چگونه آزار عاطفی در دوران کودکی مغز را تغییر می دهد؟

آزار عاطفی در دوران کودکی می تواند بسیار خطرناک باشد. دوران کودکی حساسیت های خاصی خودش را دارد. این حساسیت ها می تواند در آینده و هنگام بزرگسالی افراد را دچار مشکلاتی کند. همان طور که می دانید آزار عاطفی در دوران کودکی باعث ایجاد اختلالات روانی می شود. طوری که حتی این شخص خصوصا اگر زن باید در آینده و در ازدواج خودش دچار مشکلاتی خواهند شد. نحوه درمان  آزار عاطفی در دوران کودکی نیز متفاوت است. گاهی اوقات ژنتیک خانوادگی می تواند این مشکل به به وجود بیاورد. اما موضوع مهم این است که این گونه افراد چه فشار های روانی را در جوامع متحمل می شوند. روان شناسان نظریه های مختلفی برای برخورد با این گونه افراد ارائه داده اند. یکی از مواردی که در دنیای امروز مورد بحث است آزار عاطفی در دوران کودکی است.

اختلالات مختلف در دنیا و آزار عاطفی در دوران کودکی

هر فردی می تواند در طول زندگی خود اختلالات مختلفی را تجربه کند. یکی از اختلالاتی که درباره آن صحبت کردیم اختلالات جنسی است. اعتیاد جنسی در افراد مختلف متفاوت است. برخی افراد هستند که ممکن است به خاطر اتفاقات در دوران کودکی دچار اختلالات جنسی شوند. ورزش یکی از راه هایی است که به ما در هر مشکلی می تواند کمک کند. شما می توانید از طریق مشورت با درمانگران هم نارسایی جنسیتی خود را بهبود ببخشید. یکی از نکاتی که باید بدانید این است که بتوانید مدیریت داشته باشید. تشخیص و مدیریت بیماری می تواند به شما کمک کند تا روند درمانی بهتری داشته باشید.

آزار عاطفی در دوران کودکی – اختلالات روانی

در این زمینه به خصوص باید در نظر داشت که با یک نوع از یک فرایند نمی توان گفت که شما دارای آن مشکل هستید. یکی از نکاتی که همه باید بدانند این است که با استفاده از یک یا دو مورد نمی توان تایید کرد که اختلالاتی وجود دارد یا خیر. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با آزار جنسی در دوران کودکی چیست، صحبت کنیم.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

تصدیق سابقه شخصی سوء استفاده شجاعت زیادی می طلبد.

چگونه آزار عاطفی در دوران کودکی مغز را تغییر می دهد؟

آزار عاطفی در دوران کودکی و بی توجهی در دوران کودکی می تواند منجر به تغییرات دائمی در مغز انسان در حال رشد شود. به نظر می رسد این تغییرات در ساختار مغز به اندازه کافی قابل توجه است که به طور بالقوه باعث ایجاد مشکلات روانی و عاطفی در بزرگسالی می شود، مانند اختلالات روانی و سوء مصرف مواد. حدود 14 درصد از افراد در کشور های مختلف گزارش می دهند که در دوران کودکی خود سوء استفاده عاطفی یا بی توجهی را تجربه کرده اند. سوء استفاده عاطفی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • توهین، ناسزا گفتن یا فحش به کودک
  • تهدید به آسیب جسمی کودک

ایجاد وحشت یا ایجاد احساس ترس در کودک

غفلت عاطفی شامل ناتوانی در برآوردن نیازهای عاطفی کودک است. این می تواند شامل عدم موفقیت در موارد زیر باشد:

  • به کودک ایمان داشته باشید
  • یک خانواده صمیمی ایجاد کنید
  • کاری کنید که کودک احساس خاص یا مهم بودن کند
  • پشتیبانی ارائه دهید
  • کمک کنید تا کودک موفق باشد

چگونه سوء استفاده ساختار مغز را تغییر می دهد؟

همانطور که کودکان رشد می کنند، مغز آن ها تحت دوره های رشد سریع قرار می گیرد. تجربیات منفی می تواند این دوره های رشد را مختل کند و بعداً منجر به تغییراتی در مغز شود.

تحقیقات درباره این زمینه

تحقیقات از این ایده حمایت می‌کند و نشان می‌دهد که زمان و طول مدت سوء استفاده در دوران کودکی می‌تواند بر نحوه تأثیرگذاری آن بر کودکان بعداً در زندگی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، سوء استفاده ای که در اوایل دوران کودکی برای مدت طولانی رخ می دهد، می تواند منجر به پیامدهای منفی خاص شود.

نظر دکتر مارتین در ارتباط با این زمینه

دکتر مارتین تیچر و همکارانش در بیمارستان مک‌لین، دانشکده پزشکی هاروارد و دانشگاه نورث ایسترن آزمایشی انجام دادند. آن ها این رابطه بین سوء استفاده و ساختار مغز را با استفاده از فناوری تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) برای شناسایی تغییرات اندازه‌گیری شده در ساختار مغز در میان بزرگسالان جوانی که در دوران کودکی تجربه کرده‌اند، مورد مطالعه قرار دادند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

آن‌ها تفاوت‌های واضحی را در 9 ناحیه مغزی بین افرادی که آزار عاطفی در دوران کودکی  را تجربه کرده‌اند و کسانی که تجربه نکرده‌اند، پیدا کردند. واضح ترین تغییرات در نواحی مغز بود که به تعادل احساسات و تکانه ها و همچنین تفکر خودآگاه کمک می کند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند یا مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند، در آینده در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات سلامت روان هستند.

بدرفتاری و آزار عاطفی در دوران کودکی

همچنین نشان داده شده است که بدرفتاری در دوران کودکی خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال دوقطبی، افسردگی اساسی، اختلالات شخصیتی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و روان پریشی را افزایش می دهد. نتیجه تغییرات مغز آنها در ارتباط با کنترل تکانه و تصمیم گیری است.

اثرات بر ساختار مغز

سوء استفاده و بی توجهی در دوران کودکی می تواند چندین اثر منفی بر نحوه رشد مغز داشته باشد. برخی از این موارد عبارتند از:

  • کاهش اندازه جسم پینه ای، که عملکرد قشر مغز (عملکردهای حرکتی، حسی و شناختی) را بین نیمکره ها یکپارچه می کند.
  • کاهش اندازه هیپوکامپ که در یادگیری و حافظه مهم است
  • اختلال در سطوح مختلف محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) که در پاسخ به استرس نقش دارد.
  • حجم کمتر در قشر جلوی مغز که بر رفتار، تعادل عاطفی و ادراک تأثیر می گذارد
  • بیش فعالی در آمیگدال، که مسئول پردازش احساسات و تعیین واکنش به موقعیت های بالقوه استرس زا یا خطرناک است.
  • کاهش حجم مخچه، که می تواند بر مهارت های حرکتی و هماهنگی تأثیر بگذارد

تأثیرات آزار عاطفی در دوران کودکی بر رفتار، عواطف و عملکرد اجتماعی

از آن جایی که سوء استفاده، غفلت و ضربه در دوران کودکی ساختار مغز و عملکرد شیمیایی را تغییر می دهد. بدرفتاری می تواند بر نحوه رفتار، تنظیم احساسات و عملکرد اجتماعی کودکان نیز تأثیر بگذارد. این اثرات بالقوه عبارتند از:

  • بدون توجه به شرایط، دائماً در حالت آماده‌باش بودن و ناتوانی در آرامش هستید
  • در بیشتر مواقع یا تمام اوقات احساس ترس می کنید
  • یافتن موقعیت های اجتماعی چالش برانگیزتر
  • کمبودهای یادگیری
  • نرسیدن به موقع به نقاط عطف رشد
  • تمایل به ایجاد یک وضعیت سلامت روان
  • توانایی ضعیف برای پردازش بازخورد مثبت

اگر به این اثرات رسیدگی نشود، می‌توانند در بزرگسالی نیز مشکلاتی ایجاد کنند. بزرگسالانی که در دوران کودکی با بدرفتاری مواجه شده‌اند، ممکن است در روابط بین فردی مشکل داشته باشند – یا ممکن است به طور کامل از آنها اجتناب کنند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

این نتیجه می تواند به نظریه دلبستگی یا این ایده که روابط اولیه ما با مراقبان بر نحوه ارتباط ما با افراد در آینده تأثیر می گذارد، مرتبط باشد. سوء استفاده عاطفی و بی توجهی اجازه نمی دهد که یک دلبستگی ایمن بین کودک و مراقب ایجاد شود. این  باعث ناراحتی کودک می شود و بر دید آن ها نسبت به خود و دیگران تأثیر می گذارد. بزرگسالانی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده عاطفی یا بی توجهی قرار گرفته اند نیز ممکن است این موارد را تجربه کنند:

  • بی نظمی عاطفی
  • احساس امید
  • کم بودن
  • عزت نفس پایین
  • افکار خودکار منفی
  • آزار عاطفی در دوران کودکی و بی توجهی والدین

این که چگونه سوء استفاده یا بی توجهی دوران کودکی بر کودکان در مراحل بعدی زندگی تأثیر می گذارد به عوامل مختلفی بستگی دارد:

  • چند بار سوء استفاده اتفاق افتاده است
  • سن کودک در هنگام آزار
  • سوء استفاده کننده کی بود
  • خواه این کودک بزرگسالی قابل اعتماد و دوست داشتنی در زندگی خود داشته باشد یا نه
  • سوء استفاده چقدر طول کشید
  • اگر مداخلاتی در سوء استفاده صورت گرفته است
  • نوع و شدت سوء استفاده
  • سایر عوامل فردی

رفتار و آزار عاطفی در دوران کودکی

از طریق درمان، می توان اثرات سوء استفاده عاطفی و بی توجهی دوران کودکی را برطرف کرد. درمان در این موارد بسیار فردی است زیرا بدرفتاری می تواند اشکال مختلفی داشته باشد و واکنش هر فرد به آن ممکن است متفاوت باشد. هر نوع درمان احتمالاً شامل درمان است و بسته به اینکه آیا شرایط سلامت روان دیگری وجود دارد یا نه، ممکن است شامل دارو نیز باشد. برخی از اشکال مؤثر درمان عبارتند از:

مواجهه درمانی

مواجهه درمانی شامل تعامل با چیزی است که معمولاً ترس را تحریک می کند و در عین حال آرام آرام یاد می گیرد. این شکل از درمان ممکن است ارتباطات عصبی بین چندین ناحیه در مغز را بهبود بخشد.

خانواده درمانی

خانواده درمانی یک درمان روانشناختی است که با هدف بهبود روابط در کل خانواده و ایجاد یک محیط خانه بهتر و حمایتگرتر انجام می شود. این نوع درمان ممکن است عملکرد محور HPA را بهبود بخشد و منجر به پاسخ استرس سالم تر شود.

منابع
وبسایت verywellmind

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا