چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید؟

حتی اگر همیشه باحال و شاد باشید، کسی پیدا می شود که صبر شما را آزمایش کند. ه آنها از شما انتقاد کنند، شما را تحقیر کنند یا به سادگی شما را نادیده بگیرند، مردم می توانند چالش برانگیز باشند. بنابراین، بهترین راه برای مقابله با افراد دشوار چیست؟ خوب، بر خلاف تصور رایج، بهترین راه برای مقابله با افراد چالش برانگیز این است که آنها را در آغوش بگیرید. به هر حال، انکار مشکلات تنها به آنها قدرت بیشتری می دهد. در این مقاله از وب سایت همکده می خواهیم بدانیم که چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید؟ اگر شما در ارتباط با افراد دچار مشکل هستید می توانید با ما در مرکز مشاوره همکده در ارتباط باشید. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران است که خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی ارائه می کند.

با این اوصاف، در آغوش گرفتن افرادی که باعث می‌شوند شما از شدت خشم بجوشید یا از ترس ناراحت و دور شوید، آسان نیست. اما اگر افراد دشوار را به جای مشکل به عنوان موهبت نگاه کنید، بسیار آسان تر می شود. هنگامی که این تغییر را انجام دهید، روابط شما در کل رضایت بخش تر می شود.

چه چیزی انسان را سخت می کند؟

اگر از شما بپرسم «آخرین باری که با یک فرد غیرمنطقی مواجه شدید کی بود؟»، احتمالاً لازم نیست قبل از رسیدن به پاسخ، خیلی فکر کنید. همه ما توسط افراد به اصطلاح “دارای مشکل” به طور منظم مورد آزمایش قرار می گیریم. ممکن است به نظر برسد که “انواع” خاصی از افراد دشوار وجود دارند، مانند “همه چیز را می دانم” یا “من می توانم آن را بهتر از تو انجام دهم”. اما این یک نگاه کاملاً قضاوتی به آن است. در واقع، همه ما حداقل یک بار در زندگی‌مان «آدم دارای مشکل» بوده‌ایم (فقط به یاد داشته باشید که یک نوجوان بودید!).

اگرچه همه افراد گهگاهی «دشوار» هستند، اما افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند (EI) معمولاً تحریک‌کننده‌ترین افراد هستند. با این حال، این نیز درست است که افراد با EI پایین به راحتی توسط دیگران تحریک می شوند، بنابراین ممکن است (به طور غیرمنطقی) دیگران را «دشوار» تصور کنند. بنابراین، نتیجه نهایی این است که همه انسان‌ها می‌توانند ارتباطات بهتری داشته باشند اگر بخواهند هوش هیجانی خود را توسعه دهند! اما چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید؟

چرا هوش هیجانی پایین افراد را سخت می کند؟

هوش عاطفی اهمیت دارد زیرا این لنزی است که ما از طریق آن زندگی خود را می بینیم و تجربه می کنیم. هرچه از نظر عاطفی باهوش تر باشیم، مدیریت احساسات و رفتارهایمان آسان تر است. از طرف دیگر، هوش هیجانی پایین می تواند منجر به موارد زیر شود:

خودآگاهی ضعیف

افرادی که EI پایینی دارند تمایل به عدم خودآگاهی دارند. این می تواند آنها را در برابر اعتیاد و رفتارهای تکانشی آسیب پذیر کند. در واقع، اعتیاد اغلب زمانی به وجود می‌آید که افراد سعی می‌کنند احساسات سخت را سرکوب کنند، نه اینکه با آنها مقابله کنند. در مقابل، هماهنگی با احساسات ما را قادر می سازد تا با مشکلات خود به شیوه ای سالم تر کنار بیاییم.

تکبر

ین در افرادی که عزت نفس بالایی دارند اما خودپذیری ضعیفی دارند کاملاً رایج است. ایجاد روابط معنادار با افرادی که تحت تأثیر تکبر هستند می تواند دشوار باشد. اما با این توصیفات چرا باید از افراد دشوار سپاسگذار باشید؟

فقدان همدلی

رئیسی که همدلی ندارد، اگر اشتباهی واقعی مرتکب شوید، به شدت درباره شما قضاوت خواهد کرد. همچنین، افرادی که فاقد همدلی هستند، اغلب مهارت های گوش دادن ضعیفی دارند. در نتیجه، همکاران و دوستان یک فرد بی‌همدل، در تلاش خواهند بود تا احساس کنند واقعاً شنیده می شوند.

مضطرب/ به شدت از دیگران انتقاد می کند

با این حال، مهم است که به مسائل از زاویه کمی متفاوت نگاه کنید. افرادی که بسیار مضطرب هستند ممکن است دیگران را «دشوار» بدانند در حالی که اینطور نیستند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اضطراب سلامتی ممکن است پزشکان را به “غیر مفید” تعبیر کنند. همچنین، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است همه افراد برونگرا را به شدت چالش برانگیز بدانند. همانطور که گفته شد، برداشت های ما در مورد دیگران تا حدی بازتابی از خودمان است، بنابراین هنگام برچسب زدن به دیگران به عنوان “مشکل” باید به آن توجه داشته باشیم.

بنابراین، ما ثابت کرده ایم که هوش هیجانی پایین می تواند تعاملات انسانی را دشوار کند، اما راه حل چیست؟ واضح است که تا زمانی که هوش هیجانی بهتری به دست نیاوردیم، نباید تنها به افراد گوشه نشین اجتماعی تبدیل شویم. بنابراین، جایگزین چیست؟ خوب، به جای اینکه تعاملات دشوار انسانی را مشکل بدانیم، شاید بتوانیم آنها را به عنوان فرصت در نظر بگیریم. پس چرا باید از افراد دشوار سپاسگذار باشید؟

چگونه از تعاملات انسانی برای تقویت EI خود استفاده کنیم؟

به گفته اکهارت توله، ما باید «افراد سخت را به عنوان نعمت در نظر بگیریم». چرا؟ خب، افراد دشوار این فرصت را به ما می دهند که هوش هیجانی خود را غنی کنیم. بیایید هوش هیجانی را با آمادگی جسمانی مقایسه کنیم. برای اینکه تندرست تر و سالم تر شوید، باید به طور منظم ورزش کنید. بنابراین، برای اینکه از نظر عاطفی باهوش تر شوید، نتیجه می شود که باید به طور منظم «کار احساسی» را انجام دهید. بخشی از این “کار احساسی” را می توان با خواندن کتاب های خودیاری، شرکت در کلاس ها و غیره انجام داد، اما تجربه عملی نیز ضروری است. در ادامه نحوه انجام آن آمده است:

سختی را تعریف کنید

چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید؟ فرقی نمی‌کند با یک رئیس دشوار سر و کار دارید یا با یک دوست صمیمی مغرور، ابتدا موقعیت «سخت» را همانطور که می‌بینید تعریف کنید. در حالت ایده آل، قلم را روی کاغذ بردارید و به سؤالات زیر پاسخ دهید:

• چه چیزی را چالش برانگیز یافتید؟ سعی کنید در مورد رفتار، زبان بدن و غیره طرف مقابل مشخص باشید. برای مثال، ممکن است بنویسید: «رئیس من امروز صبح با من دست تکان نداد یا تماس چشمی برقرار نکرد، اما او با دیگران صحبت کرد. او من را بسیار نادیده می گیرد … و این باعث می شود من احساس پوچی کنم.
• این تجربه چه احساسات و عواطفی را برانگیخت؟ در اینجا بسیار دقیق باشید. برچسب زدن به احساسات به رشد هوش هیجانی کمک می کند.
• طرف مقابل در مورد این موقعیت چه فکر/احساس دارد؟ در حال حاضر، فقط روایت فرضی خود را بپذیرید.

اغلب، ما چنان درگیر واکنش‌های عاطفی خود می‌شویم که وقت نمی‌گذاریم تا به طور کامل آنچه را که احساس می‌کنیم و چرا آن را احساس می‌کنیم، بپذیریم. ما نمی توانیم بدون شناخت کامل احساسات خود به خودآگاهی برسیم، بنابراین این مرحله را نادیده نگیرید. اگر کار دیگری انجام نمی دهید، زمانی را صرف کنید تا واکنش های عاطفی خود را به طور کامل بپذیرید، زیرا این کار به میزان قابل توجهی هوش هیجانی شما را غنی می کند.

ارائه جایگزین برای این که بدانیم چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید

مرحله بعدی فرآیند ارائه 3 توضیح جایگزین از وضعیت است. بهتر است آنها را یادداشت کنید تا اینکه آنها را در ذهن خود نگه دارید. برای انجام این کار، همدلی و تفکر منطقی – هر دو جزء کلیدی EI – را تمرین خواهید کرد. گاهی اوقات، افراد سعی می کنند عمداً با اعمال خود به دیگران آسیب برسانند. با این حال، اغلب این دلیل اصلی شکاف های بین فردی نیست. اغلب، بی میلی ما به دیدن جهان از منظر دیگری است که باعث می شود به آنها برچسب “مشکل” بزنیم. یا ممکن است این نگرانی های خودمان باشد که قضاوت های ما را مبهم می کند. حتی اگر به شدت معتقدید که طرف مقابل کاملاً مقصر است، این مرحله را نادیده نگیرید. مهم است که توضیحات جایگزین را قبل از نتیجه گیری سریع در نظر بگیرید.

دینامیک را تغییر دهید

ممکن است متوجه شوید که تغییر پویایی بین شما و طرف مقابل به بهبود رابطه شما کمک می کند. هر دو نفر باید مسئولیت پویایی رابطه را بر عهده بگیرند. رفتار کردن با طرف مقابل به شکلی که دوست دارید با شما رفتار شود، اغلب شروع خوبی است. این یک مثال بسیار ساده از نحوه مدل سازی است. رفتار مطلوب می تواند پویایی روابط شما را تغییر دهد. به دقت فکر کنید که چگونه می توانید این تکنیک را در زندگی شخصی و حرفه ای خود بگنجانید.

اگر سعی می‌کنید پویایی را تغییر دهید، اما کار نمی‌کند، در عوض یک گفتگوی بزرگ‌تر درباره پویایی داشته باشید. با این حال، مهم است که طرف مقابل را سرزنش یا متهم نکنید. در عوض، سعی کنید از عبارات «ما» استفاده کنید زیرا اینها بار مسئولیت را به اشتراک می گذارند. جی جانسون – تحلیلگر رفتاری و مربی اجرایی – توصیه می‌کند چیزی شبیه به “من متوجه شده‌ام که در برقراری ارتباط مشکل داریم… احتمالاً باید کمی مؤثرتر به این نگاه کنیم…”

چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید؟ – پذیرش را تمرین کنید

افراد دارای مشکل به شما اجازه می دهند هنر پذیرش را تمرین کنید. مهمتر از همه، بخش بزرگی از این پذیرش، پذیرش احساسات واکنشی شماست. بنابراین، فرض کنید تمایل مدیرتان به نادیده گرفتن شما باعث ایجاد احساس آسیب پذیری، رنجش و شرم می شود. شما یا این انتخاب را دارید که این احساسات را بپذیرید (از طریق ذهن آگاهی) یا آنها را سرکوب یا انکار کنید. همانطور که گفته شد، دومی می تواند منجر به اعتیاد و سایر رفتارهای خود تخریبی شود. مدیتیشن ذهن آگاهی ابزاری قدرتمند برای دعوت به پذیرش در زندگی شماست. هرچه بیشتر آن را تمرین کنید، راحت‌تر می‌توانید در شرایط سخت آرام بمانید.

دور شوید

گاهی اوقات، مهم نیست که چقدر تلاش می کنید، ممکن است ارتباط با یک فرد خاص امکان پذیر نباشد. ذهن آگاهی، پذیرش را آموزش می دهد، اما تسلیم شدن به شرایط زندگی را آموزش نمی دهد. گاهی اوقات، از طریق تمرکز حواس، متوجه می شوید که یک فرد یا موقعیت برای شما مفید نیست و بنابراین بهترین کار این است که کنار بروید. بیشتر اوقات اینطور نیست. این به این دلیل است که معمولاً می‌توانید رفتار خود را برای بهبود رابطه اصلاح کنید. با این وجود، شما (و فقط شما) ممکن است گاهی تصمیم بگیرید که دور شدن از یک فرد یا موقعیت خاص درست است.

چگونه با افراد چالش برانگیز کنار بیاییم؟

هدف ما در این مقاله پاسخ به این سوال است که چرا باید از افراد دشوار سپاسگزار باشید؟ در این بخش می خواهیم نحوه کنار آمدن با افراد چالش برانگیز را بیان کنیم. به طور خلاصه، سعی کنید افراد چالش برانگیز را به‌عنوان فرصت‌ها به‌جای موانع در نظر بگیرید. از این گذشته، از طریق تعامل با افراد به اصطلاح “دارای مشکل” است که شما بیشتر در مورد خود یاد می گیرید. به نوبه خود، این ضریب هوشی عاطفی شما را افزایش می دهد. همانطور که دانیل گولمن می گوید، توسعه هوش هیجانی شما یک فرآیند مادام العمر است. این بدان معناست که همیشه باید از فرصت‌های توسعه شخصی استفاده کرد.

بنابراین، دفعه بعد که کسی شما را تحریک کرد،  واکنش سریعی نشان ندهید. اما آن ها را هم نادیده نگیرید. در عوض، همدلی، پذیرش و تفکر انعکاسی را تمرین کنید. مهمتر از همه، موقعیت را فرصتی برای رشد شخصی بدانید.