چند عامل کلیدی که بیماری روانی را تعیین می کند
تعیین بیماری روانی به عوامل مختلفی بستگی دارد. امروزه بیماری های روانی به علت وجود بیماری همه گیری شایع شده است. همه ما می دانیم که فشار های روانی که آسیب هایی به ما خواهد رساند. سلامت روان اصل مهمی در دنیای امروزی است. در مقاله های قبل گفتیم که سلامت روانی با روش های درمانی مبتنی بر قوت یا تروما می تواند بهبود یابد. این بیماری های روانی اگر تا یک زمان مشخص درمان نشود، باعث آسیب های مختلفی مثل مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران می شود.
فرزندان برای خانواده های خودشان دارای اهمیت هستند. شما نمی توانید خانواده ای پیدا کنید که از فرزند خود تنفر داشته باشد. اما اگر فرزند شما دچار اختلالات روانی شده باشد، ممکن است نوع رفتار والدین تغییر کند. تربیت فرزندان یک فرایند پر از چالش است. شما اگر همیشه تابع کودک خود باشید به او آسیب خواهید زد. از آن سمت هم اگر بخواهید جلوی او جبهه بگیرید در آینده فردی محتاج به محبت خواهد بود. در ادامه می خواهیم ببینیم که چند عامل کلیدی که بیماری روانی را تعیین می کند، چگونه است؟
بیماری روانی کودکان و تعیین آن ها
فرزندان و موفقیت در زندگی موضوع امروز ما نیز هست. این رفتار ممکن است در هر فردی به وجود بیاید. این که بگوییم فرد چه نوع رفتاری را در چه لحظه ای انجام خواهد داد غیر قابل پیش بینی و درست نیست. نحوه مدیریت رفتار ها باید زیر نظر روان شناس و مشاور باشد. وقتی یک مشاور با شخص مورد نظر صحبت می کند رفتار های او را تشخیص می دهد. تشخیص رفتار باعث می شود که مشاور بداند چه کاری انجام دهد تا بیماری فرد را برطرف کند. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چند عامل کلیدی که بیماری روانی را تعیین می کند، صحبت کنیم.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
یک مطالعه جدید در مجله اختلالات عاطفی نشان داد که افسردگی مادر به طور غیرمستقیم با ایجاد علائم بیماری روانی کودکان مرتبط است و ناشی از استرس والدین است. این تحقیق بر اساس تجزیه و تحلیل ثانویه دادههای خانوادههای شکننده و مطالعه رفاه کودکان برای ارزیابی علائم اضطراب و افسردگی مادران و کودکان در طول یک دهه انجام شد.
مطالعات درباره بیماری روانی کودکان
یک تحقیق بلندمدت بر اساس تجزیه و تحلیل مصاحبههای انجام شده با والدین گروهی متشکل از 4898 کودک است. این تحقیق در 75 بیمارستان در 20 شهر بزرگ مختلف بین سالهای 1998 تا 2000 ایجاد شده است. محققان دریافتند که ارتباط بین استرس والدین و افسردگی دوران کودکی در هر دو جهت صادق است. به این معنا که افسردگی بیشتر مادر به طور قابل توجهی افسردگی و اضطراب بالاتر را در کودکان پیش بینی می کند. در حالی که افسردگی و اضطراب بیشتر در کودکان به طور قابل توجهی ارتباطی با افسردگی والدین دارد. استرس والدین یکی از دلایل اصلی این بیماری روانی کودکان بود که به نوبه خود باعث ایجاد علائم افسردگی و اضطراب هم در کودکان می شد.
افسردگی در مادران چه تاثیری بر کودکان می گذارد؟
در این مطالعه، مادران افسرده گزارش دادند که کمتر به فرزندان خود دلبستگی میکنند. آن ها بیشتر نگران تربیت فرزندان خود هستند و حمایت کمتری از جانب همسرشان دارند. آن ها بیشتر احساس میکنند که فرزندانشان قابل قبول نیستند و این تفکر را دارند که در تربیت فرزند خود تنها هستند. در حالی که این مطالعه طولی شامل یک نمونه بزرگ از نظر قومیتی بود، اتکای آن به گزارشهای والدین برای ارزیابی سلامت روان کودکان، در مقابل اقدامات پزشکان، از محدودیتهای این تحقیق بود.
تحقیقات درباره این زمینه
تحقیقات جدید نشان می دهد که عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و روانی خاص می توانند اختلالات روانپزشکی را با دقت 90 درصد پیش بینی کنند. در نگاه به خلق و خو، تروما و دوپامین، متخصصان سلامت روان ممکن است برای ارائه مراقبت های پیشگیرانه و مداخله مجهزتر باشند.
تعیین علل اختلالات روانپزشکی یک فرآیند پیچیده است. جنبههای زیادی از مغز و عملکرد آن وجود دارد که ما هنوز آنها را درک نمیکنیم، اما همانطور که به بررسی بیماری روانی خود میپردازیم، به دقت باید علائم را کنار هم میچینیم.
اختلالات روان پزشکی مختلف و تاثیرات آن
یک مطالعه جدید در مورد اختلالات روانپزشکی نشان می دهد که با تمرکز بر خلق و خو، ناملایمات دوران کودکی و دوپامین، می توان شروع برخی از این اختلالات را با دقت 90 درصد پیش بینی کرد. طیف وسیعی از شرایط مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد، ADHD، پرخوری عصبی، و نارساخوانی ممکن است از ترکیب این سه عامل ایجاد شود. این ویژگیها نشاندهنده برخی از عوامل خطر با بهترین پشتیبانی هستند که تصور میشود بر مشکلات سلامت روانی متعدد تأثیر میگذارند. مطالعه ما منحصر به فرد است زیرا ما فرصت بی سابقه ای را داشتیم تا هر سه عامل را با هم مطالعه کنیم.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
یک مطالعه جدید از دانشگاه مک گیل در ارتباط با بیماری روانی، ۵۲ شرکتکننده را از بدو تولد دنبال کرد و اطلاعاتی در مورد خلق و خو و تاریخچه اولیه زندگی و همچنین اسکنهای تصویربرداری مغز جمعآوری کرد. این به محققان اجازه داد تا بر ترکیبی از سه عامل کلیدی بیولوژیکی، روانی و اجتماعی به طور همزمان تمرکز کنند.
این عوامل شامل ناملایمات اولیه زندگی، مانند سوء استفاده یا غفلت جسمی یا عاطفی، سوء استفاده جنسی یا سایر اشکال آسیب در دوران کودکی بود.
ویژگیهای بیرونیسازی نوجوان، که شامل تکانشگری، پاسخهای تغییر یافته به پاداشها و تنبیهها و مشکل در تنظیم احساسات قوی است.
نظر پزشکان در ارتباط با این زمینه
دکتر مارکو لیتون، نویسنده ارشد این مطالعه، میگوید: «این ویژگیها برخی از عوامل خطر با بهترین پشتیبانی را نشان میدهند که تصور میشود بر مشکلات سلامت روانی متعدد تأثیر میگذارند». “مطالعه ما منحصر به فرد است زیرا ما فرصت بی سابقه ای را داشتیم تا هر سه عامل را با هم مطالعه کنیم.”
علائم بیماری روانی دوران کودکی در بزرگسالان
یافتهها که در Neuropsychopharmacology منتشر شد، نشان داد که این سه عامل با بیش از 90 درصد دقت، طیف گستردهای از اختلالات روانپزشکی را که در گذشته شرکتکنندگان یا در طول دوره پیگیری سه ساله این مطالعه تجربه کردهاند، پیشبینی میکنند. لیتون اشاره میکند که برای دههها، مدل غالب بهگونهای عمل میکند که گویی بسیاری از بیماریهای مجزا با دلایل منحصر به فرد خود وجود دارند.
نظر لیتون در ارتباط با این زمینه
لیتون می گوید: «با وجود این، مشخص شده است که بسیاری از بیماری روانی در افراد معمولاً با هم رخ می دهند. اگر معیارهای مربوط به یک مشکل بیماری روانی را داشته باشید، هم شما و هم اعضای خانواده تان ممکن است در معرض ابتلا به چندین اختلال باشید. این مشاهدات پتانسیل بسیاری از بیماریها را با علل مشترک نشان میدهد.
متخصصان سلامت روان میتوانند توصیه کنند که افرادی که آسیبهای اولیه زندگی دارند و رفتارهای بیرونیسازی دارند. ارزیابی اولیه را دریافت کرده و مهارتهای مقابله را به آن ها آموزش دهند. ممکن است مداخلات درمانی زودتر انجام شود که قطعاً می تواند روند بیماری را تغییر دهد.
پیشگیری و مداخله
دکتر گیل سالتز، دانشیار روانپزشکی در بیمارستان پرسبیتریان نیویورک دانشکده پزشکی ویل-کرنل این مطالعه را با ارائه اطلاعات جدید یا شگفت انگیز نمی داند. بلکه تایید می کند که شناخته شده است.
عواملی برای بیماری روانی و اختلالات روانپزشکی
سالتز می گوید که ترومای اولیه یک عامل خطر برای اختلالات روانپزشکی مختلف است و رفتار پرخاشگرانه اغلب نشانه بیماری روانپزشکی است. در حالی که دوپامین انتقال دهنده عصبی در بسیاری از اختلالات است. منطقی است که ترکیبی از این عوامل خطر می تواند خطر یک فرد را افزایش دهد. اما پیشبینی این موضوع در اوایل زندگی آن شخص میتواند فوقالعاده سودمند باشد.
تحقیقات قبلی در مورد توسعه روشهای پیشبینی برای شرایط سلامت روان جرقه گفتگوهای اخلاقی را نیز برانگیخته است. آیا مردم واقعاً میخواهند سطح ریسک خود را بدانند؟ و اثرات منفی احتمالی به اشتراک گذاری داده ها، تشخیص زودهنگام و درمان چیست؟ صرف نظر از این، تحقیقات اولیه نشان داده است که افرادی وجود دارند که احساس می کنند تحقیقات پیش بینی ارزشمند است و در مطالعات شرکت خواهند کرد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
فواید ممکن است بیشتر از اثرات منفی بالقوه باشد. مهمتر از همه، این نوع توانایی پیشبینی، مراقبت پیشگیرانه و مداخله زودهنگام را ممکن میسازد. چهسالتز میگوید: «هر دوی این ها برای کاهش تأثیر بیماری بر عملکرد افراد در زندگی آن ها و همچنین کوتاه کردن دوره یا حتی پیشگیری از عود تعداد زیادی شناخته شده است. همچنین می تواند برای پزشکان در تصمیم گیری هایشان برای ارائه مراقبت تفاوت ایجاد کند.
متخصصان سلامت روان در ارتباط با بیماری روانی چه می گویند؟
«متخصصان سلامت روان میتوانند توصیه کنند که افرادی که آسیبهای اولیه زندگی و رفتارهای بیرونی دارند، ارزیابی اولیه را دریافت کرده و مهارتهای مقابله را به آن ها آموزش دهند.
Saltz می گوید: “ممکن است مداخلات درمانی زودتر انجام شود که قطعاً می تواند دوره بیماری را تغییر دهد.” در حالی که نتایج این مطالعه خاص باید در نمونهای بزرگتر و از نظر قومی متنوعتر تکرار شود، آن ها میتوانند حوزههای تمرکز جدیدی را هنگام درک علل اختلالات روانپزشکی معرفی کنند.