چند نوع عواطف اساسی و تأثیر آنها بر رفتار انسان
عواطف در دنیای امروزی بسیار مهم هستند. در بین زوجین اگر عواطفی وجود نداشته باشد آسیب های زیادی را خواهد رساند. اما گاهی اوقات در روابط اتفاقاتی می افتد که باعث ناراحتی هر دو طرف می شود. روابط می تواند به علت مشکلات مختلف دچار آسیب و در نهایت جدایی زوجین شود. در رابطه قواعدی وجود دارد که باید رعایت شود. این قواعد می تواند برای افراد مختلف معنای متفاوتی داشته باشد. خیلی از افراد دوست دارند نیاز هایی را که تا به امروز نتوانستند رفع کنند با رابطه این کار را انجام دهند. اما این درست نیست.
چرا که شما باید به عنوان یک شخص بالغ و فهمیده پای به رابطه بگذارید. برای برخی افراد فقط این که بتوانند عشق بورزند یا مسائل مالی را بهبود بخشند همه چیز درست است. اما در روان شناسی گفته شده است که حد تعادل در روابط بیشتر باعث پایداری آن رابطه شده است. یکی از مواردی که ممکن است آسیب های عاطفی را به همراه داشته باشد همدلی است. شاید برایتان عجیب باشد که همدلی به نوان یک ویژگی خوب چگونه آسیب عاطفی ایجاد می کند؟ در ادامه می خواهیم ببینیم که چند نوع عواطف اساسی و تأثیر آنها بر رفتار انسان چگونه است.
اختلالات مختلف و ضربههای عواطف اساسی
برای مثال اختلالات افسردگی یا اختلالات استرسی در همه افراد و در سنین مختلف می تواند به وجود بیاید. یک سری از اختلالات هم هستند که بیشتر برای کودکان یا به صورت اختصاصی برای بزرگسالان است. اختلالات در کودکان اگر به طور کامل درمان نشود می تواند به آینده کودک ضربه بزند و در واقع پیامد های بسیار خطرناکی ممکن است داشته باشد. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چند نوع عواطف اساسی و تأثیر آنها بر رفتار انسان، صحبت کنیم.
همدلی و کاهش ضربههای عواطف اساسی
یک مطالعه جدید نشان داد که مردم بیشتر از آن که با همدلی به دیگران نگاه کنند، به صورت عینی نگاه می کنند.
ابراز همدردی می تواند به طور باورنکردنی خساراتیداشته باشد و باعث آسیب عاطفی فرد شود. از طریق محدودیت ها و بررسی با خود، می توانید همدلی را بدون خسته شدن ابراز کنید. همه چیز به این آرامش نیست که بخواهید شخص دیگری برای درک آن چه واقعاً در حال گذراندن آن هستید وقت بگذارد. دیده شدن به این روش واضح می تواند استرس شرایط سخت را کاهش دهد. با این حال، چنین عبارتی می تواند برای شخص همدل خساراتی ایجاد کند.
برخلاف ابراز دلسوزی حذف شده نسبت به شخص، همدلی مستلزم غوطه ور شدن بیشتر در مبارزات دیگران است. این فشار روانی داوطلبانه می تواند باعث شود که برخی از افراد در ابراز همدلی دچار آسیب عاطفی شوند.
تحقیقات درباره ضربههای عواطف اساسی
تحقیقی اخیراً در مجله روانشناسی تجربی منتشر شد. در این تحقیق محققان به بررسی زمان و چرایی دلسوزی مردم با دیگران پرداختند. محققان از شرکت کنندگان خواسته اند هنگام توصیف یک شخص، بین همدلی و یک گروه هدف انتخاب کنند. مردم تنها با انتخاب اشخاص همدل در مطالعه اول 29 درصد و در مرحله دوم حدود 30 درصد از همدلی اجتناب کردند.
عادت هایی که به پیشگیری یا کاهش ضربههای عواطف اساسی کمک می کند
مردم توجه زیادی به بریدگی ها و جراحات بدنی دارند. اما در مورد آسیب های احساسی چطور؟ اگر چه آن ها اغلب مراقبتی را که شایسته آن هستند دریافت نمی کنند.
نگرانی های خود را برای کاهش ضربههای عواطف اساسی بیان کنید
بسیاری از مردم نگرانی های خود را ساکت می کنند و آن ها را در سر خود نگه می دارند. ممکن است این کار را انجام دهید. زیرا احساس میکنید نگرانیهایتان احمقانه است یا اگر در مورد آن ها صحبت کنید، ممکن است بار دیگران را سنگین کنند. با این حال، تعادلی وجود دارد که باید برقرار شود. نگه داری نگرانی های خود می تواند ناخواسته منجر به ضربههای عواطف اساسی شود زیرا:
- افکار ممکن است به هم ریخته باشند و درک نگرانی ها در ذهن شما دشوار باشد.
- نگرانی ها می توانند در یک حلقه گیر کرده و باعث شوند که به نشخوار فکری و اضطراب تبدیل شوند.
- ممکن است سعی کنید نگرانی های خود را سرکوب کنید. که فقط اثرات آن ها را بدتر می کند و باعث ایجاد مسائل پیچیده تر می شود.
راههایی که ضربههای عواطف اساسی ممکن است به سلامتی شما آسیب برساند
آیا ضربههای عاطفی را تجربه کرده اید؟ حوادث آسیب زا برای همه در زندگی اتفاق می افتد. خواه مرگ غم انگیز یک عزیز باشد یا وجود یک همسر خیانتکار، غلبه بر صدمه و آسیب سخت است. در بسیاری از موارد، تروما باعث مشکلات فیزیکی مانند شکستگی دست یا پا می شود. اما مشکلات جسمی بهبود می یابند. این مشکلات عاطفی و روانی است که ممکن است یک عمر طول بکشد تا از بین برود. ضربههای عاطفی در ذهن شما نقش می بندد و می تواند بر سلامت جسمانی شما تأثیر بگذارد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
بسیاری از زخمهایی که دارید ممکن است از دوران کودکی دشوار شما باشد. میتوانید رویدادها را مانند یک حلقه ویدیویی که هرگز متوقف نمیشود، دوباره پخش کنید. فشار و اضطراب مداومی که این تصاویر ایجاد می کنند می تواند سلامت روانی و جسمی شما را از بین ببرد. چگونه از نقش یک قربانی به یک پیروز نسبت به اتفاقاتی که برای شما افتاده است تبدیل می شوید؟ این آسان نیست، اما می توان آن را انجام داد.
چند نوع عواطف اساسی و تأثیر آنها بر رفتار انسان
انواع مختلفی از احساسات وجود دارد که بر نحوه زندگی و عواطف اساسی ما با دیگران تأثیر می گذارد. گاهی ممکن است به نظر برسد که این احساسات بر ما حاکم می شوند. انتخابهایی که انجام میدهیم، اقداماتی که انجام میدهیم و برداشتهایی که داریم، همگی تحت تأثیر احساساتی هستند که در هر لحظه تجربه میکنیم. روانشناسان همچنین سعی کردند انواع مختلفی از احساسات را که افراد تجربه می کنند شناسایی کنند. چند نظریه مختلف برای دسته بندی و توضیح احساساتی که افراد احساس می کنند ایجاد می شود.
احساسات اولیه و عواطف اساسی
در طول دهه 1970، روانشناس پل اکمن شش احساسات اساسی را شناسایی کرد که به عقیده او در همه فرهنگ های بشری به طور جهانی تجربه شده است. احساساتی که او شناسایی کرد شادی، غم، انزجار، ترس، تعجب و خشم بود. او بعداً فهرست احساسات اساسی خود را به مواردی مانند غرور، شرم، خجالت و هیجان گسترش داد.
ترکیب احساسات
روانشناس رابرت پلاچیک “ترکیب احساسات” را ارائه داد که شبیه رنگ آمیزی مختلف بر روی دیوار کار می کرد. احساسات را می توان برای ایجاد شرایط مختلف ترکیب کرد، درست مانند رنگ ها که می توانند برای ایجاد سایه های دیگر ترکیب شوند. بر اساس این نظریه، عواطف اساسی چیزی شبیه به بلوک های سازنده عمل می کنند. احساسات پیچیده تر، گاهی اوقات ترکیبی از این احساسات اساسی تر است. به عنوان مثال، احساسات اولیه مانند شادی و اعتماد را می توان برای ایجاد عشق ترکیب کرد.
مطالعاتی در ارتباط با این زمینه
یک مطالعه در سال 2017 نشان می دهد که احساسات اساسی بسیار بیشتر از آنچه قبلاً تصور می شد وجود دارد. در مطالعه منتشر شده در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم، محققان 27 دسته مختلف از احساسات را شناسایی کردند.
با این حال، به جای این که کاملاً متمایز باشند، محققان دریافتند که افراد این احساسات را در یک شیب تجربه می کنند. بیایید نگاهی دقیق تر به برخی از انواع عواطف اساسی بیندازیم و تأثیر آنها بر رفتار انسان را بررسی کنیم.
خوشبختی در افراد
از بین انواع مختلف احساسات، شادی بیشتر از همه برای افراد چالش برانگیز است. شادی اغلب به عنوان یک حالت عاطفی خوشایند تعریف می شود که با احساس رضایت، خوشحالی و رفاه مشخص می شود. تحقیقات در مورد شادکامی از دهه 1960 در تعدادی از رشته ها، از جمله شاخه روانشناسی به نام روانشناسی مثبت گرا افزایش یافته است. گاهی اوقات این نوع احساسات از طریق:
- حالات چهره: مانند لبخند زدن
- زبان بدن: مانند حالت آرام
- لحن صدا: روشی شاد و خوشایند برای صحبت
در حالی که شادی یکی از عواطف اساسی انسان در نظر گرفته می شود، چیزهایی که ما فکر می کنیم شادی را ایجاد می کنند، به شدت تحت تأثیر فرهنگ هستند.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، تأثیرات فرهنگ عام بر این امر تأکید دارد که دستیابی به چیزهای خاصی مانند خرید خانه یا وجود یک شغل پردرآمد باعث شادی می شود. واقعیتهایی که در واقع به شادی کمک میکنند، اغلب بسیار پیچیدهتر و به شدت فردیتر هستند. مردم مدتها بر این باور بودند که شادی و سلامتی به هم مرتبط هستند. تحقیقات از این ایده حمایت میکند که شادی میتواند در سلامت جسمی و روانی نقش داشته باشد.
پیامدهای مختلف عواطف اساسی
شادی با پیامدهای مختلفی از جمله افزایش طول عمر و افزایش رضایت زناشویی مرتبط است. برعکس، ناراحتی با انواع پیامدهای سلامتی ضعیف مرتبط است. به عنوان مثال، استرس، اضطراب، افسردگی و تنهایی با مواردی مانند کاهش ایمنی، افزایش التهاب و کاهش امید به زندگی مرتبط است.
غمگینی و عواطف اساسی
غم و اندوه نوع دیگری از احساسات است که اغلب به عنوان یک حالت عاطفی گذرا تعریف می شود که با احساس ناامیدی، اندوه، ناامیدی، بی علاقگی و خلق و خوی ضعیف مشخص می شود. مانند سایر احساسات، غم و اندوه چیزی است که همه افراد هر از گاهی آن را تجربه می کنند. در برخی موارد، افراد ممکن است دوره های طولانی و شدید غمگینی را تجربه کنند که می تواند به افسردگی تبدیل شود. غم و اندوه را می توان به روش های مختلفی بیان کرد که عبارتند از:
- گریه
- خلق و خوی ضعیف
- بی حالی
- سکوت
- کناره گیری از دیگران
نوع و شدت غم و اندوه بسته به علت اصلی ممکن است متفاوت باشد و نحوه کنار آمدن افراد با چنین احساساتی نیز می تواند متفاوت باشد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
غم و اندوه اغلب می تواند افراد را به سمت سازوکارهای مقابله ای مانند اجتناب از دیگران، خود درمانی و نشخوار افکار منفی سوق دهد. چنین رفتارهایی در واقع می تواند احساس غم و اندوه را تشدید کند و طول مدت هیجان را طولانی کند.
ترس و عواطف اساسی
ترس یک احساس قدرتمند است که می تواند نقش مهمی در بقا نیز داشته باشد. هنگامی که با نوعی خطر روبرو می شوید و ترس را تجربه می کنید، آنچه را که به عنوان پاسخ مبارزه یا فرار شناخته می شود، پشت سر می گذارید. ماهیچه های شما منقبض می شوند، ضربان قلب و تنفس شما افزایش می یابد. ذهن شما هوشیارتر می شود و بدن شما را آماده می کند که یا از خطر فرار کند یا بایستد و بجنگد.
این پاسخ به شما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنید که برای مقابله موثر با تهدیدات موجود در محیط خود آماده هستید.