علت سردی روابط زناشویی
علت سردی روابط زناشویی چیست؟ اگر همسرتان نمی خواهد در مورد مشکلاتش صحبتی داشته باشد در نتیجه قادر نیستید ان ها را حل کنید. اینجا علت سردی روابط زناشویی را بررسی می کنیم. بدون توجه به اینکه چه مدت زمان است که باهم بوده اید، شاید زمانی برسد که تنها نگاه همسرتان باعث شود بخواهید خودتان را در اتاق حبس کنید. اما اگر فکر می کنید این احساسات با یک پیام ساده از اتاق دیگر از بین می روند، این کج خلقی شما نشانه ای از روابط اشکار نشده بوده و می توانید باهم تبدیل به یک واحد شاد شوید.
اما ارزیابی تفاوت میان یک سختی بزرگ و دست انداز استاندارد و یک مشکل ماندگار تعجب برانگیز است. این ها نشانه هایی هستند که ممکن است در یک رابطه ی بدون عشق مانده باشید. بعلاوه نکاتی در مورد اینکه اگر علاقه مند به بازسازی رابطه ی خود هستید چه کار کنید.
علت سردی روابط زناشویی – علائم فیزیکی دارید.
رابطه ای که شاد نباشد اغلب به شدت به شما احساس بدی می دهد. درست مانند یک سرماخوردگی است که باعث می شود تمام انرژی بدن شما رفته و آسیب پذیر شوید. علائم می توانند شامل سردردهای شدید، اسهال، یبوست، حالت تهوع، گردن و کمردرد شود. بسیاری از بیمارانی که از افسردگی رنج می برند ادعا دارند مرتبا احساس خستگی می کنند و افراد مبتلا به علائم اضطراب بی خوابی را تجربه خواهند کرد. زنی ممکن است این علائم را مرتبا به همسر خود نسبت داده و از دست او عصبانی باشد.
حداقل یکی از شما رفتار مناسبی در تعاملات ندارد.
روان شناسان و محققان یافته اند زوج هایی که در روابط طولانی مدت هستند برای هر تعامل منفی بین خود پنج تعامل مثبت خواهند داشت. شما نیز می توانید از خودتان بپرسید چه تعداد از مکالمات شما با مشکل و اختلاف همراه هستند. اگر بیشتر اوقات حرف هایتان درست پیش نرفته و مکالمات شده دچار اسیب شدند به احتمال زیاد زمان ان رسیده تا کمی بیشتر در مورد ان فکر کنید.
شما مرتبا از همسر خود انتقاد می کنید یا برعکس.
همه ی ما گاهی عصبانی می شویم (آیا اینکه یک بار رستوران درستی را انتخاب کنی تو را می کشد) اما لازم است پیش خودتان ارزیابی کنید آیا این ناامیدی و ناراحتی شما ریشه در کمبود واقعی احترام برای همسرتان دارد یا اینکه تنها روز بدی را پشت سر گذاشته اید. اگر دیدید از اصطلاحاتی مانند هیچوقت یا همیشه استفاده می کنید، مانند تو هیچ وقت در نظافت خانه به من کمک نمی کنی یا تو همیشه کمک کردن را فراموش می کنی، شما تنها از همسر خود انتقاد نمی کنید بلکه شما شخصیت او را به نوعی می کشید.
روش انتقاد کردن شما اولین چیزی است که باید به دنبال ان باشید. همه ی ما گاه نیاز است از کسی انتقاد کنیم اما راه هایی برای انتقاد کردن هستند که شامل حمله به شخصیت فرد نمی شوند. به جای آن می توانید در استفاده از جملاتی با پیام حاوی “من” تلاش کنید، مانند “وقتی بیشتر از چیزی که من می گویم به صدای موبایلت گوش می دهی حس می کنم به من بی توجه هستی” نه اینکه بگویید “تو اصلا شنونده ی خوبی نیستی”
علت سردی روابط زناشویی – به سمت یکدیگر نمی روید.
زوج هایی که اختلافات حل نشده و دائمی دارند و حتی زمانی که در حال دعوا نیستند الگویی از دشمنی نسبت به یکدیگر دارند، به سرعت فرد مقابل را دیگر به عنوان منبعی از راحتی، حمایت یا دوستی نمی دانند. ان ها دیگر مانند دوست با هم رفتار نخواهند کرد: برنامه ریزی برای کارهای شاد، داشتن اعتماد به دیگران، به اشتراک گذاشتن احساسات یا حتی صحبت کردن در مورد روز خود. این افراد اگر آسیب پذیر باشند ممکن است به علت ترس از طرد شدن یا مورد حمله قرار گرفتن به سوی یکدیگر بازگردند.
یکدیگر را مرتبا تحقیر می کنند.
اگر شما چشم هایتان را به هم می گردانید و با طعنه و ریشخند به یکدیگر واکنش نشان می دهد ازدواجتان وارد مرحله ی مشکل داری شده است. این تحقیر و اهانت اغلب ریشه در گسستگی روابط دارد خیانت، پنهان کاری یا انواع دیگر از سرپیچی. برگشت از تحقیر یکدیگر کار سختی است. درست نیست به شکلی ظالمانه و آسیب رسان با همسر خود رفتار کنید و با شما نیز نباید به این شکل رفتار شود. اگر می خواهید روی موضوعی که ریشه ی اصلی این اختلافات در ان است کار کنید امیدی برای بهبود رابطه ی شما وجود دارد. اما به یاد داشته باشید: شما نمی توانید بدون حل کردن چیزی که این تحقیر از آن شروع شده است ان را درست کنید.
وقتی احترام میان شما از بین رفت شما پایه ی لازم برای ساخت دوباره ی رابطه ی خود را ندارید.
علت سردی روابط زناشویی – همسر شما همیشه حالت دفاعی دارد.
هر زمان یک نگرانی برای شما پیش امد آیا همسر شما فورا بدون اینکه مسئولیت هیچ چیزی را برعهده گیرد بهانه ای اورده و خود را عقب می راند؟ این نشانه ی دیگری است که رابطه ی شما ماندگار نخواهد بود. نیاز است هرکس که در رابطه و خانه ی شماست نقش خود در این مشکلات را بشناسد. وقتی حالت دفاعی داشته باشید جایی برای بازسازی رابطه ی شما نخواهد بود.
از یکدیگر دوری می کنید.
آیا حس می کنید از قبل دوست دارید زمان بیشتری در محل کار بمانید یا زمان بیشتری را بدون هدف در خیابان می گذرانید زیرا دوست ندارید به خانه بروید؟ وقتی مجبورید جایی با هم باشید هردو روی موبایل های خود تمرکز دارید و یا هریک در ساعت متفاوتی به رختخواب می روید؟ این ها سیگنال های غیرهوشیارانه ای هستند که باعث می شوند شما احساس رضایت نداشته باشید.
علت سردی روابط زناشویی – از همه چیز کناره گیری می کند.
اگر همسر شما نمی خواهد در مورد مشکلات با شما صحبتی داشته باشد در نتیجه قادر نیستید ان ها را حل کنید حل مشکلات نیاز به کار کردن روی ان ها دارد و این یعنی هردو عضو این تیم نیاز است در حل مشکل شرکت کنند؛ حتی اگر یکی از ان ها مقصر مشکل پیش امده باشد. شما باید باهم تصمیم بگیرید ایا برای حل مشکل به قدر کافی تلاش کرده اید یا نه.
موضوع تنها این نیست که چقدر با یکدیگر رابطه ی جنسی دارید.
با وجودی که تمام زوج های راضی به نوعی مرتبا با یکدیگر رابطه ی جنسی دارند چه یک بار در هفته باشد یا هر چند هفته یک بار اما باید بدانید مورد کلیدی تعداد دفعات داشتن رابطه ی جنسی نیست بلکه این است که زوج ها در مورد دفعات آن توافق داشت باشند. اگر هردو برای داشتن رابطه ی جنسی برای هر چند ماه یک بار توافق دارید لزوما به این معنا نیست که مشکلی در رابطه ی شما وجود دارد، زیرا شما به شکل های دیگری با هم ارتباط برقرار می کنید. مثلا قدرت یک بغل کردن عاشقانه را دست کم نگیرید.
از یک شروع خیالی و جدید فرار کنید.
وقتی اختلافات در رابطه حل نشده مانده و بسیار سمی شوند، احساس درماندگی و ناامیدی خواهید کرد. نمی دانید اوضاع چطور می تواند تغییر کند و نمی توانید راهی برای اینده ببینید. بنابراین به جای صحبت کردن با یکدیگر به این فکر می کنید که با چه روش های دیگری قادر خواهید بود این مشکل را حل کنید. اغلب ساده ترین راه حلی که به فکرتان می رسد جدا شدن است (البته طلاق همیشه زیاد ساده نخواهد بود و بعدا متوجه آن می شوید.)
شما شروع به خیال بافی می کنید که اگر باهم نبودید چطور می توانستید زندگی کنید. چه سفرهایی می رفتید، چطور زمان خود را می گذراندید، چطور به تنهایی از فرزند خود مراقبت می کردید و… این رویاهای روزانه اغلب باعث می شوند احساس هیجان و امید داشته باشید، درست در مقال ناامیدی و عصبانیتی که در مورد ازدواج خود حس می کنید.
اگر ازدواج شما واقعا در مسیر بدی قرار گرفته است زوج ها تمام تلاش خود را می کنند تا از محیط خانه دور مانده و در نتیجه بتوانند آزاد باشند. برخی به دنبال فرصت های مالی برای جدایی هستند مانند یافتن شغلی جدید، داشتن پس اندازی خاص یا دیگر امنیت های مالی برای آینده. با این وجود روزها را می شمارند تا بتوانند قفل های این رابطه را باز کرده و به ازادی برسند.
علت سردی روابط زناشویی – داستان های منفی جدیدی آشکار شده اند.
وقتی زوج ها اسیب ها را پشت سر می گذارند حالات را متفاوتی در مورد یکدیگر تجربه می کنند. البته برای رابطه ی میان خود. برای مثال ان ها حالا مشکلات رابطه ی خود را به همسرشان نسبت می دهند.
در ذهن ان ها همسرشان فردی ناقص است که نمی تواند کسی را دوست داشته باشد یا رابطه ی سالمی برقرار کند. بعلاوه طرز فکر شما در مورد کلیت رابطه تغییر می کند. اتفاقات تلخ در گذشته، به جای به یاد اوردن لحظه ی شیرینی که با هم چشم در چشم شده بودند.
یک رابطه ی کلی و عمومی جریان دارد.
آیا احساس کرختی دارید؟ در یک ازدواج بدون عشق تضاد و گوشه گیری جایگزین آرامش شما خواهند شد. شاید افراد در این رابطه به هم لطفا گفته و از هم تشکرکنند، مثل یک تیم سازنده با هم به عنوان والدین و برای حفظ خانه کار کنند اما دیگر رابطه ی احساسی بین خود ندارند. ان ها دیگر تلاشی برای دوست بودن با یکدیگر یا دریافت و دادن همدلی ندارند. همسر ان ها برایشان تبدیل به یک هم خانه ای ناپایدار شده است که بهتر می دانند از او دوری کنند.
بحث ها را کنار گذاشته اید.
زوج هایی که به هم اهمیت می دهند با هم بحث می کنند. شاید این حرف متناقض به نظر برسد اما درست است. وقتی روابط در حال تخریب هستند دعواها اغلب تمام می شوند. دیگر هیچ تنش فعالی بین کسانی که از ایجاد تغییر و ممکن بودن ان ناامید شده اند وجود ندارد. آن ها آسیب دیده اند، ناامید شده اند و ترسیده اند در نتیجه اغلب این پیام را با خود دارند: اهمیتی ندارد او چه کار می کند یا چه می گوید.
علت سردی روابط زناشویی – وقتی از هم جدا هستید بیشتر حس می کنید خودتانید.
هرچه از هم دورتر می شوید و دیدگاه اصلی تان نسبت به یکدیگر تغییر می کند ممکن است از هم احساس تنفر پیدا کنید. وقتی همسرتان دوباره برمی گردد. فکر می کنید محدود شده اید، نگرانید و راحت نیستید.
در حال تلاش برای کار کردن روی یکدیگر هستید نه با یکدیگر
در مراحل اولیه ی رابطه، زوج ها ممکن است به دنبال تغییراتی باشند. آن ها می خواهند نقطه نظر یکدیگر را ببینند و حداقل در تلاش برای بهبود هستند. وقتی رابطه در مراحل پایانی قرار می گیرد ان ها اغلب کار خودشان را انجام می دهند. ان ها بدون چک کردن یکدیگر و نظرات هم برنامه ریزی می کنند. زوجین بدون نظر هم خرید انجام می دهند، یک جانبه کودکان را پرورش می دهند. اگر حس کنند همسرشان از تصمیم های ان ها خشنود نیست سعی می کنند او را نادیده بگیرند.