باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت اول)

باورهای نادرست در مورد اضطراب و اختلال اضطراب نه تنها می تواند مانع از بهبود درست و موفقیت ماندگار شود بلکه اوضاع را بدتر خواهد کرد. اضطراب از ابتدای خلقت بشر وجود داشته است. در سالم ترین وضعیت، این حس بخش مهمی از مکانیسم زنده ماندن می باشد. اضطراب تنها در شرایط خطر واقعی می تواند مفید باشد. اگر ما تصور کنیم بسیاری از شرایط و موقعیت ها خطرناک هستند اضطراب مخرب خواهد شد.

با وجودی که برای قرن ها اضطراب مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است .تنها در سال های اخیر این حس به درستی درک شده می باشد. در نتیجه ی باورهای نادرست زیادی که در مورد اضطراب و اختلال آن وجود دارد که نتیجه ی این سال هاست. بسیاری از این باورهای نادرست می توانند از درمان جلوگیری کرده و حتی شرایط را بدتر کنند.

برای از بین بردن این موانع در راه بهبود و موفقیت طولانی، در اینجا برخی باورهای نادرست در مورد اضطراب و علتی که می تواند با بهبود شما تداخل داشته و یا حتی شرایط و حس شما را بدتر کند آورده شده اند.

باورهای نادرست متداول در مورد اضطراب

  • اختلال اضطراب بر اثر عدم تعادل مواد شیمیایی در مغز ایجاد می شود.

عدم تعادل شیمیایی مغز برای اضطراب هیچوقت تایید نشده است. این مورد همیشه یک فرضیه بود.

بعد از اینکه محققان به این نتیجه رسیدند که عدم تعادل شیمیایی باعث بیماری های ذهنی نمی شود، و بعد از یافتن داروهایی که برای درمان این عدم تعادل استفاده شده و برای بیماری های ذهنی بی تاثیر بودند، نظریات تغییر کرد. با تحقیقات زیاد و تلاش های متخصصان سلامت ذهنی برای اثبات تاثیر نداشتن تعادل شیمیای مغز بر این بیماری ها، در نهایت حقیقت مشخص شد.

  • اختلال اضطراب بر اثر استعداد ژنتیکی ایجاد می شود

تحقیقات اخیر روی دوقلوها نشان داده است حتی دوقلوهای همسان که ژن های یکسانی دارند اغلب مشکلات کاملا متفاوتی در وضعیت سلامت و بیماری های ذهنی تجربه می کنند. این خروجی های متفاوت در ابتدا محققان را گیج کرد زیرا قبلا فرض بر این بود که دوقلوهای یکسان باید خروجی های ذهنی و سلامت یکسانی داشته باشند زیرا ژن آن ها یکی است. اما اینطور نبود.

تحقیقات بیشتر در دوران اخیر نشان داد دلیل خروجی های متفاوت محیط و فاکتورهای رفتاری است که روی ژن ها اثر می گذارند و این روی خروجی های سلامت و ذهن اثر خواهد داشت.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت اول)
  • اختلال اضطراب یک بیماری ذهنی است و وقتی به ان مبتلا شوید برای همیشه آن را خواهید داشت.

درست است، بعضی بیماری های ذهنی هستند که بر اثر دلایل شیمی، پزشکی، بیولوژیکی یا ژنتیکی ایجاد می شوند. اما تعداد این بیماری ها کم است. اضطراب از این دسته بیماری ها نیست.

ما می توانیم با داشتن نگاهی نزدیکتر به علل درگیر عوامل تاثیرگذار را از بین ببریم. برای مثال:

سلامت روان به وضعیت روحی، افکار و کارهای ما برمی گردد: رفتار ما یعنی هرچیزی که ما با تفکر و عمل انجام می دهیم.

  • شما تنها می توانید علائم اضطراب را مدیریت کنید اما هیچگاه اختلال اضطراب کاملا درمان نخواهد شد.

باور به اینکه شما مبتلا به شرایطی هستید که هیچگاه نمی توان درمان کرد باعث اضطراب، ناامیدی، بیچارگی و بی پناهی بیشتری می شود و این می تواند تاثیری منفی روی کیفیت تجربیات شما در زندگی داشته باشد. و زمانی که فرد امید خود را از دست داده و حس کند دیگر هیچوقت یک زندگی عادی نخواهد داشت، این طرز فکر اضطراب و افسردگی شدیدتری را ایجاد خواهد کرد.

اما اگر باور داشته باشید اضطراب رفتاری است که شما می توانید برای تغییر آن کاری کنید تنها خود این درک باعث امید می شود، چیزی که مقدار زیادی از اضطراب غیرلازم شما را کاهش داده و احساس افسردگی تان را کم خواهد کرد.

اضطراب در مورد چیزی نیست که بد پیش رفته و شما نمی توانید آن را درست کنید. اضطراب رفتاری است که همه می توانیم ان را تغییر داده و کنترل کنیم، تنها باید بدانیم چگونه این کار را انجام دهیم. کار کردن با یک متخصص اضطراب با تجربه یا یک مشاور می تواند به شما این مهارت های مهم را اموزش دهد.

  • برای غلبه بر اختلال اضطراب به دارو نیاز دارید.

داروها تنها باعث می شوند فرد حس بدتری داشته باشد. تقریبا یک سوم از کسانی که از داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی استفاده می کنند حس بدتری دارند. و برای برخی این شرایط خیلی بد خواهد شد. داشتن احساس بد بهبود از اضطراب را پیچیده خواهد کرد. احساس بد به خاطر داروها می تواند باعث شود فرد به این باور برسد که هیچ امیدی به درمان او نیست و او محکوم به یک زندگی با این علائم و بدبختی است. این نتایج می توانند به سادگی مانع از بهبود شوند.

اما اگر باور داشته باشید اضطراب رفتاری است که می توانید برای تغییر آن کار کرده و نیازی به داروها برای بهبود ماندگار و کامل ندارید، این نتیجه گیری به تنهایی می تواند برای شما امید بیاورد. امید ماده ی مهمی برای ایجاد و حفظ تغییرات سالم است.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت اول)
  • در زمان مصرف دارو نمی توان از اختلال اضطراب بهبود یافت.

اگر دارو مصرف می کنید و باور دارید نمی توانید در زمان دارو خوردن بهتر شوید شاید در حال ناامید کردن خودتان از انجام کاری مهم در مسیر بهبود هستید. ترک داروها می تواند شما را در اضطرابی مشکل ساز گیر بیندازد.

اگر اگر باور دارید می توانید حتی بدون داروها پیشرفت خوبی داشته باشید. این باور می تواند گام بزرگی در مسیر بهبود شما باشد حتی اگر داروها فاکتوری برای بهبود هستند.

روی افراد زیادی که برای بهبود دارو مصرف می کردند کار شده است. وقتی بیماران در مسیر بهبود اعتماد به نفس لازم را کسب کردند. سپس می توان به ان ها کمک کرد هر زمان اماده باشند داروها را ترک کنند. سپس باید برای موفقیت ماندگار از آن ها حمایت نمود.

  • شما می توانید بر اختلال اضطراب غلبه یابید بدون اینکه با فاکتورهای نهان که ریشه در علت مشکل دارند برخورد کنید.

اضطراب را می توان اینطور تعریف کرد:

شرایطی از عدم اطمینان، ترس و هراس از پیش بینی یک حادثه، شرایط یا موقعیت خیالی یا واقعی که فکر می کنیم می تواند برای ما تهدید کننده باشد.

اضطراب شرایطی است که نتیجه ی یک سبک رفتاری خاص است. (اینکه چگونه فکر و عمل می کنیم.) این سبک رفتاری تصور این است که چیزی می تواند به ما اسیب برساند. تصور شما یک فرایند شناختی ارادی است. یعنی شما کاملا مسئول این سبک رفتاری خود هستید.

باورهای نادرست در مورد اضطراب (قسمت اول)

رفتار کردن با الگویی نگران کننده (با ترس، نگرانی و اضطراب) باعث می شود بدن واکنش استرس را فعال سازد و این منجر به آزاد شدن هورمون های استرس در جریان خون خواهد شد. هورمون ها به نقاطی خاص در بدن رفته و با خود تغییرات فیزیکی، روانی و عاطفی ای خواهند داشت که توانایی بدن برای برخورد با خطر را زیاد می کند. چه بخواهید با خطر مبارزه کنید یا فرار  را ترجیح دهید.

در نتیجه اضطراب یک ذهنیت است که باعث عوارض عاطفی و روانی خواهد شد. زیرا افکار ما احساساتمان را می سازند.

            

منابع
anxietycentre.comanxietycentre.comanxietycentre.comanxietycentre.comanxietycentre.comanxietycentre.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا