آنها را بر اساس شدت دسته بندی می کنیم. به عنوان مثال، خرابی صدای زنگ در ماشین شما و خرابی کل ماشین شما دو ناراحتی متفاوت هستند. ما در طول زندگی خود می رویم و با موقعیت های نامطلوب در هر درجه ای کنار می آییم. آیا شما خوشحال هستید یا زندگی ناامید کننده است؟
تعریف شما از خوشبختی چیست؟ آیا نشان دهنده یک زندگی سعادتمندانه است که عاری از مشکلات است؟ البته این مفهوم واقعیت را نشان نمی دهد.
چگونه خوشبختی را احساس کنیم؟
هنگامی که زندگی شما در حال شادابی است، احتمالا آنچه را که ما خوشبختی می نامیم احساس می کنید. اگر چیزی یا کسی آچاری را در برنامه های شما بیندازد، احساسات شاد شما به بادکنکی در حال تخلیه تبدیل می شود. بنابراین، رضایت یک احساس زودگذر است که به محیط و شرایط بستگی دارد. جهان ما را با شعارها، آثار هنری و تبلیغاتی بمباران می کند که ما را به شادی تشویق می کند. البته، بازاریابی سالانه میلیاردها دلار هزینه می کند تا به شما بگوید چگونه این کار را انجام دهید. اما وقتی زندگی ناامید کننده برای شما اتفاق میافتد، آیا مادیگرایی خوشبختی شما را میخرد؟
بدون توجه به شرایط خوشحال باشید
بدون توجه به شرایط شما، شما می توانید بیش از حد خوشحال باشید. شما می توانید خوش بینی را انتخاب کنید که یک احساس نیست. وقتی تصمیم می گیرید شاد باشید، از احساسات بی ثبات شادی فراتر می روید و می توانید با ناامیدی کنار بیایید. آیا شما خوشحال هستید؟ چیزهایی که دارید، و دستاوردهایی که به دست آوردید، حتی زمانی که اوضاع به هم ریخته است، شما را شاد می کند؟ شاید نگاهی صادقانه به تعریف شادی شما بتواند به این سوال پاسخ دهد.
چه چیزی در عین زندگی ناامید کننده شما را قانع می کند؟
همه ما از کودکی یک لیست از شادی هایمان داریم. به یاد دارید به جای گوش دادن به سخنرانی معلم در مدرسه نشستید و در مورد آینده خود خیال پردازی کردید؟ شما احتمالاً داشتید تصمیم می گرفتید وقتی بزرگ شدید می خواهید چه شغلی داشته باشید. بدون شک، لیست شادی شما در طول سال ها به طور تصاعدی گسترش یافته و تغییر کرد. تعداد کمی از مردم به آن چیزی تبدیل می شوند که در کودکی آرزوی آن را داشتند. مسیر شغلی شما ممکن است چندین بار در طول سال ها تغییر کند و ممکن است در این مسیر با اتفاقات زندگی ناامید کننده مواجه شوید.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
آیا شغل، خانه یا تجربیات رویایی خود را دارید؟ با فردی که همیشه به عنوان همسر می خواستید ازدواج کردید؟ شما همه چیزها را دارید و به هر آنچه می خواستید به عنوان شواهدی از خوشبختی دست یافتید؟
چرا زندگی برای شما ناامید کننده است؟
نه فقر و نه ثروت نباید شخصیت شما را تعریف کند. برای تجربه خوشبختی نیازی نیست از هر گونه راحتی زندگی خود دریغ کنید، مگر اینکه بخواهید سبک زندگی دیگری داشته باشید. با این حال، غرق شدگی در مادیات ممکن است برای مدتی شما را خوشحال کند. اما شرایط ناخوشایند برای همه ما اتفاق می افتد. انسان ها مانند آب به دنبال یک سطح معین از خود هستند. زمانی را به خاطر دارید که برای اسباب بازی در فروشگاه درخواست دادید و یکی را به عنوان هدیه گرفتید؟ مدتی تشویق شدی و بعد آرزوی چیز بزرگتر و بهتری داشتی.
پارادوکس های یک زندگی ناامید کننده
این پارادوکس به کودکان محدود نمی شود. با افزایش سن، بیشتر و بیشتر به دنبال جبران شادی تهی شده خود هستیم. متأسفانه، هر چه بیشتر به دست آوریم، در نهایت برای خوشحالی ما بیشتر نیاز است. حتی اگر در قرعه کشی برنده شوید، مطالعات نشان می دهد که اکثر مردم در همان سطح شادی هستند که قبل از برنده شدن یک چیز کوچک داشتند. میلیون ها پول می توانند تقریباً هر چیزی را که تصور کنید برای شما بخرند. اما قبل از اینکه به چیزهای بیشتری نیاز داشته باشید، شادی شما را حفظ نمی کنند.
وقتی زندگی به شما درس هایی می دهد
همه ما حرفهای سادهای را شنیدیم و الگوهایی را دیدیم که ما را تشویق میکنند. این کار باعث می شود تا از زندگی ناامید کننده بهترین استفاده را ببریم. هر کس، ثروتمند یا فقیر، اوقات ناامید کننده ای را پشت سر خواهد گذاشت. اگر خوشبختی شما به یک زندگی عالی بستگی دارد، هرگز آن را بدست نمی آورید. شکست در زندگی اجتناب ناپذیر است و شما هر لحظه خوشحال نخواهید بود.
راه های پرورش شادی هنگام زندگی ناامید کننده
یکی از راههای پرورش شادی در زمانهای سخت، از بین بردن افسانه شادی همیشگی است. هر بار که مجله ای را می خوانید، بیلبوردی می بینید یا تبلیغی را می بینید، با حس کمال گرایی ناراحت می شوید. وقتی ماشین شما نیاز به گیربکس جدید دارد، یا طبقات خانه رویایی شما را خراب می شود، چه می کنید؟