مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند
باید بدانید بدترین نکات و عباراتی که ممکن است به کودک بگویید چه هستند، چرا این حرف ها به او آسیب زده و کدام لغات سازنده را می توانید به جای آن استفاده کنید. مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند چیست؟
چرا این کلمات آسیب رسانند؟
همه ی ما گاه کلمات نامناسبی را استفاده می کنیم و باعث می شویم کودکمان احساس آسیب دیدن، عصبانیت یا گیجی داشته باشد. کلمات در همان ابتدا می توانند آسیب رسان باشند، خصوصا زمانی که از جانب والدینی گفته می شود که باید در زندگی کودک نقشی از حمایت و امنیت داشته باشند. حمایت و تایید والدین برای سلامت کودکان ضرورت دارد. کلماتی که شما استفاده می کنید می توانند مخرب یا سازنده باشند و می تواند به ان ها حس متفاوتی دهد. اگر این کلمات منفی باشند می توانند برای چند دهه روی تصویر فردی ما رنگ زند. بیایید ببینیم چه کلماتی نادرست بوده و باید به جای آن چه بگویید.
مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند – عجله کنید.
زمانی که صبح می خواهید از خانه بیرون رفته و به مدرسه یا محیط کار بروید شاید کودک شما نتواند به سرعت زیادی لباس بپوشد. اینکه مرتبا با او دعوا کرده و بگویید زودتر حاضر شو تنها باعث استرس بیشتر برای شما خواهد شد. و زمانی که باعث می شوید در مورد دیرتر حاضر شدن خود احساس گناه کند فریاد زدن های شما به او انگیزه و نیرو برای حرکت سریع تر نخواهد داد. به جای آن به دنبال راه های آرامی باشید تا به شرایط کمی سرعت دهید، مانند یک بازی برای بیرون رفتن از خانه تا ببینید چه کسی می تواند زودتر از همه حاضر شود. با تبدیل این روال به کاری برای همه، شما اهمیت هماهنگی را به کودک خود یاد خواهید داد.
من را تنها بگذار
همه ی والدین گاهی نیاز به ارامش گه گاه دارند. اما شما نباید این را به کودک خود بگویید در غیر این صورت او فکر می کند او را از خودتان می رانید و او نمی تواند با شما صحبتی داشته باشد. با لحنی که متناسب با سن کودک شماست به او پاسخ دهید و تا زمانی که لازم است منتظر شما بماند کار خاصی به او بدهید. می توانید به او بگویید ” من باید کاری را تمام کنم. لازم است برای چند دقیقه با ماشین هایت بازی کنی. وقتی کار من تمام شد می توانیم بیرون از خانه با هم بازی کنیم ” فقط مطمئن باشید چیزی که به کودک قول می دهید را بعدا انجام خواهید داد. برخی بدقولی ها می توانند به کودک آسیب زیادی برسانند.
مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند – چرا تو نمی توانی مانند برادر یا خواهرت باشی؟
طبیعی است کودکانتان را با هم مقایسه کنید اما نباید اجازه دهید کودک شما این را بشنود. وقتی از کودک خود می پرسید چرا شبیه به خواهر یا برادرش نیست باعث ایجاد رقابتی ناسالم در ان ها خواهید شد و کودک شما حس می کند به اندازه ی کافی خوب نیست. شما در واقع با مقایسه ی او با خواهر و برادرش به او می گویید دوست دارید او فرد دیگری بود.این مقایسه ها باعث تغییر رفتار کودک شما نخواهند شد. شما تنها کودک را مجبور به انجام کاری می کنید که دوست ندارد یا برای آن اماده نیست، و با این کار عزت نفس او را تخریب خواهید کرد.
به جای آن کودک خود را برای کارهایی که می تواند انجام دهد تشویق کرده و به او الهام بخشید و او را برای انجام کاری که در ان خوب است تمجید کنید، مثلا “ممنونم که به من گفتی می خواهی از این وسیله استفاده کنی ” یا ” آفرین همه ی لباس هایت را خودت تا زدی”. تایید مثبت ابزار قدرتمندی است که کمک می کند دیگر رفتارهای خواسته ی خود را در او شکل دهید. به یاد داشته باشید به جای سرزنش کودک برای کارهایی که نمی تواند انجام دهد او را برای کارهایی که در ان موفق است تمجید کنید. با این کار قبل از شکل گیری رقابت بین خواهر و برادرها جلوی ان را گرفته اید.
تمرین تو را عالی می کند.
هیچ چیزی عالی نیست. عالی بودن هدف خوبی نیست زیرا عالی وجود ندارد. با این حرف اگر کودک اشتباهی داشت در واقع به او می گویید به اندازه ی کافی تلاش نکرده است. به جای ان به او بگویید تلاش سخت و ناامیدی چه نتایجی خواهند داشت و مثال هایی از کارهایی که او تمرین کرده و در ان پیشرفت داشته است را برایش مطرح کنید.
می توانید کودکی که برای راه رفتن تلاش می کند را مثال بزنید. ” او بارها و بارها سعی می کند، زمین می خورد و بعد دوباره تلاش کرده و تمرین می کند، بارها و بارها. سپس او تبدیل به کسی می شود که خوب راه می رود، درست مانند کاری که تو انجام می دهی ” توضیح دهید انجام مکرر یک کار به شما یاد می دهد چطور ان را اجرا کنید. هیچکس نمی تواند کاری را خوب انجام دهد مگر اینکه ان را زیاد تکرار کرده باشد. برخی کارها نیاز به تلاش زیاد دارند و برخی تلاش کمتر.
مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند – بذار کمکت کنم.
طبیعی است وقتی کودکتان پازلی را درست می کند یا در حال ساخت یک برج است بخواهید دستی برای کمک به او برسانید. به هر حال شما دوست ندارید ببینید کودکتان در حال مبارزه با مشکلات است. اما اگر خیلی زود وارد شوید باعث از بین رفتن استقلال او خواهید شد. بگذارید کودک شما پروژه ای را کامل کند تا بتواند اعتماد به نفس و قابلیت های اصلی خود را بسازد.
هر بار ناامیدی فرصتی طلایی است تا کودک شما بتواند مهارت های تطابقی برای برخورد با فراز و نشیب های غیرقابل پیش بینی زندگی را در خود بسازد. کمک کردن مرتب به او یاد می دهد همیشه برای گرفتن پاسخ به دنبال دیگران باشد. به جای ان منتظر بمانید تا خودش درخواست کمک کند. سپس از او سوالاتی بپرسید تا به او در حل مشکل کمک کنید. ” به نظرت تکه ی بزرگ پازل باید اینجا باشد؟ چرا؟ خودت امتحان کن.”
من رژیم هستم.
اگر مراقب وزنتان هستید ان را پیش خودتان نگه دارید. صحبت کردن این چنینی در مورد ظاهر فیزیکی می تواند منجر به رشد ناسالم تصویر بدنی کودک شود. اگر آن ها ببینند که شما درگیر ظاهر خود هستید شاید حس کنند ان ها نیز باید به دنبال راهی برای خوب دیده شده باشند. مراقب وزن و ظاهرتان بودن پیام خوبی را نخواهد فرستاد. کودکان نیاز است حس کند والدینشان روی زندگی خود کنترل دارند. به جای این بگویید ” من سالم می خورم زیرا حسی که برای من ایجاد می کند را دوست دارم” بهبود تصویر بدنی مثبت یکی از ساده ترین راه هایی است که می تواند هرروزه تشویقی برای کودک شما باشد.
مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند – گریه نکن
وقتی کودک شما با زانو زمین خورده و شما به او می گویید چیزی نشده و حالش خوب است در واقع احساسات او را به حساب نیاورده اید. کودکان فکر می کنند باید احساسات خود را بپوشانند و این می تواند منجر به انفجارهای بزرگی در آینده شود. می توانید به جای ان بگویید ” تو آسیب دیدی و ترسیدی. ایرادی نداره کمی گریه کنی.
مامان می بینه که ترسیدی و آسیب دیدی و من کنارت هستم ” یا او را بغل کرده و احساساتش را تایید کنید ” خیلی ترسناک زمین خوردی. ” این کار کمک می کند به او کلماتی برای بیان احساساتش بدهید. اینگونه همراهی با احساسات کودکتان کمک می کند حس کند او را دیده اید، درک می کنید، برای او ارزش می گذارید و قبولش دارید – چه در زمین خوردن یا هر چیز دیگر. این کار کمک می کند کودک شما با دیگران نیز مهربان و همدل باشد.
وقتی هم سن تو بودم می توانستم این کار را بکنم.
کودکان با سرعت متفاوتی رشد می کنند. بنابراین اینکه انتظار داشته باشید کودک هفت ساله ی شما بتواند سوار دوچرخه شود زیرا شما این کار را می کردید باعث احساس ناامیدی او خواهد شد. والدین تحت فشار زیادی هستند تا ببینند کودک ان ها لیست بلند بالایی از توقعات مختلفی که دارند را انجام می دهد یا نه و بخشی از این نگرانی به کودک نیز منتقل خواهد شد. به عنوان والدین شما باید مشوق تلاش های کودکتان باشید، هرکاری که می توانند انجام دهند. داشتن گرایش و برخوردی آرام به سوی موفقیت کمک می کند کودکان وقتی انتظارات خود و جامعه را دست نیافتند احساس شرمندگی نداشته باشند. ” خوب می بینم برای پیشرفت سخت تلاش می کنید. به کارت ادامه بده” یا ” نگران نباش، تو می توانی موفق شوی”
مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند – چون من میگم
وقتی عجله دارید به سادگی این جمله ی کلیشه ای والدین را به زبان می اورید. اما اجتناب از این عبارت خالی یکی از مواردی است که باید به ان دقت داشته باشید. به عنوان والدین یکی از چالش برانگیزترین کارها متقاعد کردن کودکان برای انجام کاری است که نمی خواهند انجام دهند. می توانید چیزی شبیه به این بگویید ” می دونم امروز دوست داری کمی بیرون بازی کنی. اما لازم است اول تکالیف مدرسه ات را انجام بدی.
چطور است بعد از درس هایت کمی بیرون رفته و بازی کنی؟ ” می توانید به او انگیزه ای دهید تا بهتر کارهایش را انجام دهد. ” اگر برگ ها را تمیز کنی کمک بزرگی به من کرده ای. برای این کار می توانم .. تومان به تو جایزه دهم ” تضمینی نیست با این حرف او حتما به شما کمک کند اما علاقه ی بیشتری پیدا خواهد کرد. ما در جامعه کارمان را به انگیزه ی چیزهایی مانند حقوق، روزهای تعطیلات یا مزایای دیگر آن انجام می دهیم. دادن حقوق نه تنها به کودک شما انگیزه می دهد بلکه آن ها را اجتماعی کرده و باعث می شود ارزش تلاش خود را بدانند.
من برای تو همه کار کردم.
شما حس می کنید برای او همه کار کرده اید اشپزی، تمیزکاری و رساندن او به کلاس ها. اما باید بدانید این درست نیست. هرکاری برای کودک خود می کنید را با قلبی باز انجام دهید یا اصلا نکنید. شاید انتظار قددرانی متقابل را داشته باشید یا حتی رفتاری خوب از جانب ان ها. شما می توانید با نشان دادن رفتارهای خوب توسط خود و همسرتان، دوستان، خانواده و … ان ها را به کودکان خود اموزش دهید. مثلا بگویید ” چه غذای خوشمزه ای. خیلی ممنون پدر. ” کودکان شما نیز این تشکر را یاد می گیرند.
مطالبی که والدین نباید به فرزندان خود بگویند – تو یک دروغگو هستی
حتی اگر کودکتان از کیف شما پول برداشته باشد این حرف تنها باعث می شود حس کند شما به شخصیت او حمله کرده اید. به جای متهم کردن کودک ببینید چرا دروغ گفته است. سپس با او صحبت کرده و توضیح دهید چرا دروغ گفتن کار درستی نیست. می توانید چیزی شبیه به این بگویید ” من فقط می خوام بدونی اگه چیی نیاز داشتی یا اگه مشکلی داشتی من همیشه کنار تو خواهم بود. من متوجه شده ام مقداری پول از کیف من برداشته شده. من عصبانی نیستم اما فکر می کنم نیاز است در مورد آن صحبت کنیم”