فرق اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲
یکی از اصلی ترین فرق اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ در علائم آنها است. با اینکه هر کدام از این اختلالات میتوانند شرایطی ناتوان کننده داشته باشند، اما علائم منحصر به فردی دارند. آگاهی از جزئیات علائم این دو اختلال میتواند به بیماران کمک بسیار زیادی کند.
اختلال دوقطبی با دورههایی از نوسانات خلقی شدید، از جمله دورههای شیدایی یا هیپومانیک مشخص میشود. علاوه براین این اختلال در اغلب موارد شامل دورههایی از افسردگی نیز میشود. اگرچه داشتن والدین، خواهر یا برادر مبتلا به اختلال دوقطبی باعث نمیشود که فرد حتما به این اختلال مبتلا شود، اما یک مؤلفه ژنتیکی قوی در مورد این بیماری وجود دارد.
اختلال دوقطبی یک بیماری قابل درمان است و استفاده از برخی از روشهای درمانی و داروها میتواند علائم بروز پیدا کرده را کاهش داده و کیفیت زندگی فرد را بهبود بخشد. با این حال، تشخیص اختلال دوقطبی میتواند در ابتدا ترسناک و گیج کننده باشد. آگاهی از انواع مختلف اختلال دو قطبی میتواند به تعیین بهترین برنامه درمانی برای بیمار کمک کند. در این مقاله از همکده به فرق اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ و گزینههای درمانی موجود برای درمان هر یک از این موارد اشاره میکنیم.
فرق اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ از نظر علائم
برای تشخیص تفاوت دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ بهتر است به علائم بیمار توجه کنید. از جمله علائم و مشخصات مرتبط با اختلال دو قطبی نوع ۱، عبارتاند از:
- این شرایط اغلب با یک دوره افسردگی همراه است.
- فرد سابقه حداقل یک قسمت مانیک کامل را داشته باشد.
- این اختلال ممکن است شامل ویژگیهای روان پریشی در زمینه اپیزودهای خلقی باشد.
در حالی که ویژگی ها و پارامترهای مرتبط با اختلال دو قطبی نوع ۲، عبارتاند از:
- فرد سابقه حداقل یک دوره هیپومانیک و بدون سابقه اپیزودهای شیدایی کامل باشد.
- این اختلال همیشه با یک دوره افسردگی همراه است.
- در این اختلال روان پریشی وجود ندارد.
دقت در این علائم میتواند به تشخیص بیماری فرد کمک کند.
تفاوت دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ از نظر تعاریف
بر اساس اطلاعات راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)، برای اینکه فردی مبتلا به اختلال دوقطبی ۱ تشخیص داده شود، باید حداقل سابقه یک دوره مانیا را داشته باشد. دوره شیدایی شامل یک دوره حداقل یک هفتهای است و شامل سه مورد یا بیشتر از موارد زیر است:
- افزایش حواس پرتی
- کاهش نیاز به خواب
- پرحرفی بیش از حد معمول
- افکار مسابقهای یا پرواز ایدهها
- حرکت آشفته یا افزایش فعالیت هدفمند
- درگیر شدن در فعالیتهای مخاطرهآمیز، از جمله انتخابهای خطرناک جسمی، خریدهای بیرویه، یا رفتار جنسی ناایمن
این قسمت از بیماری باید باعث بروز اختلال شود و ممکن است به علت انجام رفتار ناایمن نیاز به بستری شدن در بیمارستان وجود داشته باشد. افرادی که دوره شیدایی را به علت ابتلا به اختلال دوقطبی ۱ تجربه میکنند، ممکن است که توهم یا هذیان نیز داشته باشند.
طبق اطلاعات ویرایش پنجم DSM، بازبینی متن (DSM-5-TR)، برای تشخیص دوقطبی I، فرد باید حداقل یک دوره شیدایی داشته باشد که با اختلال اسکیزوافکتیو بهتری توضیح داده و توجیه نشود. علاوه بر این، دوره شیدایی نباید بر اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی، یا سایر طیفهای اسکیزوفرنی مشخص یا نامشخص و سایر اختلالات روان پریشی منطبق باشد.
اختلال دوقطبی ۲ چیست؟
اختلال دوقطبی ۲ با یک دوره افسردگی اساسی و همچنین حداقل یک دوره هیپومانیک همراه است. طبق اطلاعات DSM-5، یک دوره هیپومانیک شامل سه یا چند علامت از یک دوره شیدایی است که چهار روز یا بیشتر طول میکشد. به طور کلی، مدت دوره هیپومانیک کوتاه تر است. دورههای هیپومانیک شامل هذیان یا توهم نمیشود.
برای تشخیص اختلال دوقطبی ۲ ، دورههای هیپومانیک و افسردگی فرد را نمیتوان به شیوهای بهتر با اختلال اسکیزوافکتیو توضیح داد. علاوه بر این، اپیزودها نباید بر اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی، یا سایر طیفهای اسکیزوفرنی مشخص یا نامشخص و سایر اختلالات روان پریشی منطبق شوند.
دوره هیپومانیک عموماً شدت کمتری دارد و نسبت به دوره شیدایی آسیب کمتری ایجاد میکند. با این حال، هر دو نوع دوقطبی ۱ و دو قطبی ۲ باعث ایجاد مشکلاتی در عملکرد افراد میشوند. هر دو بیماری قابل درمان هستند و گزینههایی برای مداخلات مبتنی بر شواهد دارند.
علائم افسردگی و اختلال دوقطبی
اگرچه اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی علائم افسردگی را تجربه میکنند، اما اگر فردی یک دوره شیدایی کامل را تجربه کرده باشد، برای تشخیص اختلال دوقطبی۱، داشتن سابقه دورههای افسردگی اساسی لازم نیست. تشخیص اختلال دوقطبی ۲ مستلزم داشتن سابقه حداقل یک دوره افسردگی است.
یک دوره افسردگی اساسی شامل پنج یا چند علامت است که دو هفته یا بیشتر طول میکشند. از جمله این موارد عبارتاند از خلق افسرده یا از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که قبلا لذت بخش بودند. این علائم عبارتاند از:
- بی قراری جسمی
- احساس بی ارزشی یا گناه
- افکار مرگ یا افکار خودکشی
- کاهش یا عدم علاقه به فعالیتها
- کاهش وزن قابل توجه یا کاهش اشتها
- مشکل در تمرکز یا عدم تصمیم گیری
- مشکل در خواب یا افزایش نیاز به خواب
- خستگی یا کم انرژی بودن که تقریباً هر روز رخ میدهد.
- داشتن خلق و خوی افسرده به صورت روزانه یا تقریباً روزانه که برای بیشتر روز ادامه دارد.
در صورتی که شما یا یکی از عزیزانتان افکار خودکشی دارید، بهتر است که هر چه سریع تر با یک پزشک متخصص یا مشاور با تجربه مشورت کنید. در بسیاری از موارد، میتوان با صحبت کردن و مشورت با افراد متخصص، به راحتی از عهده دشواریهای زندگی برآمد.
فرق دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ از نظر گزینه های درمانی
هر دو نوع اختلال دوقطبی ۱ و دو قطبی ۲ با افت و افزایش شدید خلق و خو مشخص میشوند. شما و یک تیم درمانی میتوانید برای طراحی یک برنامه درمانی که متناسب با نیازهای شما ایجاد شده است، با یکدیگر همکاری کنید تا بتوانید مشکلاتان را تا حد ممکن رفع کنید.
اگرچه تفاوتهایی در درمان اختلال دوقطبی ۱ و دوقطبی ۲ وجود دارد، اما به طور کلی گزینههای درمانی موجود، مشابه یکدیگر هستند. گزینههای درمانی اختلال دو قطبی، عبارتاند از:
دارو درمانی
علائم شیدایی دوقطبی ۱ و علائم هیپومانیک دوقطبی ۲ با دستهای از داروها به نام تثبیت کنندههای خلقی درمان میشوند. از آنجایی که استفاده از داروهای ضد افسردگی مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) ممکن است باعث ایجاد هیپومانیا در افراد دوقطبی شود، این داروها تنها زمانی تجویز میشوند که فرد دوز مؤثر و پایداری از تثبیتکننده خلق را دریافت کند.
علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ۱ با علائم سایکوتیک ممکن است به مصرف داروهای ضد روان پریشی نیاز داشته باشند. به طور معمول پزشک برای درمان علائم مختلف اختلال دوقطبی چندین دارو تجویز میکند.
روان درمانی
خدمات روان درمانی فردی یا گروهی میتواند به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کند تا مهارتهایی را برای مقابله با علائم خلقی، بهبود تعاملات بین فردی و درک بهتر تجربه خود از این اختلال بیاموزند. درمانهای مبتنی بر شواهد برای اختلال دوقطبی شامل درمان شناختی رفتاری یا CBT و ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی است.
بستری شدن در بیمارستان
هر دو دوره شیدایی و افسردگی میتوانند ایجاد افکار یا اعمال مرتبط با خودکشی را تحریک کنند. در چنین شرایطی برای ایمن نگه داشتن بیمار، پزشک معالج میتواند او را در بیمارستان بستری کند.
اختلال دوقطبی اغلب نیاز به درمان طولانی مدت دارد. حتی پس از تثبیت علائم خلقی، تجویز یک برنامه درمانی طولانی مدت برای پیشگیری از عود مجدد این اختلال ضروری است. مدیریت این اختلال توسط دارودرمانی میتواند خطر بروز دورههای شیدایی، هیپومانیک یا افسردگی را کاهش دهد.
علاوه براین در شرایطی که بیمار در وضعیت بحرانی نیست، درمان بیشترین بازدهی را دارد. به طور کلی خدمات درمانی ارائه شده در طول دورهای که فرد از لحاظ روانی پایدار است، برای بهبود درازمدت او مهم است. پیشگیری یک نکته مهم در مورد هر دو نوع اختلال دوقطبی است.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهند دورههای شیدایی به ماده خاکستری مغز آسیب میرسانند، سلولهای مغز را از بین میبرند و بر لوب تمپورال و مخچه (بخشهایی از مغز مرتبط با حافظه و هماهنگی) تأثیر میگذارند. ضروری است که بیمار هرگونه نگرانی مربوط به مصرف دارو یا درمان طولانی مدت را با پزشک معالج خود در میان بگذارد.
علاوه براین فرد مبتلا به اختلال دو قطبی به هیچ وجه نباید داروهای مصرفی خود را تغییر دهد یا از مصرف آنها اجتناب کند.
اختلال سیکلوتیمیک
علاوه بر اختلالات دوقطبی ۱ و دوقطبی ۲ ، اختلال سیکلوتایمیک میتواند شامل علائم هیپومانیک و افسردگی نیز باشد.
اختلال سیکلوتیمیک شامل علائم هیپومانیک و افسردگی مداوم است که معیارهای تشخیصی دوره هیپومانیک یا افسردگی را برآورده نمیکند. برای تشخیص اختلال سیکلوتایمیک، ممکن است فرد برخی علائم افسردگی مانند ضعف خلق و خو یا از دست دادن علاقه به فعالیت را داشته باشد، اما این علائم با معیارهای تشخیصی یک دوره افسردگی اساسی مطابقت ندارد.
فرد مبتلا به دوقطبی ۲ نیز علائم هیپومانیک، مانند افکار مسابقهای یا کاهش نیاز به خواب را تجربه میکند، اما یک دوره هیپومانیک کامل را تجربه نمیکند. این مسئله ممکن است به این علت باشد که تعداد علائم معیارها را برآورده نمیکند یا طول دوره برای تشخیص به عنوان اختلال دوقطبی ۱ بسیار کوتاه است.
تفاوت اختلال دوقطبی نوع ۱ و نوع ۲ از نظر راه های پیشگیری
به طور معمول، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی یک تا دو دوره در سال را تجربه میکنند، اما کسانی که تجربه “چرخه سریع” را دارند، چهار بار یا بیشتر در یک دوره دوازده ماهه این علائم را تجربه خواهند کرد. هماهنگ بودن با احساسات و تشخیص اینکه آیا علائم در حال تشدید هستند یا خیر، بخش مهمی از بهبود زندگی فرد مبتلا به اختلال دوقطبی است.
مواردی مانند آگاهی از این مسئله که ممکن است یک اپیزود در راه باشد، مدیریت سطوح استرس و شناسایی و اجتناب از چیزهایی که باعث ایجاد اپیزود میشوند، میتوانند به مدیریت علائم و حفظ ثبات روانی فرد کمک کنند.
انگهای زیادی وجود دارد که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ۱ و دو قطبی ۲ با آنها مواجه هستند. اما “انگ زنی” اغلب نتیجه عدم آگاهی در مورد یک موضوع خاص است. اختلالات دوقطبی ۱ و دوقطبی ۲ بسیار قابل درمان هستند. به طور کلی، افراد مبتلا به این اختلالات میتوانند درمان موثری و زندگی رضایت بخشی را داشته باشند.
بنابراین در صورت ابتلا به اختلال دو قطبی، ضروری است که بدون توجه به نکات منفی ذکر شده توسط اطرافیان خود، به دنبال درمان باشید و به روانپزشک مراجعه کنید.