جلوگیری از دعوای خواهر و برادرها
شما می توانید برای جلوگیری از دعوای خواهر و برادرها، کمک به آموزش زندگی در کنار هم و راهنمایی برای حل دعواهای خود کارهای زیادی انجام دهید. به این هشت نکته دقت داشته باشید.
مراقب نیازهای هر کودک باشید.
شاید کودک شما با توجه به سن و استعداد خود نیاز به قوانین و محدودیتهای متفاوتی داشته باشد. اما او باید حس کند که شما دوستش دارید و برای همهی آنها ارزش یکسانی میگذارید، با این کار حس میکنند نیازی نیست برای جلب توجه با یکدیگر رقابت کنند. شما باید مرتباً با هر کودک زمان خاصی را بگذرانید، آنها را بغل کرده و به یکدیگر لبخند بزنید. سعی کنید اصلاً کودکان را باهم مقایسه نکنید.
- با وجودی که کودکان باید با اشتراک گذاشتن وسایل نیز آشنا شوند اما لازم است چیزهای خاصی برای خودشان داشته باشند که نیازی نباشند به دیگران بدهند. کمی فضای خصوصی – حتی اگر کشویی باشد که خواهر و برادرهای دیگر حق دست زدن به آن را ندارند، ایدهی خوبی است.
- اینکه کودکان کوچکتر بدانند نباید کارهای بچههای دیگر را خراب کنند، و برعکس، این نیز باعث میشود کودک حس ارزشمند بودن داشته باشد.
قوانین واضحی مشخص کنید.
قوانین به کودک اجازه میدهد بفهمد چه کاری ایراد ندارد و چه کاری بد است. اگر قوانینی در خانواده داشته باشید یادآوری اینکه شما از کودکان چه انتظاری در برخورد با هم دارید سادهتر خواهد بود.
اینها نکاتی هستند که برای تعیین قانون مؤثرند:
- کودکان را در قانونگذاری درگیر کنید. این کار کمک میکند کودک آن را به یاد بیاورد.
- یک کپی از قوانین را روی یخچال یا جای دیگری بگذارید که همه بتوانند ببینند.
- هر بار کودک قوانین را شکست آن را تکرار کنید. با لحنی دوستانه شروع کنید، آیا ما همه با هم خوب حرف میزنیم؟” سپس فرصت دیگری به او بدهید. اگر کودک بازهم قانون را رعایت نکرد از مجازاتی که توافق کرده بودید استفاده کنید.
روالهای مشخصی را تعیین کنید.
اگر روال مشخصی در خانواده داشته باشید مدیریت اختلافات در مورد همهچیز ساده تر خواهد بود. این یعنی همه بدانند کجا بنشینند، چه کسی چه کارهایی را در چه روزهایی انجام دهد و یا چه کسی برای بازی پلیاستیشن یا رفتن به دستشویی نفر اول است.
یک نمونه برای این روال میتواند به این شکل باشد:
- تلویزیون: از ساعت 6.30 تا 7 بعدازظهر مریم برنامه را انتخاب میکند. از7.30 تا 8 انتخاب با مجید است.
- بازیها: مجید روزهای شنبه و سامانتا یکشنبه انتخاب میکند
- دستشویی: صبحها اول مجید از دستشویی استفاده میکند، سپس مریم.
- کارهای خانه: مریم و مجیدبه نوبت کارها را انجام میدهند- یک روز بردن آشغالها و روز دیگر خشککردن ظرفها.
تشویق به رفتار خوب
یعنی وقتی کودک رفتار درستی انجام میدهد واکنش و توجه مثبتی به او نشان دهید. وقتی به کودکان واضح بگویید چه رفتار خوبی انجام دادهاند به احتمال بیشتر این رفتار را دوباره خواهید دید.
اینها نمونههایی از تشویق مثبت و تقدیر از کودک هستند:
- من از اینکه به نوبت از اسباب بازی استفاده میکنید را دوست دارم.
- شما خیلی خوب باهم بازی کرده و اسباببازیهایتان را به هم میدهید.
- خوب روی آن مشکل کار کردی. چطور است امشب با دیدن یک فیلم آن را جشن بگیریم؟
جلوگیری از دعوای خواهر و برادرها – به آن ها نشان دهید چطور با هم کنار بیایند.
شما نقش اول الگو برای کودکان هستید. اگر شما اختلافات را بدون دعوا حل کنید کودکان متوجه میشوند.
- اگر میخواهید کودکان با آرامش و احترام مشکلات خود را حل کنند. باید ببینند شما این کار را انجام میدهید. اگر میخواهید ببینید از دیگران عذرخواهی میکنند شما نیز باید به آنها معذرتخواهی را نشان دهید.
آن ها را راهنمایی کنید.
شما راهنمای حل اختلاف کودکان هستید. شما به آنها مدیریت اختلافات را یاد داده و آنها را به سمت مهارتهایی برای مدیریت خشم و بازی عادلانه هدایت میکنید. این بهتر است از آنکه وقت دعوا وارد شده و بخواهید داور باشید.
اینها نکاتی برای راهنمایی کودک در حل مشکل هستند:
- به کودک خود فرصتی برای بازی کردن با دیگران بدهید. بازیها و زمینبازی به کودک کمک میکنند یاد بگیرد چگونه با دیگران بازی کرده و جایگزینهای مثبتی برای دعوا کردن پیدا کند.
- بعداً در مورد مشکل صحبت کنید. با کودکان بزرگتر صحبت کرده و بدون اینکه در پی یافتن مقصر باشید راهحلی پیدا کنید که احتمال اتفاق افتادن دوبارهی آن دعوا را کم کند. برای مثال ” چگونه میتوانی راهی برای مشکلتان پیدا کنی که هردو بتوانید از کامپیوتر استفاده کنید؟”
- به کودکان کمک کنید با کلمات مناسب و فعالیتهای مثبت راههایی برای بیان خشم و ناراحتی خود پیدا کنند. برای مثال، آببازی، نقاشی و خمیربازی به کودکان کوچکتر کمک میکند احساسات خود را نشان دهند. برای کودک بزرگتر یا نوجوان میتوانید از دویدن یا نواختن موسیقی کمک بگیرید.
- مهارت اجتماعی ” مخالفت محترمانه ” را به آنها آموزش داده و برایشان الگو باشید.این یعنی چیزی بگویید که هردو با آن موافقید،سپس چیزی بگویید که موافق آن نیستید. برای مثال” من موافقم که مادربزرگ آن کتاب را برای تولدت به تو داده است اما فکر نمیکنم درست باشد اجازه ندهی خواهرت که مؤدبانه از تو درخواست کرده است آن را بخواند”
جلوگیری از دعوای خواهر و برادرها – دعوا را آرام کنید.
باید در شرایط دعوا تصمیم بگیرید چگونه میتوانید اوضاع را مدیریت کنید. در برخی موارد باید توضیح دهید اگر دعوا را تمام نکنند شما یک امتیاز یا چیزی که دوست دارند را از آنها خواهید گرفت ( یا هر چیزی که قانون خانوادهی شما میگوید) اما بهتر است شرایط را طوری قرار دهید که احتمال دعوا بین کودکان کمتر باشد.
این ها ایدههایی هستند که کمک میکنند برای اوج دعواها بتوانید برنامهریزی داشته باشید:
- مطمئن باشید هرکدام به اندازهی کافی اسباببازی دارد بنابراین لازم نیست همیشه نوبتی اسباببازیهای خود را در بازی عوض کنند.
- اگر برای روزهای بازی برنامهریزی میکنید سعی کنید دوست هریک از کودکان را دعوت کنید یا اگر فقط یکی از آنها دوست دارد جای متفاوتی را برای کودک دیگر برنامه بریزید.
- اگر حس کردید دعوایی پیش رو است حواس کودکان را پرت کرده یا محیط را تغییر دهید. برای مثال یک بازی جدید را پیشنهاد داده و برای مدتی با آنها همراه شوید. آنها را برای بازی بیرون برده یا هر کودک را یک سمت خود گذاشته و برای آنها کتاب بخوانید.
- اگر لازم است تلفن بزنید کودکان را به کاری مشغول کنید که به آن علاقه دارند ( یا دو فعالیت جداگانه)
بگذارید گاهی خودشان مشکل را حل کنند.
با کمک شما کودکان یاد میگیرند خودشان اختلافات را حل کنند، بدون دعوا. این کار کمک میکند کودکان بهتر باهم کنار آمده و بدون اختلاف با کودکان دیگر ارتباط برقرار کنند.
این نکات برای کمک به کودکان هستند تا خودشان بتوانند مشکلات را حل کنند:
- اگر خودشان در تلاش برای حل مشکل هستند بگذارید این کار را بکنند. صحبت کردن یا حتی بحث کردن همه نشانههایی هستند که کودکان در حال تلاش برای حل مشکل میباشند. میتوانید در مورد نحوهی صحبت آنها واکنشی مشتاقانه را اضافه کنید. برای مثال” من از اینکه خودتان در تلاش برای حل مشکلتان هستید احساس غرور دارم”
- مراقب کارهایشان باشید. این بهترین فرصت برای جلوگیری از دعواهای شدید است.
- به آنها چند پیشنهاد دهید. چند پیشنهاد مناسب چیزی است که همهی کودکان به آن نیاز دارند. برای مثال” آیا میتوانید راهی پیدا کنید که همه در زمان نیاز بتوانند از کامپیوتر استفاده کنند” یا ” یادتان باشد به نوبت باهم بازی کنید. آخرین نفر چه کسی بازی کرد؟”