چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟
آیا تا به حال در شرایطی بوده اید که در دعوا گریه های شدید کرده یا بر سر همسرتان فریاد بزنید و بعد از اینکه چطور همه چیز اینقدر سریع به هم ریخت خودتان تعجب کنید؟ شاید شما کمی بیش از حد احساسی باشید. خودتان را برای این اتفاق سرزنش نکنید؛ این برای همه رخ می دهد. با این وجود حتما شما باید برای داشتن رابطه ای شادتر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید. یاد بگیرید احساسات خود را پذیرفته و به شکلی بدون قضاوت آن ها را سازماندهی کنید. خونسرد مانده و به همسرتان گوش دهید، خصوصا در طول بحث های شدید. در نهایت سعی کنید دیدگاهی مثبت تر پیدا کنید تا بتوانید حس اطمینان بیشتری به خودتان و رابطه تان داشته باشید. چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟
احساسات خود را سازماندهی کنید.
احساسات خود را با دقت و به طور خاص بشناسید.
قبل از اینکه بتوانید روی احساسات منفی کار کنید نیاز است که آن ها را بشناسید. تصور کنید در حال نوشتن گزارشی از احساسات خود هستید و باید تا حد ممکن به جزئیات توجه داشته باشید. شما نباید تنها در مورد نوع حس خود فکر کنید بلکه باید شدت آن را نیز در نظر بگیرید.
- “ناراحتی” راه خوبی برای شرح دادن وضعیت روانی شماست؛ می توانید کمی دقیق تر شوید تا یک توصیف مشخص تر پیدا کنید، مانند ” خیلی ناامید”.
- به جای اینکه بگویید حس خوبی دارید می توانید خود را با کلماتی مانند “ریلکس” یا “عالی” توصیف نمایید.
- به یاد داشته باشید شما احساساتتان نیستید. حس شما یک وضعیت موقت است، شبیه به وضعیت اب و هوایی که تغییر خواهد کرد. به جای اینکه بگویید ” من عصبانی هستم” بگویید ” من الان احساس عصبانیت دارم”
چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟ احساساتتان را بدون قضاوت کردن خودتان مشاهده کنید.
اگر از دست همسرتان عصبانی هستید بگذارید این عصبانیت را حس کنید. سعی در سرکوب کردن احساسات خود یا مبارزه با خود برای داشتن حسی خاص نداشته باشید. شما تنها یک انسان هستید.
- شاید با خودتان فکر کنید ” من از دست جان عصبانی هستم زیرا او وقتی به هتل رسید فراموش کرد به من خبر بدهد. ایرادی ندارد حالا احساس عصبانیت داشته باشم، این حس من به آن معنا نیست که همسری احمق و پرخاشگر هستم.”
حدس بزنید چرا احساس ناراحتی می کنید.
وقتی حس خود را شناخته و مشاهده کردید وقت آن رسیده تا کمی روی ان کارشناسی کنید. مراقب باشید احساساتی که به خاطر مشکلات خودتان هستند را به همسرتان منتقل نکنید. از خودتان چند سوال بپرسید تا بتوانید متوجه شوید این احساسات از کجا امده اند. برای مثال دقیقا چه چیزی محرک این واکنش شما بوده است؟ آیا احساس عصبانیت زیاد داشتید چون همسرتان به شما بی احترامی کرده است یا عصبانیت شما به خاطر یک روز سخت کاری است؟
- اگر احساس حسادت می کنید از خودتان بپرسید آیا این حسادت به خاطر آسیب های گذشته است. به رابطه ی خود با خانواده، دوستان و روابط عشقی قبلی خود فکر کنید. آیا هیچ زخمی در این روابط می تواند احساس حسادت فعلی شما را توضیح دهید؟
چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟ با احساسات منفی خود دوئل نکنید.
نگرانی در مورد جزئیات دعواها و اما و اگرها می توانند شما را دیوانه کنند. به جای این کار دعواهای قبلی تان را پشت سر گذاشته و روی زمان حال تمرکز داشته باشید.
- به خودتان بگویید ” ایرادی ندارد. صحبت ما انقدر که برنامه ریزی کرده بودم خوب پیش نرفت و من به خاطر ان احساس اضطراب دارم. با این وجود این چیزی نیست که حالا بتوانم تغییرش دهم و دیگر اتفاق افتاده است. در آینده سعی می کنم بهتر بتوانم بحث ها را مدیریت کنم”
اگر برای تنظیم احساسات خود مشکل دارید از یک پزشک کمک بگیرید.
اگر با تغییرات خلقی شدید برخورد داشته و بالا و پایین های احساسی شدیدی را تجربه می کنید شاید یک دلیل فیزیکی نهفته وجود داشته باشد. برای مثال اختلالات تیروئید می توانند باعث مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و تغییرات خلقی شوند. در مورد تجربیات خود با پزشک مشورت داشته باشید و با او همکاری کنید تا بتوانید به راه حلی که برای شما مناسب باشد برسید.
چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟ مکالماتی آرام و سازنده داشته باشید.
با کمک جملات دارای “من” در مورد احساسات خود با همسرتان حرف بزنید.
با روشی آرام و محترمانه در مورد احساسات خود با همسرتان حرف زده و از جملات ” من ” استفاده کنید. این جملات کمک می کنند در حالی که تقصیر را از گردن او برمی دارید بتوانید مسئولیت احساسات خود را به عهده بگیرید.
- به جای اینکه بگویید ” تو با فریاد زدن من را دیوانه می کنی” می توانید این جمله را استفاده کنید. ” من احساس ناراحتی دارم وقتی که تو صدایت را روی من بلند می کنی”
- به جای اینکه بگویید ” تو اشتباه می کنی” این را امتحان کنید ” من با نظر تو موافق نیستم”
- در آن شرایط روی احساسات و دیدگاه خود تمرکز داشته باشید نه حمله کردن و سرزنش کردن همسرتان.
بدون داشتن حالت تدافعی به حرف های همسر خود گوش دهید.
عصبانی شدن و دفاع کردن یک واکنش طبیعی است اما سعی کنید به چیزی که همسرتان حالا سعی دارد به شما بگوید گوش دهید. بیشترین تلاش خود را بکنید تا بتوانید شرایط را از دیدگاه او ببینید.
- اگر همسرتان از شما به خاطر توجه نداشتن به او شکایت می کند با فریاد زدن به او پاسخ ندهید. حرف های او را بشنوید. شاید شما اخیرا به خاطر مشغله ی زیادی که در محیط کار داشته اید برای او بهترین همسر نبودید. این بدان معنا نیست که فرد بدی هستید بلکه شاید زمان آن رسیده تا کمی تغییر ایجاد کنید.
- اگر متوجه شدید شما اشتباه کرده اید مسئولیت کار خود را بر گردن گرفته و ان را بپذیرید. سعی کنید در آینده از این اشتباه خود درس بگیرید.
صدایتان را بالا نبرید.
بالا بردن صدا می تواند باعث شود یک بحث از کنترل خارج گردد. صدای خود را ارام و ثابت نگه دارید. در این شرایط احتمال داشتن یک مکالمه ی موفق بیشتر خواهد بود.
چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟ از زبان بدن پرخاشگرانه استفاده نکنید.
اگر از اینکه چرا همسرتان به نظر می رسد واکنش زیادی دارد تعجب کرده اید نگاهی به زبان بدن خود بیندازید. ایا دست به سینه نشسته اید، روی پایتان می زنید یا مشت هایتان را گره کرده اید؟ این کارها می توانند نشان دهند که شما عصبی هستید و این باعث می شود همسرتان نیز به شکلی عصبی واکنش نشان دهد.
- به جای این کار بگذارید دست ها و شانه های شما در حالت راحتی باشند، سرتان را بالا نگه دارید و ارتباط چشمی برقرار کنید. شما حالا احساس آرامش بیشتری خواهید داشت.
آرام صحبت کردن را تمرین کنید.
اگر حس کردید سریع با خودتان آرم حرف زدن را تمرین کنید. صحبت کردن آهسته باعث می شود احساس اضطراب کمتری داشته باشید، به شما فرصت می دهد در مورد حرف های خود فکر کنید و به همسرتان کمک می کند بهتر شما را درک کند.
- اگر برای ارام صحبت کردن مشکل دارید می توانید با نوشتن حرفی که می خواهید بزنید و بعد خواندن ان تمرین کنید. صحبت های خود را به عباراتی کوتاه خلاصه کنید و بین هر عبارت کمی مکث کرده و نفسی عمیق بکشید.
وقتی حس کردید نمی توانید خودتان را کنترل کنید نفس های عمیق بکشید.
این یکی از ساده ترین راه ها برای در کنترل داشتن احساساتتان است. نفس های عمیق هورمون های تولید کننده ی استرس را کاهش خواهد داد و باعث می شود در طول یک بحث تنش زا احساس ارامش بیشتری پیدا کنید.
قبل از اینکه کنترلتان را از دست دهید بحث را ترک کنید.
- شما این احساسات را می شناسید؛ صورتتان قرمز می شود، شکمتان سفت می گردد و دست هایتان شروع به لرزش می کنند. قبل از اینکه احساساتتان از کنترل شماخارج شوند مکالمه را ترک کرده و وقتی ارام تر شدید برگردید. اینجا یک قانون خوب برای شما داریم: وقتی حس کردید میزان عصبانیت شما از بین یک تا ده از چهار عبور کرد باید بحث را ترک کنید.
- روی موضوع حال تمرکز کنید؛ اگر در مورد تمیز نگه داشتن خانه بحث می کنید اینکه همسرتان شب قبل جریمه شده است را پیش نکشید حتی اگر خیلی برای آن وسوسه می شوید. در این شرایط تنها موضوعات بیشتری برای بحث دارید و در نهایت هم هیچکدام حل نخواهند شد.
- بعد از بحث برای آرام شدن روی چیز شاد یا آرامش بخش تمرکز کنید؛ با خودتان تصور کنید در پارک دلخواهتان در حال قدم زدن هستید یا یکی از شب های خوبی که با بهترین دوستتان داشته اید را به یاد بیاورید. این ها باعث می شوند ساده تر بتوانید بگذارید عصبانیت شما از بین برود.
چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟ دیدگاهی مثبت پیدا کنید.
از موقعیت ها یا رفتارهایی که محرک احساسات مخرب هستند دور بمانید.
اگر پیام ها یا لایک های اینستاگرام همسر شما همیشه بعث حسادتتان می شوند چک کردن آن را کنار بگذارید. شاید شما مسئولیت های زیادی دارید و گشتن او در این محیط ان باعث حس رنجش و آزردگی شما می شود. سعی کنید در صورت امکان بخشی از مسئولیت های خود را به فرد دیگری بدهید تا در نتیجه ی ان مقابل همسرتان زودرنج نباشید.
- البته مسلما شما نمی توانید از تمام شرایط محرک دور باشید اما از ان هایی که ممکن است فاصله بگیرید.
روی چیزهای خوب تمرکز کنید نه بد.
وقتی حس کردید احساسات منفی در شما نمودار شده اند سعی کنید از یک دیدگاه تازه به آن شرایط نگاه کنید. به جای اینکه روی جنبه های منفی رابطه ی خود تمرکز نمایید روی نقاط مثبت فکر کنید. به جای زوم کردن روی خصوصیات شخصیتی منفی همسرتان به نقاط قوت او توجه کنید.
- تصور کنید همسرتان بار دیگر دیر از محل کار به خانه امده است. به جای اینکه او را متهم به دوست داشتن کار بیشتر از خودتان کنید سعی کنید سخت کوشی اش را تحسین کنید.
چگونه در رابطه کمتر احساسی باشیم؟ افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید.
چرخه های منفی از افکار می توانند خودشان وارد زندگی شوند. یک فکر منفی فکر منفی دیگری را می سازد و قبل از اینکه متوجه شوید دیگر نمی توانید خوب فکر کنید. با افکار حقیقی تر به جنگ این فکرهای منفی بروید. وقتی یاد گرفتید کمی خنثی تر در مورد خودتان فکر کنید متوجه می شوید چقدر ساده می توانید روی افکار مثبت تمرکز نمایید.
- اگر دیدید در حال فکر کردن به این موضوع هستید ” همسرم به من اهمیت نمی دهد ” به خودتان تمام کارهای محبت آمیزی که برای شما انجام داده است را یادآوری کنید. زمانی که بیمار بودید و او برای راحتی شما هرکاری می کرد را به یاد بیاورید یا وقتی که برای تولدتان شما را سورپرایز کرده بود؟
- می توانید یک فکر منفی مانند ” من به اندازه ی کافی برای همسرم خوب نیستم ” را با به یاد آوردن تمام افرادی در زندگی تان که فکر می کنند شما عالی هستید تغییر دهید.