اضطراب در رابطه با افراد OCD
وجود OCD رابطه باعث ایجاد اضطراب در مورد احساس عشق می شود. در حقیقت افراد مبتلا به OCD ممکن است این سوال را مطرح کنند که آیا در رابطه درستی هستند یا خیر. هر چه فرد نبض عاشقانه خود را بیشتر بگیرد و بر تلاش برای احساس عشق تمرکز کند، این احساسات گریزان تر می شوند. اگر می خواهید بیشتر احساس محبت کنید، کاری را با محبت انجام دهید. تمرکز بر رفتار و کنار گذاشتن تلاش برای داشتن یک احساس خاص، فضای بیشتری را برای شکوفا شدن آن احساسات دقیق فراهم می کند. در این مقاله از وب سایت همکده ما به بررسی مفهوم اضطراب در رابطه با افراد OCD پرداختیم. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران است. این مرکز ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.
اضطراب در رابطه با افراد OCD
بسیاری از افراد در مورد تعهد به روابط طولانی مدت اضطراب دارند و قبل از انجام چنین تعهداتی با سؤالات مهم دست و پنجه نرم می کنند. به عنوان مثال، آیا من و شریک زندگی من با هم سازگار هستیم؟ آیا ارزش های ما همسو هستند؟ آیا آنقدر خوب با هم ارتباط برقرار می کنیم که بتوانیم یک رابطه بلندمدت را به نتیجه برسانیم؟
افراد مبتلا به OCD (ROCD) که نوعی اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) است، ممکن است با وسواس این سوال را مطرح کنند که آیا در رابطه “درست” هستند یا خیر و بر روی نقص ها و/یا ناسازگاری های درک شده شریک زندگی خود تمرکز می کنند. این وسواسها معمولاً با اضطراب شدید، پریشانی، و میل به درگیر شدن در نشخوار فکری و بررسی اجبارها برای تعیین اینکه آیا آنها به اندازه کافی “عاشق” شریک زندگی خود هستند یا باید رابطه را خاتمه دهند، همراه است.
برای مثال، فرد ممکن است ساعتها در مورد سخنی که شریک زندگیاش میگوید وسواس داشته باشد، با اضطرار فراوان، معنای شخصیت شریک زندگیاش و پیامدهای بالقوه آن را بر روابط آیندهاش زیر سوال ببرد. متأسفانه، هر کس بیشتر به نبض رمانتیک خود ادامه می دهد و بر احساس عشق تمرکز می کند.، از احساسات خود گریزان تر می شوند. در عین حال اضطراب در رابطه با افراد OCD درمان های خاصی خواهد داشت.
درمان استاندارد طلایی برای OCD
درمان استاندارد طلایی برای OCD، از جمله ROCD، درمان پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) است. هدف ERP شکستن چرخه OCD با یادگیری متوقف کردن معنی دار تلقی کردن افکار مزاحم است. این با قرار دادن عمدی خود در معرض افکار و موقعیت های ترسناک و عدم درگیر شدن در اجبار برای کاهش اضطراب انجام می شود.
در درمان ERP، به طور کلی درگیر شدن با محتوای خاص OCD توصیه نمی شود، زیرا این باعث می شود مغز افکار مزاحم را جدی تر بگیرد و اضطراب مرتبط را افزایش دهد. با این حال، عدم اطمینان و اضطراب در روابط، تجربیات مشترک بشری هستند. همپوشانی بین نگرانیهای مربوط به رابطه «معمول» و نگرانیهای ROCD، درمان آن را بسیار دشوار میکند، زیرا همیشه بلافاصله آشکار نمیشود که تردیدها باید به چالش کشیده شوند یا مانند هر فکر مزاحم دیگری به عنوان بیربط تلقی شوند.
علاوه بر این، باور به افسانههای غیرمفید در مورد روابط در فرهنگ ما رایج است، حتی اغلب تحت تأثیر رسانههایی که مصرف میکنیم. ممکن است انتظارات غیرواقع بینانه ای برای عاشق شدن عمیق و باقی ماندن در سعادت تا پایان عمر داشته باشیم. اگرچه ممکن است بپذیریم که روابط گهگاه «نیاز به کار دارند»، بسیاری از ما این ایده را قبول داریم که عشق برای قوی نگه داشتن روابط کافی است. اضطراب در رابطه با افراد OCD به باور ها نیز ارتباط خواهد داشت.
باور های اساسی در روند ERP و چالش های آن
ما معمولاً باورهای اساسی در ERP را به چالش نمی کشیم، یادگیری مجدد انتظارات و باورهای واقع بینانه در مورد روابط می تواند پایه مهمی برای درمان ROCD با ERP ایجاد کند. به عنوان مثال، اعتقاد به داشتن یک «همسر با شرایط ذهنی و جسمی روح» کامل ممکن است بر انتخاب فرد برای ادامه جستجوی قطعیت شریک و رابطه ایده آل یا کنار گذاشتن این هدف تأثیر بگذارد.
باورها در مورد عشق
این تاکید بر احساس “عاشق” در روابط عاشقانه متعهد از نظر تاریخی جدید است. ازدواج قبلاً ترتیب عملی تری بود. ازدواجها معمولاً توسط والدین بر اساس وضعیت مالی و ارزشهای خانوادگی، بدون توجه کمی به احساسات پرشور یا عاشقانه تنظیم میشد. در حالی که بسیاری از ما از ایده شراکت با کسی که احساس می کنیم از نظر عاطفی قوی با او ارتباط برقرار می کنیم، قدردانی می کنیم، ممکن است خردمندانه ای از هنجارهای قبلی روابط عاشقانه استخراج کنیم. زوج همسان احتمالاً انتظار نداشتند در آغاز رابطه خود احساس عشق کنند – اغلب آنها به سختی یکدیگر را می شناختند. اما با گذشت زمان، از طریق بسیاری از اقدامات مراقبتی نسبت به یکدیگر، عشق قوی ایجاد شد.
به جای این که این ایده را بپذیریم که باید عشق را احساس کنیم تا عشق بدهیم، چرا عاشقانه رفتار نکنیم تا عشق را احساس کنیم؟ این مسئله با اضطراب در رابطه با افراد OCD هم مرتبط می باشد.
عشق والدین به فرزندان
اضطراب در رابطه با افراد OCD در بخش های چالشی دیگری هم دیده می شود. در این میان عشق والدین به فرزندان هم دیدگاهی عمیق تر خواهد داشت. این مدل رابطه بسیار خاص و پیچیده است.
نوع دیگری از رابطه که ممکن است این ایده را نشان دهد، عشق والدین به فرزند است. عشق کودک به والدینش، اگرچه قوی است، اما اغلب نمی تواند با عشق شدیدی که والدین به فرزندشان دارند مقایسه شود. یک توضیح برای این پدیده ممکن است این باشد که از بدو تولد، والدین دائماً به فرزندشان هدیه می دهند. والدین بیپایان برای زمان، پول و انرژی فداکاری و سرمایهگذاری میکنند. همین امر نشان دهنده ایجاد و تقویت یک احساس قوی از عشق به کودک است.
به طور مشابه، هدیه دادن به شخص دیگری می تواند احساسات گرم را افزایش دهد، حتی بیشتر از هدیه گیرنده بودن. محققان Zhang و Epley (2012) دریافتند که دقت در انتخاب یک هدیه برای دیگری باعث می شود که هدیه دهنده احساس نزدیکی به گیرنده کند. این یکی دیگر از مظاهر این ایده است که عاشقانه عمل کردن، عشق می آفریند.
همانطور که در بسیاری از رویکردهای رفتاردرمانی وجود دارد، نیازی نیست برای تجربه احساسی منتظر بمانیم تا عمل کنیم. درعوض، میتوانیم برای ایجاد احساس و زندگی با هدایت ارزشها و اولویتهایمان اقدام کنیم. برای احساس خوشبختی نیازی نیست منتظر بمانیم. به عنوان مثال، قبل از اینکه تصمیم بگیریم با دوستی تماس بگیریم، میتوانیم این کار را در تلاشی آگاهانه انجام دهیم تا به ارتقای روحیهمان کمک کند و ما را به سمت دوستیهای ارزشمند سوق دهد.
تعدیل باورها درباره عشق در OCD
اضطراب در رابطه با افراد OCD در ارتباط با باورها به گونه ای خاص پیش می رود. هنگامی که آنهایی که OCD رابطه ای را تجربه می کنند به قدرت احساسات خود نسبت به شریک زندگی خود شک می کنند، می توانند در یک اجبار دائمی “بررسی” اضطراب آور گیر کنند، احساسات خود را از عشق، دلبستگی و جذابیت ارزیابی کنند، و ویژگی های شریک زندگی خود را تجزیه و تحلیل کنند.
ما میتوانیم طرز فکر خود را از پاسخ به سؤال OCD که «آیا شریک زندگیام را آنقدر دوست دارم که در این رابطه سرمایهگذاری کنم، تغییر دهیم؟» به “چگونه می توانم روی این رابطه سرمایه گذاری کنم تا به شکوفایی آن کمک کنم؟” به جای توجه مداوم به سؤالات “من، من به اندازه کافی از این رابطه می گیرم”، می توانیم به این سوال توجه کنیم که “امروز برای شریک زندگیم چه کاری می توانم انجام دهم؟”
ما میتوانیم انتخابهای مستقل از خلق و خوی داشته باشیم تا حتی زمانی که به طور قطع نمیدانیم که آیا احساساتمان به اندازه کافی برای شریک زندگیمان قوی است یا اگر آن روز احساس «عشق» خاصی نداریم، به گونهای رفتار کنیم که این احساس را تقویت کند. ارتباط. در این فرآیند، ما فرصت ظهور و رشد آن احساسات مثبت را افزایش می دهیم. ما همیشه میتوانیم مطابق با ارزشهای خود رفتار کنیم و مانند شرکای محترم، دوست داشتنی، متفکر و متعهدی که دوست داریم باشیم رفتار کنیم.
به روشی عاشقانه رفتار کنید
برای رفع اضطراب در رابطه با افراد OCD می توانید با روشی عاشقانه پیش بروید. اگر می خواهید بیشتر احساس محبت کنید – کاری را به روشی عاشقانه انجام دهید. وقت و انرژی را به شریک زندگی خود اختصاص دهید. تلاش کنید تا آنها را بخندانید یا روزشان را کمی راحت کنید. تغییر توجه از تأثیر رابطه بر خود به چگونگی تأثیر مثبت بر رابطه، ایجاد یک شراکت رضایت بخش را تقویت می کند. به طرز متناقضی، با تمرکز بر رفتار و کنار گذاشتن تلاش برای داشتن یک احساس خاص، اغلب فضای بیشتری برای شکوفا شدن آن احساسات پیدا میکند.
این توصیه فقط برای کسانی که ROCD را تجربه می کنند مفید نیست. هر فردی که به دنبال یک شراکت رضایت بخش است، می تواند از تلقی عشق بیشتر به عنوان یک فعل تا یک اسم سود ببرد. نباید پرچم قرمز یک رابطه ناسالم را نادیده گرفت. ROCD فراتر از ارزیابی لازم از رابطه است، زیرا فرد مبتلا را دائماً در تلاش برای اطمینان از رابطه است و به تلاش های منطقی برای یافتن “پاسخ” پاسخ نمی دهد.
کار با یک متخصص OCD می تواند به شما کمک کند که تشخیص دهید چه زمانی شک و تردید در رابطه به قلمرو OCD سرازیر شده است. برای این کار می توانید به کارشاسان همکده مراجعه کنید.