چگونه انرژی احساسی خود را برای بهزیستی روان مدیریت کنیم؟
ما می خواهیم بدانیم که چگونه انرژی احساسی خود را برای بهزیستی روان مدیریت کنیم؟ هر انسانی، صرف نظر از سن، موقعیت، وضعیت مالی، قومیت و غیره همه در یک روز زمان یکسانی دارند: 24 ساعت، 1440 دقیقه، 86400 ثانیه. به نظر خیلی ساده میاد اما چرا به نظر می رسد برخی از افراد قادر به انجام کارهای بیشتری هستند، به تعطیلات می روند، در تمام زمینه های زندگی خود کاملاً درگیر می شوند و هنوز هم از نظر جسمی، روحی و احساسی بیشتر فعال هستند. چگونه است که به نظر می رسد وقت بیشتری دارند؟ در همین حال، بیشتر ما فقط سعی می کنیم از پس زندگی بر بیاییم.
روز ما بدون یک فنجان قهوه (یا دو) فقط برای بیدار شدن و القای انرژی برای گذراندن صبح شروع نمی شود. در مشغله، غذاهای سریع و رستورانی را انتخاب می کنیم تا بتوانیم به جلسه، فعالیت یا کار بعدی خود برسیم. در این راستا می توانید به مرکز مشاوره همکده مراجعه کنید تا از شرایط مناسب بهره مند شوید. مرکز مشاوره همکده اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره در ایران می باشد. این مرکز ارائه دهنده خدمات حضوری و مشاوره تلفنی روان شناسی می باشد.
چگونه انرژی احساسی خود را برای بهزیستی روان مدیریت کنیم؟
فشارها و تقاضاهای موجود در محل کار باعث از بین رفتن صبر ما می شود. ما تحریک پذیر، واکنش گرا و عجول هستیم، بنابراین، اشتباهات سهل انگارانه ای می کنیم یا چیزهای ساده را فراموش می کنیم. تا عصر، احساس خستگی زیادی می کنیم. ما فقط می خواهیم روی کاناپه دراز بکشیم، با یک لیوان چایی یا نوشیدنی(یا دو یا سه) از کار خود را جدا کنیم و آرام بگیریم. احساس می کنیم فقط یک روز وقت کافی نداریم، غرق و خسته شویم.
آیا هیچکدام از اینها برای شما آشنا است؟ ممکن است فکر کنید، “خوب، فقط اگر وقت بیشتری داشتم …” به گفته جیم لوهر و تونی شوارتز در کتاب The Power of Engagement: مدیریت انرژی، نه زمان، کلید کارایی بالا و تجدید شخصی است، این در واقع مدیریت زمان نیست، بلکه مدیریت انرژی عاطفی شما است. به گفته آنها، “تعداد ساعات در روز ثابت است، اما کمیت و کیفیت انرژی موجود برای ما مشخص نیست. این با ارزش ترین منبع ما است. هرچه مسئولیت انرژی را که به دنیا می آوریم بیشتر مسئولیت پذیر و توانمندتر شویم. “
انرژی هیجانی چیست؟
هرچقدر ساده به نظر برسد، انرژی عاطفی همان انرژی است که از احساسات خود به دست می آوریم. به زبان ساده، انرژی ما از احساسات ما ناشی می شود و احساسات مختلف در فرکانس های مختلف می لرزند. من می دانم که این ممکن است کمی “وو وو” به نظر برسد، اما صدای من را بشنو باشد! لحظه ای فکر کنید و به زمانی فکر کنید که احساس سرخوشی و سرشار از انرژی بودن می کنید – مثل اینکه در اوج دنیا هستید. شاید این یک ارتقا یا بالا بردن در محل کار، اولین بوسه با شریک زندگی شما، سفر به یک کشور جدید یا فقط خندیدن در حدی که شکم شما با دوست صمیمی شما درد کند. احساسات شادی، عشق، اشتیاق، اشتیاق و احساساتی که در آن زمان احساس می کردید، ارتعاشاتی با فرکانس بالا محسوب می شوند. در آن لحظات، احساس می کردید که یک منبع انرژی نامحدود دارید – می توانید تمام شب را بروید! از آنجا که احساسات شما ارتعاشاتی با فرکانس بالا بود، انرژی شما فراوان بود. شما در حال کار با لرزش با فرکانس بالا بود!
در انتهای مخالف طیف، برخی از ارتعاشات با فرکانس پایین تر ترس، غم، افسردگی و ناامنی هستند. وقتی به زمانی از زندگی خود می اندیشید که از شخصی جدا شده اید که واقعاً دوستش داشتید یا کار خود را رها کنید، افسرده یا غمگین هستید و انرژی عاطفی شما کم است، نه؟
در اینجا متداول ترین مواردی است که انرژی احساسی شما را تخلیه می کند.
- نگرانی بیش از حد
- منفی نگری
- احساس گناه
- بلاتکلیفی
- تعهد و غلبه بیش از حد
- عدم وجود مرزهای سالم
- نشخوار فکری و ذهنی
چگونه می توانید انرژی عاطفی خود را افزایش دهید؟
انرژی ما از احساسات ما ناشی می شود. به عبارت دیگر، احساساتی که احساس می کنیم به انرژی ما در جهان تبدیل می شود و تمایل داریم انرژی خود را جذب کنیم. می توان به آن قانون جذب هم گفت. اگر نگاهی صادقانه به زندگی خود و افرادی که خود را با آنها احاطه کرده اید بیندازید، آیا می گویید که اینها بیشتر تأثیرات منفی دارند یا مثبت؟ آیا آنها شکایت دارند یا باعث نشاط می شوند؟ دنیای خارجی آینه شماست. این فقط آنچه در درون شما می گذرد را نشان می دهد.
این نه “خوب” است و نه “بد”. در اینجا هیچ قضاوتی وجود ندارد – به سادگی “چنین است”. توجه به این نکته مهم است که این زمان برای خود داوری نیست. این صرفاً ارزیابی آنچه هست می باشد.
از شرایط موجود مواردی مانند امور مالی، دوستی ها یا هر حوزه ای که می خواهید در آن تمرکز کنید، صادقانه ارزیابی کنید. آیا همه این ها شامل خواسته ها و تصورات آن است؟ در غیر این صورت، بررسی برخی از باورها و افکار، مهم است. اگر انرژی ما از احساسات ما ناشی می شود، این بدان معنی است که شما قدرت تغییر احساسات خود را دارید و بنابراین انرژی خود را تغییر می دهید. مشتق لاتین برای کلمه احساس، “emovere”، در لغت به معنای “حرکت کردن، تحریک کردن” است – برای حرکت دادن انرژی.
بنابراین، بیایید این انرژی را به حرکت در آوریم! در اینجا پنج ایده در مورد نحوه مدیریت انرژی عاطفی خود برای بهزیستی ذهنی آورده شده است.
کارهایی انجام دهید که دوست دارید و از آنها لذت می برید
این به اندازه کافی ساده به نظر می رسد. به گذشته خود فکر کنید – آخرین باری که کی عمداً برای انجام کارهایی که دوست دارید و از آنها لذت می برید وقت گذاشتید؟ اگر احساس خستگی جسمی و روحی شدید کرده اید، شرط می بندم که احتمالاً مدتی گذشته است. این آخر هفته را در چند ساعت برنامه ریزی کنید و کاری انجام دهید که واقعاً آن را دوست داشته باشید و باعث شادی شما شود. شما سزاوار آن هستید.
خود را با افراد مثبت که شما را توج می دهند محاصره کنید
خود را با افراد مثبت محاصره کنید و دوستی ها و روابط سمی را از بین ببرید. اگر رابطه سمی از اعضای خانواده است، سعی کنید مدت زمانی را که با آنها می گذرانید محدود کنید و فعل و انفعالات را مثبت نگه دارید. این ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما اگر شما روی ارتعاشات با فرکانس بالا کار می کنید، در این صورت انرژی شما ارتعاشات آن فعل و انفعال را افزایش می دهد.
بیاموزید که چگونه “نه” بگویید بدون اینکه خود را مقصر بدانید
نه گفتن اشکالی ندارد. گفتن “نه” به دیگران گفتن “بله” به خودتان است. و شما مهمترین فرد جهان هستید. اگر شما نباشید، کسی نیست که بتواند از کسانی که دوستشان دارید مراقبت کند. قبل از کمک به دیگران ابتدا ماسک اکسیژن خود را روی آن بگذارید. خودمراقبتی خودخواهانه نیست.
“باید” خود را متوقف کنید
من معتقدم کلمات بسیار قدرتمند هستند و نحوه بیان و استفاده از کلمات قدرت ایجاد تجربیات ما را دارد. کلمه باید را از واژگان خود حذف کنید. این کلمه بسیار سنگین، سخت و همراه با پشیمانی است. این کلمه را تغییر دهید تا بدانید جملات شما چگونه بار معنایی قوی ای می گیرند.
- “من نباید اینقدر تلویزیون تماشا می کردم.” “من اینقدر تلویزیون تماشا کردم.”
- “نباید وقت را برای این کار تلف می کردم.” “من وقت را برای این کار تلف کردم.”
- “این نباید اتفاق می افتاد.” “این اتفاق افتاده است.”
حذف «نباید» عملکرد یا رویداد را کاملاً خنثی می کند. این امر آن را از چیزی “منفی” به یک امر واقعی منتقل می کند، نه خوب و نه بد – فقط آنچه که هست. از آن مکان بی طرف، به شما امکان می دهد تا به سمت احساس مسئولیت بروید. اگر کاری است که نباید انجام می دادید، از خود بپرسید “چه چیزی یاد گرفتم؟” وقتی خودتان، حوادث یا اقدامات خود را “ضروری” نگه دارید، این شما را در گذشته گیر می دهد. ما نمی توانیم گذشته را تغییر دهیم (تعجب!) و شما را در ذهن قربانی یا خود سرزنش نگه می داریم.
سوال مهمتری که می توانید از خود بپرسید این است که “در عوض چه کاری می توانم انجام دهم؟” یاد بگیرید، تأمل کنید و به جلو حرکت کنید. “در آینده چه خواهم کرد؟”
مراقبه و ذهن آگاهی
این عمل جلب توجه به احساسی است که ایجاد می شود، نه اینکه آن را به عنوان بخشی از خود شناسایی کنید بلکه به سادگی متوجه آن شوید و کنجکاو شوید. وقتی کنجکاوی وجود دارد، دیگر جایی برای قضاوت وجود ندارد. وقتی قضاوتی نباشد، پیگیری پذیرش بسیار راحت تر است. بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که مراقبه ذهن آگاهی در کاهش استرس موثر است و می تواند با تغییر مغز و زیست شناسی به روش های مثبت، سلامت جسمی و روانی را بهبود بخشد.
محققان بیش از 200 مطالعه درباره ذهن آگاهی در بین افراد سالم بررسی کردند و دریافتند که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی به ویژه برای کاهش استرس، اضطراب و افسردگی مثر است. انرژی که صرف می کنید مسئولیت شماست. وقتی این را فهمیدید، قدرت آور است. این بدان معنی است که شما توانایی کنترل انرژی و بهزیستی ذهنی خود را دارید – نه محیط، نه افراد دیگر – شما! شما باید در صندلی راننده زندگی خود باشید. در این مقاله ما به این سوال پاسخ دادیم که چگونه انرژی احساسی خود را برای بهزیستی روان مدیریت کنیم؟