هوش معنوی چیست؟
در مقاله های قبل در ارتباط با انواع هوش و تعریف هایش صحبت کردیم. هوش یک جز بسیار مهم برای هر فردی است. شما باید بدانید که هر شخصی که در این دوران دارای هوش بیشتری باشد می تواند در زمینه های مختلف چه در زندگی و چه در محل کار خود موفق باشد. در مقاله های قبل در ارتباط با هوش هیجانی صحبت کردیم و گفتیم که افرادی که دارای این هوش هستند چه ویژگی ها وچه توانایی هایی دارند. هوش و ذکاوت همیشه در روان شناسی مهم بوده و افراد مختلف نظریات متفاوتی را در این باره گفته اند. امروز ما می خواهیم در باره هوش معنوی صحبت کنیم.
هوش معنوی به عنوان یک پدیده اساسی
سال ها است که معنویت و یافتن معنای زندگی پدیده های اساسی در وجود انسان تلقی می شود. زوهر اصطلاح هوش معنوی (SI) را در سال 1997 معرفی کرد و از آن زمان به بعد محققان به دنبال روشن کردن این مفهوم هستند. Emmons (روانشناسی نگرانی های نهایی. Guilford Press، نیویورک، 1999) پیشنهاد کرد که SI به عنوان یک ساختار بالقوه قابل توجه برای گسترش درک ما از عوامل روانی عملکرد انسان عمل می کند. در سال های اخیر، تلاش های زیادی برای مفهوم سازی و اندازه گیری این ساختار به مجموعه ادبیات مرتبط پیوسته است، که از جمله آن ها طرح King (راه های روشن تر به سوی رفاه: یک مدل تلفیقی از هوش و سلامت انسان است.
تحقیقات انجام شده در ارتباط با هوش هیجانی
نمایشگاه مرکز مطالعات بهداشت دانشگاه ترنت (۲۰۰۸) به عنوان یک نمونه قابل توجه عمل می کند. در این مقاله، ما ادبیات روانشناسی مربوط به بحث در مورد اعتبار SI به عنوان یک ساختار روانشناختی را مرور می کنیم. این متون مثال های زیادی ارائه می دهند که رابطه ای بین SI و سایر پدیده هایی را که برای عملکرد انسان مهم هستند نشان می دهد. رفاه در این زمینه برای اشخاص بسیار حائز اهمیت است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل از ملاحظات نظری برای مشاهده SI به عنوان تسهیل توانایی جستجو برای معنای زندگی و ارائه جهت مطالعه آینده پشتیبانی می کند.
معنویت قلمرو الهیات و فلسفه
معنویت، به عنوان یک ساختار نظری، درک درستی از آن باقی نمی ماند. خوشبختانه، محققان در سراسر جهان به تلاش خود برای مطالعه و تعریف آن ادامه می دهند. (هود و دیگران 2009؛ عمان 2013؛ Skrzypińska 2014 و غیره).
سنت های معنوی و هوش معنوی
برای کارایی این فرایندها، معنویت به ابزاری نیاز دارد که بسیاری از فعالیت های آن را تسهیل یا فعال کند.
تحول در آگاهی برای رسیدن به اهداف در هوش معنوی
در این مقاله، ما مفهوم بحث برانگیز هوش معنوی (SI) را به عنوان یک پدیده خاص ارزیابی می کنیم که ممکن است به عنوان ابزار یا واسطه مورد نیاز برای این فرایندها باشد. علاوه بر این، ما می کوشیم نحوه ارتباط SI با مفهوم بزرگ معنویت را توضیح دهیم و روابط بالقوه بین SI و سایر پدیده ها مانند شخصیت، جست و جوی معنای زندگی و رفاه را بررسی کنیم.
تعاریف و مدل های هوش معنوی
متداول ترین اصطلاح برای هوش (به طور کلی) درک آن به عنوان درجه ای است که فرد می تواند با محیط خود سازگار شود. علاوه بر این، گاردنر (2000) اظهار داشت که هوش تا حد زیادی در فرد متولد می شود و بنابراین تغییر در آن دشوار است. از این رو می توان گفت که روانشناسان می توانند از اوایل زندگی یک فرد از طریق استفاده از ابزارهای محدود به نام تست های ضریب هوشی، هوش را بسنجند.
تحقیقات در مورد هوش معنوی
زوهر اصطلاح هوش معنوی را در سال 1997 معرفی کرد. ایمونز (1999) آن را ابزاری از شخصیت بالغ توصیف می کند که تحقق اهداف یا تلاش های معنوی را امکان پذیر می کند (همچنین به Zohar and Marshall 2000؛ Halama and Striženec 2004 مراجعه کنید).
سطح خود آگاهی و هوش معنوی
برخی از محققان، ادعا می کنند که SI نوعی هوشی است که شامل مجموعه ای از ظرفیت ها و توانایی ها است. این هوش افراد را قادر می سازد مشکلات را حل کنند و به اهداف زندگی روزمره خود برسند.
اصطلاحات مرتبط در ارتباط با معنویت
این تعریف فرض می کند که معنویت ممکن است در اصطلاحات انطباقی، شناختی-انگیزشی مفهوم سازی شود. SI شامل تعدادی از توانایی ها است که بخشی از دانش تخصصی یک شخص است..
Emmons (2000a) پنج مولفه SI را شناسایی کرد:
ظرفیت فراتر رفتن از فیزیکی و مادی و توانایی تجربه حالت های هوشیاری بالاتر و توانایی تقدیس کردن تجربه روزمره و توانایی استفاده از منابع معنوی برای حل مشکلات و ظرفیت با فضیلت بودن.
نظریه ایمونز و گاردنر در ارتباط با هوش معنوی
Emmons (1999) ادعا کرد که، طبق نظریه چندین هوش گاردنر، SI معیارهای یک روش اطلاعاتی مستقل را دارد (برای اطلاعات بیشتردر این زمینه می توانید مقاله های علمی دانشگاهی را بخوانید) با این وجود گاردنر (2000) موافقت نکرد و هوش وجودی (ExI) را به عنوان یک گزینه عملی برای SI پیشنهاد کرد (گاردنر 1993، 1999). Halama و Striženec (2004) Exl را توانایی توسعه یک سیستم اعتقادی و ارزشی می دانند که به فرد اجازه می دهد معنای وجودی زندگی و معنای وجودی هر موقعیت را تشخیص دهد. متأسفانه، این تعریف کاملاً عمومی است و عملیاتی کردن آن دشوار است.
ExI به عنوان جایگزین Si
اگرچه گاردنر ExI را به عنوان جایگزینی برای SI پیشنهاد می کند، اما گاردنر خود به دلیل عدم وجود معیارهای علمی قابل سنجش، آن را در مدل قبلی خود (1993) قرار نداد (گاردنر 2000).
توانایی حل مشکلات با هوش معنوی یا si
در نگاه اول، به نظر می رسد SI و ExI اگر ساختارهای تکراری نباشند، بسیار شبیه به هم هستند. به نظر می رسد ExI مفهوم گسترده تری از SI است (Skrzypińska 2008). عملکرد SI در پارامترهای کوتاه تری برای کنترل عملکرد دقیق تر و تخصصی تر از ExI انجام می شود. Zohar (1997، 2004) SI را به عنوان جنبه ای از هوش تجسم می کند که در سطح آگاهانه قرار دارد و بالاتر از IQ و (EI) است.