اگر مشکلات فرزندان خود را پیدا کردید چه باید بکنید
فرزندان مهم ترین عضو خانواده هستند. پدر و مادر همیشه سعی می کنند از فرزندان خود حمایت کنند. آن ها دوست دارند فرزندانشان پیشرفت کنند. پیشرفت فرزندان همیشه به خانواده ها بستگی ندارد. از یک حدود سنی به بعد خود کودک باید در مورد آینده خودش تصمیم بگیرد. حتی باید روی پای خودش بایستد. خیلی از افراد و فرزندان شما ممکن است از رفتن به مدرسه اجتناب کنند. این اتفاق موردی ندارد اما به شرطی که به دنبال کار مورد علاقه خود برود. در غیر این صورت برای فرزندتان مشکلاتی به وجود خواهد آمد. حال به راستی اگر شما مشکلات فرزندان خود را بدانید چه کاری می کنید؟ طبیعتاً همه خانواده ها راه حل های مناسبی برای این کار ارائه می دهند. اما نکته ای اصلی این است که این مشکلات فقط در ارتباط با خانواده است یا مشکلات از جای دیگر ایجاد شده است. در ادامه می خواهیم ببینیم که اگر مشکلات فرزندان خود را پیدا کردید چه باید بکنید.
در واقع شما باید بدانید که در روان شناسی این گونه نیست که اگر شما دو یا حتی ۴ مورد از ویژگی های اختلالات را داشته باشید یعنی آن اختلال درون شما وجود دارد. باید بدانید که مشکلات روانشناسی ممکن است در طول زندگی به وجود بیاید اما نکته ای که باید بدانید این است که تمام مشکلات بعد از مدتی حل خواهد شد پس نگران نباشید. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با اگر مشکلات فرزندان خود را پیدا کردید چه باید بکنید صحبت کنیم.
والدین با بصیرت و مشکلات فرزندان
والدین با بصیرت و آگاهی و احترام به احساسات خود مشکلات فرزندان را حل می کنند. مسائل مربوط به فرزندان ما می تواند به شدت ما را کشف کند. و باعث تشدید احساسات منفی شدید شود. داشتن بصیرت و خودآگاهی به عنوان والدین آسیب های مجدد، شرم و تکرار الگوهای ناسازگار رفتاری را به حداقل می رساند.
شناسایی و کارکردن در مواقعی که افکار و احساسات باعث واکنش های ما می شوند. این می تواند رابطه نزدیکتر و متصل تری را تسهیل کند.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
هنگامی که ما بچه دار می شویم، غیرممکن است بدانیم که چالش هایی که آن ها شخصاً با آن روبرو می شوند. چگونه ما را تحریک و کشف می کند. ما واکنشهای خود را به طور پیوسته در طول رشد. آن ها و تجربیاتمان در زمینه تربیت آن ها می آموزیم.
واکنش والدین نسبت به مشکلات فرزندان
بیماران به یاد می آورند که وقتی بچه هایشان به همان سن رسیده اند که خودشان دچار ضربه (T بزرگ یا کوچک t) شده اند. واکنش های احشایی داشته ام. در مورد نحوه برخورد فرزندشان در شرایط مشابه فکر می کنند. همچنین، متأسفانه، تشخیص این که از لحاظ رشد از کجا بودند. یا وقتی کارهایی را که انجام می دادند تجربه کردند دشوار است.
روان شناسی می گوید: من چندین بیمار کودک دارم که مشکلات رفتاری چالش برانگیزی دارند. از آنجا که آن ها دارای سابقه ای از والدین (مادران) با رفتارهای ناسازگار و متغیر هستند. رفتار فرزندان خود باعث ایجاد میزان قابل توجهی اضطراب، سرخوردگی و عصبانیت می شود. یک بیمار توضیح داد: “وقتی دخترم از مدرسه به خانه می آید، من هرگز نمی دانم چه حالتی با او ظاهر می شود این یادآور تجربه ای بود که او هنگام بازگشت پدرش از سر کار با آن روبرو شد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
روان شناسی می گوید: من بیماران دیگری را می بینم. که فرزندشان با تکانشگری، دانشگاهیان، اجتماعی شدن، شغل، روابط صمیمی، وزن و بسیاری مسائل دیگر دست و پنجه نرم می کند. والدین احساسات “خام”، “خسته کننده”، “نگران کننده” و “عمیقاً دردناک” را به یاد می آورند. در بسیاری از شرایط، والدین گزارش می دهند که به دلیل شدت افکار منفی، احساسات بدنی که ایجاد می کند. در تعدیل خلق و خوی خود و توجه به اقدامات و واکنش های خود دچار مشکل هستند.
مشکلت والدین و تجربیات ناراحت کننده
به عنوان والدین، هنگامی که این مسائل پیش می آید، می تواند تأثیرات مضری بر فرزندان ما بگذارد. این کار تجربیات ناراحت کننده ای برای ما ایجاد کند. و الگوهای منفی و ناسازگارانه روابط و رفتار در خانواده را ادامه دهد. ممکن است در آینده چنین موجی از احساسات ظاهر شود. می توان بسیار متمرکز و آگاه بود. اولین غریزه ما ممکن است بیش از حد واکنشی و ضد تولید باشد. ممکن است راه بهتری برای حل مشکلات فرزندان رسیدگی به این شرایط وجود داشته باشد. تا تغییرات واقعی رخ دهد و روند بهبود واقعی رخ دهد.
وقتی افکار و احساسات شدید ظاهر می شوند چه باید کرد:
در مقیاس 1 (سطح پایین) تا 5 (سطح بالا)، افکار و احساسات را از نظر شدت آن ها ارزیابی کنید. اگر آن ها در سطح بالایی هستند، انتظار داشته باشید که چیزهای بیشتری از آن چه به نظر می رسد وجود داشته باشد. و آن ها با چیزهای سازنده ای که اغلب سابقه برخی از خانواده های اصلی را در پشت آن دارد، می مالند. مشخص کنید که چیست. معمولاً احساس می شود دوست نداشتن، بی اثر یا ناامید کننده است. به عنوان مثال، اگر در طول سال ها پس از تجربه انزوای اجتماعی در کودکی، سخت کار کرده اید. ممکن است این احساسات شما را ناراحت کنند. یا ناامنی در مورد آن دارید. دیدن مبارزه اجتماعی از سوی فرزند شما موظف است افکار و احساسات زیادی را در شما ایجاد کند.
افکار و احساسات مرتبط با مشکلات فرزندان را شخص کنید.
فراتر از احساسات احتمالی عصبانیت و سرخوردگی بروید. به ترس، اندوه و ناامیدی که ممکن است زمینه ساز آن احساسات دیگر باشد، نگاه کنید. با مثال بالا، افکار ممکن است این باشد: “نحوه رفتار آن ها خطرناک هستند. تعجبی ندارد که آن ها آخر هفته در خانه هستند”، “چرا او نمی تواند فقط عمل خود را انجام دهد؟” یا “او همیشه اینگونه خواهد بود.” احساساتی که احتمالاً برانگیخته می شوند عبارتند از: نگرانی، ناامیدی و یا غم.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
در آن لحظات، تشخیص دهید که چگونه این افکار و احساسات باعث واکنش و تعامل شما با فرزند شما می شود. با مثال بالا، ممکن است رفتار را در جهت تغییر آن یا به دلیل ناامیدی از آن مورد انتقاد قرار دهید. ممکن است به جای این که بطور کامل مسائل اصلی را بشنوید و به فرزند خود قدرت دهید تا مشکلات را حل کند. به سرعت توصیه کنید. همچنین ممکن است شما در حال انکار باشید یا آن را نادیده بگیرید. چرا که تحمل آن بسیار دردناک است یا در تلاش برای کمک به آن ها در انجام این کار احساس ناامیدی می کنید.
روش های مختلف برای حل مشکلات
به این فکر کنید که روشی که به دنبال آن هستید تا به فرزند خود کمک کنید خلاصه ای از کارهایی است که در دوران کودکی انجام داده اید.و یا به طور موثری در آن ها زندگی می کنید. یا این که آیا واقعاً به نفع فرزند شما است. به عنوان مثال، ممکن است شیوه ای را که فکر می کنید فرزند شما باید رفتار کند. تحمیل کنید، که می تواند مستقیماً با توانایی های او، این که چه کسی است. ترجیحاتش چگونه است و بسیار متفاوت از دیگران است تیگ احساسی خام و شدید خود را خنثی کنید.
احساسات و رفتارها با مشاهده و توجه به آن ها مشخص می شود
احساسات و رفتارها با مشاهده و توجه به آن ها از جایی که ممکن است در تاریخ شما سرچشمه گرفته اند، بیندیشید. هدفمند و آگاهانه از طرف ارزش های اصلی فرزندپروری خود عمل کنید؟ و آنچه را که فرزند شما ممکن است در آن لحظه بخواهد و نیاز داشته باشد، مد نظر قرار دهید. نیازی نیست که به طور غریزی بدانید. به طور مستقیم و متفکرانه از آن بازخورد بگیرید. به عنوان مثال، از آن ها سوالات مهم تری بپرسید در مورد این که به چه چیزی افتخار می کنند.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
چه چیزی را می خواهند پیشرفته کنند؟ و چگونه می بینند که شما شخصاً بر آن ها تأثیر می گذارید (به عنوان مثال، شما را به عنوان مشارکت کننده منفی در این چالش یا کمک موثر به آن ها در این راه می بینید). به در هر صورت، سوال کنید که چگونه می توانید در آینده از آن ها حمایت و کمک بیشتری کنید.
به طور مستقیم روی موضوعات برانگیزنده زمینه ای کار کنید. زیرا آن ها در جایی که بیشتر احساس امنیت و آشنایی می کنید، با عزیزان خود دوباره ظاهر می شوند. این رفتار اگرچه هدفمند نیست، اما می تواند باطل کننده،
رشد، پیشرفت و آگاهی شخصی
رشد، پیشرفت و آگاهی شخصی می تواند منجر به ایجاد ارتباط مستحکم تر با فرزند شما و سایر عزیزان و یک تجربه اصلاحی، دگرگون کننده و پرورش دهنده برای شما شود.
شما به عنوان والدین در معرض تحریک فرزندان خود در تمام مراحل رشد هستید. حضور در ذهن و توجه، سنگ بنای کنترل شما است.