افسردگی پس از فرزندخواندگی چیست؟

افسردگی پس از فرزندخواندگی یک نوع از اختلالات روانی و افسردگی است که بیشتر در خانواده ها و کودکان اتفاق می افتد. همان طور که می دانید کودکان نیازمندی های بسیاری دارند. افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات روانی است. این مشکلات در هر فرد متفاوت است. در دنیایی که زندگی می کنیم اختلالات روانی می توانند زندگی را دچار مختل کنند.

بسیاری از افراد به علت هایی مثل فشار کاری یا اختلافات خانوادگی ممکن است دچار این اختلالات شوند. در مقاله های قبل در ارتباط با بخش های مختلف افسردگی و تاثیرات آن در زندگی صحبت کردیم. نکته مهم این است که افراد بتوانند افسردگی را کنترل کنند. اختلالات انواع مختلفی دارند. هر یک از این اختلالات می تواند به علت های مختلفی ایجاد می شود. اختلالات می تواند از سنین کودکی تا نوجوانی ادامه داشته باشد. این اختلالات حتی به گونه ای است که تا بزرگسالی هم ممکن است ایجاد شود.

اختلالات روانی و افسردگی پس از فرزندخواندگی

اختلالات روانی بخش بسیاری از زندگی ما را تشکیل داده است. برای جوامع امروزی اختلالاتی وجود دارند که شاید از شنیدن آن تعجب کنید. در ادامه اما می خواهیم ببینیم افسردگی دوران کودکی چگونه است و آیا می تواند آن قدر ادامه داشته باشد که به بزرگسالی هم آسیب برساند. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با افسردگی پس از فرزندخواندگی چیست، صحبت کنیم.

افسردگی پس از فرزندخواندگی یک مسئله کاملاً واقعی است

افسردگی پس از فرزندخواندگی یک مسئله کاملاً واقعی است که اغلب بدون توجه یا درمان نمی شود. اگر چه ناراحتی، غمگینی یا ایراد گرفتن برای کودکان امری طبیعی است اما افسردگی دوران کودکی فراتر از این است و به یک غم و اندوه عمیق تر و پایدار منجر می شود. تشخیص این که چه زمانی فرزندشان در پریشانی است برای والدین دشوار است. افسردگی در کودکان معمولاً متفاوت از افسردگی در بزرگسالان است. والدین ممکن است تصور کنند که کودکشان در حالت پریشانی عمیقی بدخلق است یا بازی می کند. برای والدین مهم است که علائم و نشانه های افسردگی در دوران کودکی را درک کنند تا در صورت بروز فرزندان بتوانند آن را تشخیص دهند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

درک این نکته نیز مهم است که افسردگی پس از فرزندخواندگی بسیار قابل درمان است و چندین گزینه درمانی در دسترس است. اگر فرزند شما افسردگی دارد، امید زیادی وجود دارد. اما اول، شما باید بتوانید افسردگی را بشناسید و برای کودک خود به دنبال درمان باشید.

افسردگی پس از فرزندخواندگی چیست؟

والدین فرزندخوانده گاهی پس از نگهداری فرزندشان در خانه دچار افسردگی می شوند، به ویژه اگر واقعیت تربیت کودک با آن چه آن ها انتظار یا تصور می کردند متفاوت باشد. والدین فرزندخوانده برای این که بتوانند فرزندی را به فرزندخواندگی بپذیرند سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند و وقتی بالاخره صاحب فرزند می‌شوند. گاهی فکر افسردگی پس از فرزندخواندگی  سختی های بسیار زیادی به همراه دارد. ایمی داراموس، روانشناس، روانشناس بالینی دارای مجوز و نویسنده کتاب “درک اختلال دوقطبی” می گوید: با این حال، زمانی که واقعیت برآورده کردن نیازهای کودک به آن ها برخورد کند، ممکن است افسرده شوند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

این به عنوان افسردگی پس از فرزندخواندگی یا PAD شناخته می شود. با این حال، برخلاف افسردگی پس از زایمان، که در طول سال‌ها آگاهی پیدا کرده است، افسردگی پس از فرزندخواندگی هنوز ناشناخته باقی مانده است. در واقع، دکتر داراموس توضیح می‌دهد که افسردگی پس از فرزندخواندگی یک تشخیص رسمی مانند افسردگی پس از زایمان نیست. دکتر داراموس می‌گوید در حالی که برخی از شباهت‌ها وجود دارد. افسردگی پس از زایمان به‌طور دقیق نیازها و چالش‌های والدین خوانده را منعکس نمی‌کند. “موارد بیشتری مورد نیاز است تا اطلاعات زیادی در مورد افسردگی پس از فرزندخواندگی به اندازه افسردگی پس از زایمان وجود داشته باشد.”

علائم افسردگی پس از فرزندخواندگی

افسردگی پس از فرزندخواندگی می تواند طیف وسیعی از علائم را داشته باشد. به گفته دکتر داراموس، در حالی که احساس خستگی و نگرانی برای والدین جدید امری طبیعی است، این ها برخی از نشانه هایی هستند که می توانند نشان دهنده افسردگی پس از فرزندخواندگی باشند:

• خستگی مفرط
• بیخوابی
• بی اشتهایی و مشکل در غذا خوردن
• احساس ناامنی و بی کفایتی
• ناتوانی در عملکرد روزانه
• انتقاد بیش از حد از خود
• احساس گناه و شرمندگی
• بی حسی یا ناتوانی در تجربه طیف کاملی از احساسات
• میل به انزوا و دوری از واقعیت

علل افسردگی پس از فرزندخواندگی

به گفته دکتر داراموس، این ها برخی از علل بالقوه افسردگی پس از فرزندخواندگی هستند:

مسئولیت‌های والدینی

وقتی والدینی که به فرزندخواندگی می‌رسند، احساس ناامنی و ناکافی می‌کنند.

تعارض هویت

والدین فرزندخوانده ممکن است گاهی دچار تضاد هویتی شوند و برای به عهده گرفتن نقش والدین تلاش کنند. داشتن امیدها یا انتظارات در مورد رابطه آنها با فرزندخوانده خود که برآورده نمی شود می تواند به این احساسات کمک کند.

خانواده یا دوستان غیرحمایت کننده

والدین فرزندخوانده ممکن است نگران این باشند که عزیزانشان نسبت به کودکی که از بستگان خونی نیستند چه واکنشی نشان خواهند داد. برخی از اعضای خانواده یا دوستان ممکن است در واقع از تصمیم خود برای فرزندخواندگی حمایت نکنند، که می تواند منجر به استرس و درگیری در روابط آنها شود.

نیازهای کودک

والدین فرزندخوانده باید با نیازهای جسمی و عاطفی کودک در مورد فرزندخواندگی و همچنین هرگونه مشکل بهداشتی یا روانی کودک مقابله کنند.

مسائل مربوط به پیوند و دلبستگی: والدین و فرزندان خوانده ممکن است در پیوند با یکدیگر مشکل داشته باشند، یا ممکن است پیوند طولانی‌تر از آن چه در ابتدا انتظار می‌رفت طول بکشد. یک کودک همچنین ممکن است سبک دلبستگی ناایمنی داشته باشد که نشان دهنده بی‌علاقگی اولیه نسبت به والدین خوانده است.

انتظارات غیرواقع بینانه

والدین خوانده ممکن است تصور غیرواقعی از دوره گذار داشته باشند و وقتی همه چیز آنطور که تصور می کردند ناامید شوند.

فقدان سیستم حمایتی

والدین خوانده ممکن است افرادی را نداشته باشند که ترس ها و نگرانی های خود را با آنها محرمانه بگویند و این باعث می شود آن ها احساس انزوا کنند.

والد جدید بودن معمولاً طاقت فرسا است و والدین فرزندخوانده باید با خیلی چیزهای بیشتری مبارزه کنند.

تشخیص افسردگی پس از فرزندخواندگی

دکتر داراموس می گوید افسردگی پس از فرزندخواندگی هنوز به عنوان یک وضعیت سلامت شناخته نشده است، بنابراین اغلب به عنوان افسردگی تشخیص داده می شود. اگر فکر می کنید ممکن است شما یا یکی از عزیزانتان افسردگی پس از فرزندخواندگی داشته باشید، باید با یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی تماس بگیرید. آن ها می توانند گزینه های درمانی را ارائه دهند یا شما را به فردی ارجاع دهند که می تواند.

نظر پزشکان در ارتباط با این زمینه

یک درمانگر، روانشناس بالینی یا روانپزشک می تواند تشخیص دهد و توصیه های درمانی را ارائه دهد. دکتر داراموس می‌گوید: «در حالت ایده‌آل، باید کسی باشد که در مسائل مربوط به فرزندخواندگی تجربه داشته باشد.» به گفته دکتر داراموس، فرآیند تشخیصی معمولاً شامل یک مصاحبه طولانی است که ممکن است جنبه های زیر را پوشش دهد:

• علائم
• سابقه خانوادگی
• سابقه پزشکی (که می تواند به رد علل دیگر مانند سطح پایین تیروئید کمک کند)

درمان افسردگی پس از فرزندخواندگی

در زیر، دکتر داراموس برخی از گزینه‌های درمانی را بیان می‌کند که اگر افسردگی پس از فرزندخواندگی را تجربه می‌کنید، می‌تواند به شما کمک کند.

دارو

دارو یک گزینه است و اینکه آیا لازم است یا خیر می تواند به شرایط شما بستگی داشته باشد.

درمان

این ها برخی از اشکال درمانی هستند که ممکن است مفید باشند:

رفتار درمانی شناختی (CBT)

که بر باورهای شما در مورد خود، دیگران و مشکلاتی که دارید تمرکز می‌کند و به انتخاب‌های سالم‌تری برای مدیریت همه آن نگاه می‌کند.

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)

می تواند به تمرکز حواس و مدیریت احساسات قوی و همچنین برخی از مهارت های رابطه کمک کند، اگر مفید باشد.

مشاوره خانواده می تواند به شناسایی و بهبود تعارضات خانوادگی کمک کند.

روان درمانی بین فردی (IPT)

نوع دیگری از درمان است که ممکن است برای والدین این نوع فرزندان مفید باشد. IPT نوعی درمان است که 12 تا 16 هفته طول می کشد و هدف اصلی آن تسکین علائم است.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

یک درمانگر IPT تمایل دارد نسبتاً مستقیم و فعال در درمان باشد و به ایجاد بینش در مورد منابع ناراحتی والدین فرزندخوانده کمک می کند. IPT بر این فرض استوار است که ناراحتی پس از زایمان ریشه در چهار “حوزه مشکل” دارد:

غم و اندوه

اذعان به ضررهایی که در احساس خود والدین داری فرزند، تغییرات در روابط آن ها یا از مشکلات  خاص تر رخ می دهد.

انتقال نقش

درک انتقال مرحله زندگی و انتقال اجتماعی از جمله از عدم وجود استقلال والدین و تغییر شبکه های اجتماعی آن ها

اختلافات بین فردی

اختلافاتی که اغلب پس از اضافه شدن فرزند به خانواده رخ می دهد، از جمله انتظارات برآورده نشده و کشمکش های صمیمیت در شراکت.

نقایص بین فردی

نگاه  به مبارزه با دلبستگی در روابط دیگر که ممکن است باعث ناراحتی شود.