همهگیری بر سلامت روان زنان تأثیر میگذارد
در جهان امروزی و به علت وجود بیماری همه گیری تقریبا اکثریت ما با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کنین. حتی اگر قبلا هم دچار این مشکلات نبوده ایم خود به خود به خاطر این بیماری آسیب های به ما وارد شده است. سلامت روان زنان همیشه بیشتر از مردان در معرض خطر بوده است. طبق تحقیقات انجام شده فشارهای روانی وارد شده بر خانوم ها بیشتر از آقایان است. اما این اثبات نمی کند که آقایان به هیچ وجه دچار مشکلات روانی نمی شوند.
حال بیماری همه گیری باعث افزایش این اختلالات روانی شده است. همه ما می دانیم که اختلالات از موارد مختلفی سرچشمه می گیرد. متاسفانه برخی از افراد با وجود داشتن اختلالات درمان نمی شوند. برخی هم آنقدر از این حالت خود راضی هستند که خود را بیمار روانی حساب نمی کنند. بیماری همه گیری به خاطر تاثیر روی ذهن و روان انسان باعث آسیب می شود. اختلالات روانی انواع مختلفی دارند که برخی از آن ها را می شناسید. در ادامه می خواهیم ببینیم که آیا همهگیری بر سلامت روان زنان تأثیر میگذارد؟
سلامت روان زنان و مشکلات ناشی از آن
یکی از نکاتی که باید بدانید این است که بتوانید مدیریت کافی داشته باشید. در روان شناسی برای هر امری توضیحاتی داده شده است. در این زمینه به خصوص باید در نظر داشت که با یک نوع از یک فرایند نمی توان گفت که شما دارای آن مشکل هستید. یکی از نکاتی که همه باید بدانند این است که با استفاده از یک یا دو مورد نمی توان تایید کرد که اختلالاتی وجود دارد یا خیر. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با همهگیری بر سلامت روان زنان تأثیر میگذارد، صحبت کنیم.
بیماری همه گیری – منبع استرس در زنان
این بیماری همه گیر بر سلامت روان همه افراد، به ویژه برای زنان تأثیر گذاشته است. فشار ترکیبی جدایی یا اخراج از شغل و مسئولیت خانوادگی باعث افزایش استرس است. اختلال در مسئولیت های خانوادگی، هم برای زنانی که شاغل هستند و هم برای آنهایی که نیستند، منبع استرس است.
این بیماری همه گیر باعث ناراحتی و آسیب های روانی، استرس و بیکاری برای مردم در سراسر جهان شده است. با این حال، زنان – به ویژه مادران – این اثرات را به میزان بالاتری تجربه می کنند.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
بر اساس آمار اداره آمار کار ، 2.5 میلیون زن از ابتدای شیوع بیماری همه گیر، در مقایسه با 1.8 میلیون مرد، بازار کار را ترک کردند. زیرا آن ها مسئولیت های بیشتری را در زمینه آموزش در خانه و فرزندپروری روزمره بر عهده گرفتند. ونسا کندی، دکترای روانشناسی در Driftwood Recovery، میگوید که این به ادراکات و انتظارات فرهنگی مربوط میشود. کندی میگوید: «در حالی که عموماً تصور میشود که زنان جنس « ظریف تر» هستند و شاید برای ارائه مراقبت از کودک و مراقبت از خانه مناسبتر باشند. این تا حد زیادی به ایدههای فرهنگی ریشهدار درباره نقشهای جنسیتی مربوط میشود. این تصورات فشار بی موردی را بر سلامت روان زنان در طول همه گیری وارد کرده است که منجر به استرس بیش از حد و تشدید شرایط سلامت روان مرتبط می شود.
زنان و سلامت روان در دوران کووید
CARE International گزارشی بر اساس گزارشهای اول شخص از دیدگاه بیش از 10000 شرکتکننده در مورد چالشهای پیش روی زنان در طول کووید-19 انجام داد. این مطالعه نشان داد که 27 درصد از زنان افزایش چالشهای مرتبط با بیماری روانی را گزارش کردهاند، در مقایسه با تنها 10 نفر از مردان. زنان بهویژه به افزایش سرسامآور بارهای مراقبتی بدون دستمزد به عنوان منبع این استرس، علاوه بر نگرانی در مورد معیشت، غذا و مراقبتهای بهداشتی اشاره میکنند. بر اساس یافته های این مطالعه، زنان نیز تقریباً دو برابر بیشتر احتمال دارد که در دسترسی به خدمات بهداشتی با کیفیت مشکل داشته باشند.
بار مسئولیت برای زنان
با توجه به آن چه می دانیم تعداد زنانی که برای مراقبت از کودکان یا سایر اعضای خانواده در خانه مجبور به ترک نیروی کار شده اند، یا با یک مسئولیت غیرممکن و دائمی کودکان دست و پنجه نرم می کنند، تلفات اضافی بر سلامت روان زنان منطقی است. نائومی تورس-مکی، سرپرست تحقیقات در ائتلاف سلامت روان، می گوید: به علاوه شغل، مسئولیت های دیگر هم می تواند سلامت روان زنان را به خطر بیندازد. او میگوید با افزایش مسئولیتهایی مانند آموزش در خانه یا مراقبت از بستگان بیمار، مراقبت از خود برای زنان سختتر میشود که به نوبه خود بر سلامت روان آن ها تأثیر میگذارد.
نظر کندی در ارتباط با این زمینه
کندی با این موضوع موافق است و اشاره می کند که انجام چند وظیفه ای منجر به کارایی و کیفیت کمتر در هر نقش می شود و زمان را از مراقبت از خود می گیرد. او میگوید: «از این رو، نگرانیهای مربوط به سلامت روان در میان زنان، به ویژه زنان خانه دار، در حال افزایش است. تورس-مکی اضافه می کند که برای زنان باردار یا مادران تازه وارد در طول همه گیری، انزوا می تواند به خصوص دشوار باشد.
“زمان پری ناتال زمانی است که مادران آینده و تازه مادران خودشان بیشتر به مراقبت نیاز دارند، و دریافت آن در حال حاضر دشوار است. همچنین، این دوره خود زنان را در معرض خطر ابتلا به بیماریهای روانی قرار میدهد. (به عنوان مثال، اختلال افسردگی اساسی با شروع حین زایمان)، به طوری که همراه با استرس مرتبط با بیماری همهگیر، ترکیبی دشوار برای مدیریت است.»
نکته ای در ارتباط با این زمینه
برای کسانی که با اضطراب، افسردگی، مصرف مواد یا سایر بیماری های روانی دست و پنجه نرم می کنند، کندی می گوید شما تنها نیستید. او میگوید: «کمک در دسترس است، و بخشی از بازسازی حس تعادل، صرف کمی زمان برای مراقبت از خود در طول تجربهای بیسابقه از انزوای اجتماعی، فشارهای طولانی مدت، و اندوه احتمالی است.»
نابرابری مداوم جنسیت ها و سلامت روان زنان
یک مطالعه مرکز تحقیقاتی Pew در سال 2017 نشان داد که 53٪ از بزرگسالان آمریکایی می گویند که جامعه برای کمک های مردان در محل کار در مقایسه با خانه ارزش بیشتری قائل است. فقط 5 درصد گفتند که جامعه برای کمک های مردان در خانه بیشتر از محل کار ارزش قائل است و 41 درصد گفتند که در هر دو زمینه برای کمک های مردان ارزش برابر قائل می شود. کندی میگوید: «بنابراین، میزانی از فشار اجتماعی بر مردان برای موفقیت در کار به جای غلبه بر نقش خود بهعنوان والدین یا مرد خانه، اعمال میشود».
نکته ای در ارتباط با این زمینه
با این حال، به نظر می رسد که این تصور در حال تغییر است. این دیدگاه که مسئولیت های مراقبت از خانواده عمدتاً بر عهده زنان است، در میان زنان 30 ساله و بالاتر رایج است. تنها 45 درصد از زنان 18 تا 29 ساله معتقدند که این موضوع درست است. و 51 درصد از زنان در این گروه سنی احساس می کنند که مسئولیت های مراقبت به طور مساوی بین زن و مرد تقسیم می شود.
نابرابری جنسیتی یک چالش بزرگ برای سلامت روان زنان
با این حال، نابرابری در پرداخت بین جنسیت ها یک چالش است. اداره سرشماری در سال 2018 اعلام کرد که زنان به ازای هر دلاری که مردان به دست می آوردند تقریباً 82 سنت درآمد داشتند. کندی میگوید: «به گفته وی، مشخص شد زنانی که دستمزد کمتری نسبت به همتایان مرد خود دریافت میکنند، به احتمال زیاد از شغل خود جدا می شوند. یا برنامههای ترکیبی ایجاد میکنند که مسئولیتهای شغلی را با مراقبت از کودک و مدرسه مجازی متعادل میکند.»
اخراج یا عدم داشتن شغل و سلامت روان زنان
اخراج یا عدم داشتن شغل به خودی خود یک عامل استرس زا برای سلامت روان با انجمن روانشناسی آمریکا است. و گزارش می دهد که بیکاری تأثیر منفی بر افسردگی، اضطراب و عدم رضایت از زندگی دارد. برای زنانی که امیدوارند شغلی که دوست دارند را در طول همه گیری به دست آورند، این نگرانی بیشتری در مورد آینده ایجاد می کند.
«این به ویژه در مورد زنانی که مسئولیتهای مالی اضافی مانند کودکان دارند، صادق است. تورس-مکی می گوید: نگرانی در مورد آینده یکی از اجزای اصلی اضطراب است. بنابراین منطقی است که تلاش برای بازگشت به کار پس از اتمام یا خروج شغل یا واگذاری آن به مراقبت از بچه ها باعث ایجاد نگرانی و اضطراب شود.
چالش شعبده بازی و مراقبت
برای زنانی که در نیروی کار باقی می مانند، استرس چندوظیفه ای افزایش زیادی دارد. ما راه درازی را از نظر برابری جنسیتی پیمودهایم، اما مطمئناً هنوز راههایی برای رسیدن به برابری واقعی در ایالات متحده داریم. احساس “فشار نقش” در میان زنانی که وظیفه دارند چندین نقش را به طور همزمان انجام دهند، می تواند منجر به سطوح بالاتر استرس و آسیب سلامت روان زنان و رضایت کمتری از زندگی برای زنان شود. در حالی که این پویایی اغلب به این دلیل رخ می دهد که زنان این نقش ها را انتخاب می کنند. تورس-مکی می گوید که اغلب به دلیل انتظارات دیگران یا نداشتن انتخاب دیگری آشکار می شود.