رفتارهایی که نشان می دهد یک والدین بیش از حد محافظ دارید

والدین بیش از حد محافظ می توانند برای فرزند خود مشکلاتی ایجاد کنند. رفتارهایی که این والدین از خودشان نشان می دهند می تواند آسیب های زیادی به همراه داشته باشد. گاهی اوقات دادن امکانات بیشتر به فرزندان باعث آسیب های مختلفی می شود. آسیب های ناشی از حمایت بیش از حد والدین می تواند شامل آسیب های روانی و جسمی باشد.

بنابراین لازم است والدین برای نجات فرزندان خود گاهی اوقات عقب نشینی کنند. یکی از راه های کمکی والدین به فرزندان از طریق مشاوره خانواده است. مشاوران می توانند نقش های افراد خانواده در تربیت فرزندان را به درستی اعلام کنند. در واقع آن ها به خانواده ها کمک می کنند تا دنیای بهتری برای کودکان خود رقم بزنند. مراقبت از فرزندان نیز بسیار با اهمیت است. در مقاله های قبل گفتیم که مراقبت از فرزندان چگونه می تواند باشد. در ادامه می خواهیم ببینیم که رفتارهایی که نشان می دهد یک والدین بیش از حد محافظ دارید چگونه است.

آسیب های دوران زندگی به علت والدین بیش از حد محافظ

همه ما می دانیم که در زندگی ممکن است روزی دچار استرس یا اضطراب شویم. تا حدودی بخشی از این استرس و اضطراب طبیعی است. اضطراب و استرس اگر کنترل و درمان نشود می تواند جلوی موفقیت شما را در بخش های مختلف زندگی بگیرد. انواع مختلفی از اضطراب ها وجود دارد که برخی از آن ها را برای شما گفتیم. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی  روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با رفتارهایی که نشان می دهد یک والدین بیش از حد محافظ دارید، صحبت کنیم.

پویایی در والدین بیش از حد محافظ یک مسئله پیچیده است

پویایی خانواده پیچیده است و هنگامی که نیازهای مردم برآورده نشود، مشکلات به دنبال دارد. مربی و نویسنده جودی بارتکوویاک درباره مثلث عاشقانه توضیح می دهد. چگونه در نقش های خاص به دام می افتیم و چگونه می توانیم فرار کنیم. هر یک از این موقعیت ها در مثلث یک نقش است نه یک شخص. در واقع همان شخص می تواند در اطراف مثلث حرکت کند و نقش‌ ها را تغییر دهد. نکته مهمی که باید در این جا ذکر شود این است که آن ها از نجات فرزندان فرار نمی کنند، بلکه فقط موقعیت خود را تغییر می دهند.

قربانی بودن فرزندان و والدین بیش از حد محافظ

ما باید با نقش اصلی قربانی شروع کنیم. این چیزی است که ما آن را موقعیت “من فقیر” می نامیم و جایی است که ما احساس می کنیم ناتوان، در میان حوادث، افراد، موقعیت ها یا شرایط هستیم. ما دیگران را مقصر می دانیم و هیچ مسئولیتی را در قبال حل وضعیت بر عهده نمی گیریم. ما نمی توانیم، زیرا معتقدیم که قادر به انجام کاری در این زمینه نیستیم. البته ممکن است که ما گاهی أوقات بتوانیم از نجات فرزندان جلوگیری کنیم. به هر حال، بسیاری از چیزها وجود دارد که نمی توانیم آن ها را کنترل کنیم.  اما ما این انتخاب را داریم که آیا می خواهیم قربانی باشیم یا تحت کنترل فرد یا موقعیت قرار بگیریم. ما هنوز می توانیم نحوه پاسخگویی خود را انتخاب کنیم.

فرد در موقعیت قربانی والدین بیش از حد محافظ چگونه است؟

“در موقعیت قربانی شما بیش از حد هوشیار می شوید و همیشه پیش بینی رنج بعدی را دارید. تنها چیزی که در زندگی می بینید مشکلات هستند. و این مشکلات، اعم از افراد یا شرایط ، به آزار و شکنجه شما و عاملان بدبختی شما تبدیل می شوند. نقش قربانی در خلاء حفظ نمی شود. شخص یا چیزی باید برچسب آزار و شکنجه را برچسب بزند. ”

نکته ای در ارتباط با این زمینه

در مواجهه با شرایط مشابه – طلاق، بیکاری، بیماری – افراد واکنش متفاوتی نشان می دهند. برخی قربانی بودن و درماندگی را انتخاب می کنند و به دنبال یک نجات دهنده هستند. برخی دیگر از این گزینه قربانی فاصله می گیرند و مسئولیت آن چه می توانند انجام دهند را بر عهده می گیرند. بنابراین قربانی توسط موقعیت تعریف نمی شود، بلکه آن چه ما برای ایجاد موقعیت انتخاب می کنیم برایمان معنی دارد. این بستگی به باورهایی دارد که در دوران کودکی والدین بیش از حد محافظ شما ایجاد می کند. کوچک‌ترین بچه ها اغلب در خانواده احساس قربانی بودن می کنند. این به علت نجات خانواده و عدم عقب نشینی آن ها است.  خواهر و برادرهای بزرگتر معمولاً نجات دهنده هستند و مشکلات خواهر و برادرهای کوچک خود را حل می کنند.

قربانی هرگز مسئولیت نمی پذیرد. همچنین هرگز عزت نفس را که با حل مشکل خود ایجاد می شود، به دست نمی آورد.

افراد نجات دهنده در خانواده در مقابل والدین بیش از حد محافظ

در واقع، فردی که این کار را می کند، نجات دهنده است. آن شخصی که خود را “یک شخص قوی و همیشه ناجی” (اغلب مادر یا پدر) می داند، کسی است که از رفع مشکل رضایت دارد. نجات دهنده برای رهایی قربانی از دست آزاردهنده مداخله می کند. در این صورت با قربانی تماس می گیرد که آن ها نمی توانند به تنهایی این کار را انجام دهند. آن ها به امدادگر نیاز دارند. همان طور که شخص آزار دهنده می تواند یک موقعیت یا یک شخص باشد، نجات دهنده نیز می تواند. امدادگران می توانند به شکل الکل، غذا، مواد مخدر، یا رابطه جنسی دربیایند.  اما همان طور که همه می دانیم وقتی غم خود را درون خودمان نگه می داریم فشار های روانی بسیاری را به خودمان وارد می کنیم.

رفتارهایی که نشان می دهد یک والدین بیش از حد محافظ دارید

ممکن است یک شخص والدین بیش از حد محافظ داشته باشد بدون اینکه حتی متوجه شود که بیش از حد زورگو هستند. زمانی که شما نشانه‌ها را می بینید، می‌تواند چالش برانگیز باشد. محافظت بیش از حد از کودکان ممکن است به نظر خوب باشد، اما اینطور نیست. وقتی کودکی چنین والدینی دارد، رشد و تکامل به تنهایی برای او دشوار است. اعتماد به نفس آن‌ها آسیب می بیند و همیشه خودشان را زیر سوال می برند. اکثر والدین بیش از حد محافظ حداقل چند رفتار مشابه دارند. اگر می‌دانید باید مراقب آن‌ها باشید، می‌توانید علائم والدینی را که اینگونه رفتار می کنند تشخیص دهید.

رفتارهایی که نشان می دهد شخصی یک والدین بیش از حد محافظ دارد

مدیریت رفتار در والدین بیش از حد محافظ

وقتی والدینی بر هر بخش از زندگی فرزندشان حکومت می‌کنند، احتمالاً والدینی سرسخت هستند. این عادت می تواند باعث شود کودک از دنبال کردن علایق خود دست بردارد. به همین دلیل، آن‌ها ممکن است هرگز ندانند که واقعاً به چه چیزی علاقه دارند. کودکان باید احساس کنند که می توانند به والدین خود بگویند که دوست دارند کدام فعالیت ها را دنبال کنند. این قانون برای انتخاب سرگرمی های جدید، ورزش یا اگر می خواهند شب را در خانه دوست خود بگذرانند، اعمال می شود.

کنار گذاشتن مسیر برای جلوگیری از شکست کودک

در حالی که هیچ والدینی نمی‌خواهد فرزندش شکست بخورد، گاهی باید این اتفاق بیفتد. نیاز به جلوگیری از شکست گاهی از نخواستن کودک برای ناراحتی ناشی می شود. مهم نیست دلیل جلوگیری از والدین بیش از حد محافظ چیست. چرا که این رفتار برای کودک هم مناسب نیست. باید به آن‌ها اجازه داده شود که شکست بخورند تا بتوانند درس های خود را در سنین پایین بیاموزند.

عدم مسئولیت آموزشی

اگر والدینی اتاق فرزندشان را تمیز کنند، لباس هایش را کنار بگذارند یا تختشان را مرتب کنند، ممکن است بیش از حد محافظت کنند. اگرچه ممکن است برای والدین سریعتر باشد که این کارها را خودشان انجام دهند، اما برای هیچ کسی که درگیر است مفید نیست. کودکان باید مسئولیت پذیری را در سنین پایین بیاموزند تا بزرگسالانی مسئولیت پذیر شوند.

جبران بیش از حد در هنگام دلداری

وقتی فرزندشان ناراحت است والدین احساس بدی خواهند داشت. آن ها ممکن است در هنگام تماشای گریه، خرخر کردن و یا جریحه دار شدن کودک خود احساس درد کنند. حتی اگر بیش از حد به فرزندشان دلداری بدهند، ممکن است بیش از حد از او محافظت کنند.

نکته ای در ارتباط با این زمینه

کودکان باید یاد بگیرند که تنها از طریق احساسات خود کار کنند، به این معنی که باید به آن‌ها اجازه بدهیم تا خود را آرام کنند. احساسات  وقتی آسیب می‌بینند، که شما به عنوان والیدن بیش از حد نیاز رفتار مراقبتی از خود نشان می دهید. برای هر حادثه ای یا هر چیز دیگری به آن‌ها واکنش نشان ندهید، چرا که در این صورت آن‌ها یاد نخواهند گرفت که احساسات خود را تنظیم کنند.

مدیریت دوستی ها در والدین بیش از حد محافظ

والدین نباید فرزندان خود را مجبور به دوستی با فرزندان دیگر کنند. این عبارت به این معنی است که اگر کودکی دوست ندارد با شخصی ارتباط برقرار کنند نباید اجباری در این کار باشد. والدین باید به فرزندشان اجازه دهند تا روابط دوستانه خود را انتخاب کند و فقط در صورت مضر بودن رابطه دخالت کنند.

همیشه به آن‌ها می گویید که مراقب باشند

زمانی که والدین مدام به فرزندشان می گویند مراقب باش، ممکن است والدینی سرسخت باشند. در حالی که هشدار به کودکان در مورد خطرات ضروری است، اغلب ترساندن کودک به خاطر هر چیز کوچک مفید نیست. اگر والدین بیش از حد محافظ همیشه به فرزندشان هشدار می دهند که ممکن است آسیب ببینند، ممکن است از امتحان چیزهای جدید بترسند. آن‌ها توانایی های خود را زیر سوال خواهند برد و اعتماد به نفس آن‌ها آسیب خواهد دید.

شما اجازه نمی دهید کودک چیزهای جدید را امتحان کند

اگر کودکی سال هاست که ورزش می کند اما می خواهد چیز جدیدی را امتحان کند، باید به او اجازه داده شود. همین امر در مورد زمانی که آن‌ها می خواهند یک فضای جدید را امتحان کنند نیز صدق می کند. آن‌ها باید همیشه اجازه داشته باشند چیزهای جدید را امتحان کنند و موقعیت های جدید را تجربه کنند. فرقی نمی کند که کودک در کاری خیلی خوب باشد یا نه. آن‌ها باید بتوانند به هر حال تلاش کنند تا خودشان همه اتفاقات را تجربه کنند.

وقتی آن‌ها بتوانند این تصمیمات را برای خودشان بگیرند، به خاطر آن پیشرفت خواهند کرد. آن‌ها درک بهتری از نقاط قوت و علایق خود خواهند داشت. به علاوه، آن‌ها مستقل تر خواهند شد.

والدین بیش از حد محافظ به طور مداوم فرزندان خود را بررسی می کنند

بررسی وضعیت هر روز کودک با معلم در این افراد بسیار زیاد است. اگر مشکلی وجود داشته باشد معلم با شما تماس می گیرد. در حالی که هر چند وقت یکبار چک کردن وضعیت فرزند خوب است، اما زمانی که یک اتفاق روزمره باشد مشکل ساز است. همین امر در مورد زمانی که کودک در خانه دوست خود است نیز صدق می کند. یک یا دو بار چک کردن اشکالی ندارد، اما هر ساعت کمی زیاد است. همچنین اگر والدین بیش از حد محافظ مدام از کودک خود می پرسند حالشان خوب است یا خیر، ممکن است آسیب زا باشد.

منابع
وبسایت powerofpositivity

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا