علل اصلی اختلافات خانوادگی
شما می دانید علل اصلی اختلافات خانوادگی چیست؟ مشاوران در این زمینه می توانند کمک زیادی به شما کنند. در عین حال با ادامه مقاله از همکده همراه شوید.
چه چیزی منجر به صلح و آرامش می شود؟
برای درک ساخت ارامش، نیاز است به فاکتورهایی که می توانند به آرامش برسند احترام بگذاریم، نبود هریک از ان ها می تواند به طرز جدی منجر به اختلاف و دعوا شود.
ایجاد صلح و آرامش اغلب اشاره به حضور دو بخش آرامش مثبت و منفی دارد. بخش مثبت زمانی استفاده می شود که در زندگی خود از خشونت به آرامش برسیم و دو مرحله ی اصلی دارد: بهبود ثبات و آرامشی مثبت.
ثبات یعنی نبود خشونت در روابط، یعنی افراد بعد از اینکه تمام اختلافات و دعواها را کنار گذاشتند زندگی را شروع می کنند. برگشت ان ها به این حالت آرامش برایشان خوشایند است. اما این بازگشت اغلب باعث می شود حقیقتی که باعث دعوا و اختلاف شده بود را بررسی نکرده و دوباره بعدا تکرار شود.
به همین علت می توان گفت آرامش بخشی منفی نیز دارد. و این بخش منفی کمک می کند بفهمیم چرا توافق های زمان صلح شکسته می شوند.
در اینجا چالش استفاده از زمان های ثبات برای رسیدن به آرامشی طولانی تر است. این یعنی رسیدن به بهبود در روابط و دسترسی عادلانه به فرصت ها در زندگی مثل تحصیلات، سلامت …، محیطی خوب برای زندگی و امنیت.
فاکتورهایی هستند که در کنار هم افراد را اماده می سازند تا با وجود اختلافات و تضادها بدون خشونت و دعوا با هم به زندگی ادامه دهند. علل اصلی اختلافات خانوادگی ریشه هایی دارد.
انواع متداول از اختلافات خانوادگی
-
قدرت و کنترل.
- درست مانند حیوانات، ما نیز تمایلی قوی داریم تا بر یکدیگر مسلط شویم، حتی در روابط نزدیکی که داریم. ما از داشتن حس تسلط و قدرت روی دیگران لذت می بریم – این یعنی چیزی که از رابطه می خواهیم را به دست می آوریم. در نهایت اما به کسی که باید بیشتر از تمام افراد دیگر به او اهمیت بدهیم ضربه خواهیم زد. به جای اینکه بخواهید همسر خود را کنترل کنی سعی کنید خودتان را جای او بگذارید. ترس باعث از بین رفتن صمیمیت می شود در حالی که همدلی و احترام مشوقی برای آن است.
-
مقصر دانستن خود
- . اگر بخواهید در رابطه تمام تقصیرات را به گردن بگیرید در حقیقت ممکن است شما را برخی تحسین کنند زیرا مانع از انتقاد فرد دیگر از خودتان شده اید، چون شما نفر اول در ایجاد صلح بودید. با این وجود این کار انرژی زیادی از شما می گیرد و در نتیجه دیگر در این رابطه شاد نخواهید بود. به جای اینکه مرتبا خودتان را مقصر اعلام کنید سعی کنید مسئولیت کارهایی که اشتباه پیش رفته اند را باهم تقسیم نموده و فردی منطقی باشید نه احساسی.
-
انتقام و علل اصلی اختلافات خانوادگی
- ” من می دانستم اگر نتواند با من تماس بگیرد نگران خواهد شد و من می خواستم دقیقا همین اتفاق بیفتد ” شما می توانید به سادگی از کارهایی که فرد مقابلتان در مورد شما کرده است انتقام بگیرید و رفتارهای محرک خود را در نظر نداشته باشید اما تمایل به خشونت اغلب علاقه ی ما برای یک رابطه ی صمیمانه و عاشقانه را از بین خواهد برد. این انتقام شما را خوشحال نخواهد کرد بلکه تنها حس برقراری عدالت را به شما می دهد. بیشترین اختلافات بین زوج ها که طولانی شده اند ریشه در آتش انتقام دارند – هیچکس برنده نمی شود، هیچکس نمی خواهد این کار را کنار بگذارد. در این نقطه لازم است یک نفر این چرخه را بشکند.
-
عدالت و برابری.
- اگر کسی انتظارات و توقعات ما را برآورده نکند حس می کنیم حق داریم هرطور بخواهیم او را تنبیه کنیم. بسیاری از اوقات در اوج دعوا به خودتان گفته اید ” این اصلا عادلانه نیست، چیزی که من می خواهم چیزی نیست که حالا داریم” این نوعی تحریف است. شما تنها سعی دارید تنها با حسی که دارید یا چیزی که فرض می کنید انعکاسی از چیزهایی است که همسرتان در زندگی دارد خودتان را فریب داده و به نوعی روحتان را قانع برای این نوع رفتار کنید. شما با خودتان می گویید این فرد مقابلتان است که باید عوض شود و این نوع فکر باعث می شود رفتارهای زشت خود را به نوعی عادلانه بدانیم. کلید کار شما این است که بدانید چیزی که به زبان می آورید واقعا شاید همان چیزی نباشد که بتوان گفت عادلانه است. وقتی کسی ما را اذیت می کند ما ذهنمان را پر از افکاری منفی می کنیم که شاید در ان لحظه به نظرمان درست باشد اما مسلما مشکلاتی دارد.
-
خودشیفتگی و علل اصلی اختلافات خانوادگی
-
رقابت.
- همه ی افراد دوست دارند برنده باشند. با این وجود تمایل به بردن تنها باعث زنده ماندن دعوا خواهد شد. فردی می گوید “بعد از سال ها روابطی که با خشونت فیزیکی همراه بوده و شاد نبودند، در نهایت متوجه شدم می توانم شوهرم را ترک کنم و تنها یک هفته زمان برد که او به سراغ من آمد. ما پای تلفن باهم بحث می کردیم و او به من گفت هیچوقت فکر نمی کردم تو بازنده باشی. من برگشتم تا به او ثابت کنم اشتباه کرده است. حالا بعد از شش ماه از هم جدا شده ایم و من دوباره ازدواج کردم. مسلما رابطه ی جدید من متفاوت از قبل خواهد بود زیرا هنوز حالت رقابت در من وجود دارد اما نه با همسرم. همسر من بزرگترین طرفدار من است نه کسی که مقابل من باشد.”
- یا اینکه با آرامش و احترام احساس خود را با هم در میان بگذارید مورد آخر اغلب کمتر دیده می شود اما از همه موثرتر است. برای غلبه بر خشونت نیاز است تا روی توانایی گوش دادن خود کار کنید. تکنیک “یک دقیقه تمرین” می تواند به شما کمک کند.
-
سرزنش کردن و علل اصلی اختلافات خانوادگی
- شاید سخت باشد این باور که تقصیر شما نیست را کنار بگذارید. برای اینکه فواید و هزینه های سرزنش کردن فرد مقابل را برای خود ارزیابی کنید روی کاغذ یک ستون بکشید: فواید سرزنش کردن فرد مقابل در مقابل نقاط ضعف این کار. فواید می توانند شامل این ها شوند: من احساس گناه نخواهم کرد، نیازی نیست خودم را تغییر دهم، از نظر اخلاقی احساس برتری خواهم داشت. نقاط ضعف این کار عبارتند از: نمی توانم به همسرم نزدیک تر شوم، در یک حلقه ی تکراری از این رفتار گیر خواهیم کرد، هیچ چیز عوض نخواهد شد. اگر لیست فواید برای شما طولانی تر شده اند مسلما در مقابل سرزنش کردن به عنوان محرکی برای اختلافات تسلیم شده اید. اگر لیست شما باهم برابر است دوست دارید فرد مقابل حداقل نیمی از تقصیر را به گردن بگیرد. و اگر لیست معایب شما بیشتر شده است و اگر به دنبال رابطه ی بهتری هستید باید تنها روی تغییر دادن خودتان تمرکز داشته باشید.
-
استفاده از کلمات نادرست.
- برچسب زدن به فرد دیگری به عنوان فردی ناقص و بی عقل می تواند توضیحی برای علت تمام مشکلات در روابط باشد. سپس مچبور می شویم اینگونه جملات را پشت هم تکرار کنیم و شاید از درون از آن لذت ببریم. اما همیشه مدارکی هستند که مخالف این حرف ما را ثابت کنند. همیشه به دنبال ای شواهد باشید تا جملات نادرست را به زبان نیاورید.
-
غرور و خجالت کشیدن و علل اصلی اختلافات خانوادگی
-
برای صمیمیت واقعی نیاز است تا با شکست های خود مواجه شویم.