مدیریت خشم برای کودکان
کنترل خشم وقتی از چیزی ناراحت می شویم، می تواند سخت باشد. به زمان نیاز داریم تا احساساتی را که تجربه می کنیم پردازش کنیم. حتی پس از برطرف شدن مشکل یا دریافت عذرخواهی، ممکن است همچنان همان احساسات را داشته باشیم. یادگیری کنترل احساسات، به ویژه احساسات قدرتمند مانند خشم، می تواند دشوار باشد، به خصوص برای کودکان. یادگیری درک احساس آنها و بهبود تکنیک های تنظیم هیجانی می تواند به کودکان کمک کند تا با کنترل و مهارت بیشتری به احساسات و محیط اطراف خود پاسخ دهند. این مقاله همکده ابزارها، فعالیتها و بازیهایی را بررسی میکند و به اشتراک میگذارد تا به کودکان کمک کند حالات و احساسات درونی خود را درک کرده و مدیریت کنند. مدیریت خشم برای کودکان در ادامه بررسی می شود. اگر نیاز به حمایت روانی دارید می توانید به صورت حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی با ما در ارتباط باشید.
درمان مدیریت خشم برای کودکان
خشم برای کودکان احساس سختی است. این می تواند باعث شود که آنها بخواهند چیزهایی را از بین ببرند یا نظراتی را که به دیگران صدمه می زند منتشر کنند. با ابزار و تکنیک های مناسب، حتی به کودکان خردسال نیز می توان آموزش دید که خشم را به گونه ای متفاوت ببینند و احساس خود را حفظ کنند یا کنترل کنند. بسیاری از مفیدترین تکنیکها در درمان مدیریت خشم، تکنیکهایی هستند که کودکان میتوانند تا بزرگسالی از آنها استفاده کنند. رویکردهایی که دنبال میشوند عادات سالم را برای زندگی تشویق میکنند، جایی که کودک بهترین کار را برای او انتخاب میکند. تسلط بر چنین تکنیک هایی در دوران کودکی مهم و حیاتی است زیرا کودکان به سنین نوجوانی می رسند، جایی که خشم کنترل نشده می تواند “انواع پیامدهای ناسازگار نوجوانی” رت داشته باشد.
درمان اولیه مدیریت خشم بر مداخلات رفتاری کاربردی مانند دستکاری محرکهای محیطی، تنبیه و تقویت تکیه داشت و معمولاً افراد با رفتار چالشبرانگیز را ملزم به دریافت حمایت مداوم میکرد. از سوی دیگر، رویکردهای شناختی-رفتاری برای کنترل خشم، کودک را توانمند می کند. آنها شامل کار درمانجو و درمانگر می شوند که با هم فکر کنند و راه حل های رفتاری جدید را تمرین کنند، از جمله:
- حل مسئله
- آرامش
- خودکنترلی و راهبردهای مقابله ای
- بازسازی شناختی (آموزش روش های جایگزین تفکر)
- تلقیح استرس (افزایش تدریجی قرار گرفتن در معرض عوامل محرک)
در مقایسه با رویکرد رفتاری سنتی، توسعه خودکنترلی و مهارت های مقابله ای منجر به نگهداری و تعمیم بهتر می شود. مسئله ای که در مدیریت خشم برای کودکان می تواند مهم باشد.
پرخاشگری در کودکان
با وجود شروع زودهنگام پرخاشگری در کودکان، نیازی نیست که در بزرگسالی به ویژگی های شخصیتی ناپایدار تبدیل شود. از طریق مداخلات مؤثر، کودکان و نوجوانان در معرض خطر میتوانند یاد بگیرند که با موقعیتها به روشهای غیرتهاجمی برخورد کنند و در بزرگسالی زندگی پرباری داشته باشند. در مدیریت خشم، به بچهها آموزش داده میشود که تشخیص دهند عصبانیت چه زمانی ظاهر میشود، چه احساسی در آنها ایجاد میکند، الگوهای رفتاری را ببینند و راههای سالمی برای حفظ آرامش یا بازگشت به آرامش پیدا کنند.
مهم ترین راهکارها برای آموزش به کودکان
راهبردهای مدیریت خشم سامانتا اسنودن (2018) در کتاب خود، کتاب کار مدیریت خشم برای کودکان، سه سؤال اساسی را ارائه می دهد که باید هنگام کار با کودکان در نظر بگیرید. آنها با هم استراتژی های ارزشمندی را برای مدیریت خشم و درک بهتر عواطف و احساسات تشکیل می دهند. هر سوال را می توان بررسی و پاسخ داد (به صورت گروهی یا تک به تک) تا کودکان را تشویق کند تا خشم خود را درک کنند. هر چه بزرگسالان در مورد تجربیات خود بازتر باشند، احتمال اینکه کودک از آسیب پذیر بودن احساس امنیت و راحتی کند بیشتر می شود. آنها خشم را به عنوان یک احساس مشترک در همه تشخیص خواهند داد.
این سه سوال اساسی عبارتند از:
- چرا احساس عصبانیت می کنم؟
- وقتی احساس عصبانیت می کنم چه اتفاقی می افتد؟
- با عصبانیت چه کنم؟
در ادامه جهت بررسی مدیریت خشم برای کودکان، این سوالات را بررسی می کنیم.
چرا احساس عصبانیت می کنم؟
گاهی اوقات تشخیص اینکه چرا عصبانی هستیم دشوار است. ممکن است به طور غیر منتظره و چالشی ظاهر شود. وقتی میدانیم چه چیزی باعث خشم ما میشود (مانند افراد، مکانها، موقعیتها)، میتوانیم آن را پیشبینی کرده و به سرعت واکنش نشان دهیم تا از کنترل خارج شدن آن جلوگیری کنیم. فکر کردن در مورد خشم به شما کمک می کند الگوها را واضح تر ببینید و راه های سالمی برای احساس آرامش دوباره پیدا کنید. دانستن اینکه چرا احساس عصبانیت میکنید و چگونه بر اطرافیانتان تأثیر میگذارید، هنگام عصبانیت، انتخابهای بهتری را ترویج میکند.
بررسی اینکه چرا کودک احساس خشم میکند – محرکها و موقعیتها – میتواند به او هشداری زودهنگام بدهد تا به او کمک کند خود را از موقعیت دور کند، خشم خود را از تشدید متوقف کند و احساس کند که کنترل دارد.
وقتی احساس عصبانیت می کنم چه اتفاقی می افتد؟
هنگامی که خشم ظاهر می شود، می تواند سریع، به ظاهر اجتناب ناپذیر و در عین حال غافلگیرکننده باشد. هر یک از ما در تلاش هستیم تا نیازهای خود را برآورده کنیم و مطابق با اهداف خود زندگی کنیم. به ناچار، آنچه می خواهیم یا انجام می دهیم ممکن است همیشه با انتظارات یا خواسته های اطرافیانمان مطابقت نداشته باشد. وقتی این اتفاق میافتد، میتوانیم احساس عصبانیت و ناراحتی کنیم.
کودکان باید دلایل خشم خود را درک کنند، مانند خستگی، عصبانیت، افرادی که عقاید خود را در مورد انصاف میشکنند یا مجبورند از انجام کاری که از آن لذت میبرند دست بکشند. همچنین ضروری است که کودکان یاد بگیرند که چگونه خشم آنها را از دستیابی به آنچه نیاز دارند و می خواهند باز می دارد این کار در مدیریت خشم برای کودکان بسیار کمکی است. یادگیری چگونگی شناسایی این محرک ها به این معنی است که می توانیم از آنها اجتناب کنیم و انرژی و توجه خود را به جای دیگری هدایت کنیم. این یک گام ضروری و منطقی است که بخشی از یک استراتژی بزرگتر برای بازیابی کنترل خشم است.
مدیریت خشم برای کودکان – با عصبانیت چه کنم؟
همه ما گاهی عصبانی می شویم. تشخیص احساسات و یادگیری استقبال از آن با مهربانی میتواند به شما کمک کند «میزبان احساسات دشوار خود باشید، مثل اینکه از یک بازدیدکننده در خانه استقبال میکنید». تمرکز مجدد بر روی آنچه در زندگی ما خوب است یک تکنیک قدرتمند برای ایجاد تعادل و کنترل احساسات است. مهربانی و صبور بودن با خود میتواند راههای سالمتری برای باز بودن با دیگران درباره احساس و نیازهایمان ایجاد کند و در عین حال از احساسات دیگران آگاه باشیم. اعمال کنترل و دانستن اینکه در دفعات بعدی هنگام بروز عصبانیت چه باید کرد، می تواند اعتماد به نفس کودک را بازگرداند و اعتماد او را به توانایی های خود برای مدیریت موقعیت ها بازگرداند.
ابزارها و تکنیک هایی برای آموزش راهبردهای مدیریت خشم برای کودکان
فعالیتهایی که در ادامه میآیند، کودکان را تشویق میکنند تا با گشاده رویی و مهربانی به عادات خشم خود نزدیک شوند. پس از شناسایی، آنها می توانند مکانیسم های مقابله ای را برای پرورش حالات ذهنی دلپذیرتر و مثبت اتخاذ کنند.
فعالیت ها و بازی های برتر
کودکان اغلب هنگام بازی بهتر یاد می گیرند. بازیها و فعالیتها خودآموزی را تقویت میکنند و وقتی بر احساسات متمرکز میشوند، به کودکان کمک میکنند تا خشم و محرکها و رفتار مرتبط با آن را شناسایی کنند. فعالیتها و بازیهای زیر روشی سرگرمکننده و آموزنده برای کودکان و والدین یا معلمانشان ارائه میدهد تا موقعیتهایی را که منجر به خشم میشوند و اینکه چگونه میتوانند واکنش متفاوتی از خود نشان دهند، درک کنند.
نقش آفرینی
کودکان گاهی اوقات مجبورند کارهایی را انجام دهند که از آنها لذت نمی برند: انجام تکالیف، خاموش کردن تلویزیون یا رفتن به رختخواب در شب. شکاف بین کاری که می خواهند انجام دهند و کاری که باید انجام دهند می تواند منبع خشم باشد. انضباط شخصی یک مهارت ضروری برای یادگیری کودکان است و به آنها کمک می کند تا جنبه واکنشی و عاطفی خود را مدیریت کنند. ایفای نقش می تواند راهی ارزشمند برای کودکان و بزرگسالان باشد تا محرک های خاص خشم را کشف کنند، مانند اینکه به آنها گفته شود از انجام کاری دست بکشند یا فعالیتی را انجام دهند که علیرغم اینکه برایشان خوب است، در برنامه آنها نقشی ندارد. برای مثال، میتوانید نقشآفرینی کنید که از کودک خواسته میشود اتاقش را تمیز کند، اما جنبه عاطفی او را فرا میگیرد و شروع به بازی میکند.
پیترز (2018b) به جنبه واکنشی و احساسی ما به عنوان “شامپانزه” ما اشاره می کند. کودک را تشویق کنید تا گفتن «ایست» را به شامپانزه عاطفی خود تمرین کند و درباره نحوه انجام کارها صحبت کند. این می تواند به آنها کمک کند که با شامپانزه خود با صدای بلند صحبت کنند و به او بگویند که بحث نکنید، از بدرفتاری دست بردارید و عاقل باشید تا همه خوشحال شوند. چنین خود انضباطی می تواند رویکرد ارزشمندی برای جلوگیری از شروع رفتار خشمگین باشد.
سناریوها و نتایج مدیریت خشم برای کودکان
درک گزینه های مختلف در دسترس آنها می تواند به کودکان کمک کند تا تفکر و رفتار مناسب تری با نیازهای خود و دیگران انتخاب کنند. روی چندین سناریو که معمولاً منجر به خشم می شود کار کنید و در مورد سه پاسخ احتمالی برای هر یک بحث کنید. من به خاطر کاری که انجام ندادم سرزنش شده ام.
- عصبانی می شوم و بد رفتار می کنم.
- دیگر هرگز کاری انجام نمی دهم.
- من می خواهم توضیح دهم که ناراحت هستم زیرا این کار را انجام ندادم.
من نمی توانم کار جدیدی انجام دهم.
- گریه می کنم و عصبانی می شوم.
- غر می زنم و تسلیم می شوم.
- قرار است با کسی صحبت کنم و یاد بگیرم که چگونه این کار را انجام دهم.
دوست من چیزی قرض گرفته و پس نداده است.
- قرار است با آنها قهر کنم و از آنها بخواهم که آن را پس بدهند.
- دیگر هرگز با دوستم صحبت نخواهم کرد.
- می خواهم توضیح دهم که ناراحت هستم و دوست دارم آن را پس بگیرم. اگر کار نکرد، آنگاه با یک بزرگسال صحبت خواهم کرد.
کودک را تشویق کنید تا توضیح دهد که چرا دو حالت افراطی (الف و ب) برای همه افراد درگیر مفید نیستند یا بهترین نتیجه هستند. سپس بحث کنید که چرا گزینه ج به نتیجه بهتر و ناراحتی کمتری منجر می شود. این مسئله به مدیریت خشم برای کودکان کمک بسیاری می کند.
ذهن آرام و عصبانی
خشم میتواند نگرش ما به افراد و موقعیتها را تغییر دهد. با کودک کار کنید تا به او کمک کنید تا سرنخ هایی را که نشان دهنده عصبانیت یا ذهن آرام است، درک کند و تشخیص دهد. ذهن آرام می تواند شما را قادر سازد:
- عواقب اعمال خود را در نظر بگیرید
- جنبه های مختلف را ببینید
- فهمیده باشید
- عقب نمانید یا دور شوید
- احساسات را واضح تر ببینید
ذهن عصبانی به این صورت است:
- واکنش پذیر
- من کاری را که می خواهم انجام خواهم داد.
- من صدمه دیدم، پس باید به آنها صدمه بزنم.
شناخت هر یک از علائم بالا می تواند به جلوگیری از طغیان خشم و بهبود خودآگاهی و همدلی کودک کمک کند. کودکان و بزرگسالان گاهی کارهایی را انجام می دهند که ای کاش انجام نمی دادند. وقتی بدخلق یا عصبانی میشوند، میتوانند چیزهایی بگویند که منظورشان نیست یا رفتاری مخرب داشته باشند. با این توصیف مدیریت خشم برای کودکان که در ای ن مقاله همکده بررسی شد می تواند بسیار مفید باشد.