اختلال سلوک کودکان
کودکان گاهی اوقات به شیوه های مخرب رفتار می کنند، زیرا آنها یاد می گیرند احساسات خود را درک و کنترل کنند. اما وقتی رفتار مخرب برای کودک تکراری یا رایج می شود، ممکن است نشانه ای از یک بیماری روانی باشد. برای برخی از کودکان، مشکل مداوم در پیروی از قوانین یا پایبندی به رفتار قابل قبول اجتماعی در خانه، مدرسه یا سایر محیط های اجتماعی می تواند نشانه اختلال رفتار باشد. در این نوشته از وب سایت همکده ما به بررسی اختلال سلوک کودکان می پردازیم. اگر اختلالات مختلف شما را اذیت می کند می توانید با ما به صورت حضوری یا مشاوره تلفنی روان شناسی در همکده همراه شوید.
اختلال سلوک کودکان
اختلال سلوک یک وضعیت سلامت روانی قابل کنترل در دوران کودکی است که با یک سری مشکلات عاطفی و رفتاری مشخص می شود. این وضعیت حدود 3٪ از کودکان مدرسهای را تحت تأثیر قرار میدهد و معمولاً در پسران شایعتر است. به گفته دکتر بروس ال تیسن، روانشناس بالینی مستقر در سن دیگو، شایع ترین ویژگی های اختلال سلوک عبارتند از:
- رفتار پرخاشگرانه و سرکش
- بی توجهی عمومی به حقوق دیگران
- تمایل به نقض بی پروا مرزها
کودکان و نوجوانانی که با اختلال سلوک زندگی میکنند، گاهی اوقات به عنوان «بد» یا «بزهکار» برچسبگذاری میشوند و رفتار مخرب آنها ممکن است به عنوان نشانهای از یک وضعیت سلامت روان شناخته نشود.
علائم اختلال سلوک کودکان
از آنجایی که بازی کردن یک عنصر رایج در رشد کودکی است، اعمال پرخاشگری منفرد لزوماً نشان دهنده وجود اختلال سلوک در هر کودکی نیست. برای اینکه تشخیص اختلال سلوک در نظر گرفته شود، علائم رفتاری باید آنقدر شدید باشد که باعث نگرانی معلمان، همسالان و سایر بزرگسالان شود. علائم اختلال سلوک اغلب پایدار هستند و از یک الگوی قابل پیش بینی و تکراری پیروی می کنند. یک کودک باید حداقل یک علامت اختلال سلوک را در 6 ماه گذشته و حداقل سه علامت در سال گذشته نشان دهد تا تشخیص داده شود. با توجه به راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)، علائم اختلال سلوک عبارتند از:
پرخاشگری نسبت به افراد و حیوانات
این ممکن است شامل شروع دعواهای فیزیکی، قلدری، استفاده از سلاح، انجام اعمال خشونت آمیز فیزیکی، تهدید و ارعاب دیگران، و انجام اعمال تجاوز جنسی، از جمله تجاوز جنسی باشد.
فریب
این شامل دروغگویی و فریب دادن است، به ویژه برای منافع شخصی یا تقلب.
سرقت و تخریب اموال
نشانه دیگری ممکن است دزدی باشد. این ممکن است شامل جرائم جدی مانند نفوذ به خانه، سرقت، یا دزدی از مغازه باشد. قانون شکنی نرفتن از مدرسه و بیرون ماندن تا دیروقت می تواند نشانه اختلال سلوک باشد، به خصوص اگر این رفتار قبل از سن 13 سالگی شروع شود. تجریب اموال شامل خرابکاری و آتش زدن هم می تواند از علائم اختلال سلوک کودکان باشد.
اختلال سلوک در نوجوانان و تاثیر بر زندگی آن ها
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اغلب ممکن است اعمال دیگران را بهعنوان خصمانه یا پرخاشگرانه تعبیر کنند و با تشدید وضعیت پاسخ دهند. در نوجوانان، اختلال سلوک ممکن است با مسائل جدی تری نیز همراه باشد، از جمله:
- اختلال مصرف مواد در نوجوانان
- رفتار ریسک پذیر
- مشکلات عملکرد تحصیلی
علائم بسته به کودک می تواند از خفیف تا شدید متغیر باشد. اختلال سلوک ممکن است به طور کلی به چالش هایی برای مراقبین کمک کند و ممکن است بر توانایی کودک برای عملکرد عادی روزانه تأثیر بگذارد. به گفته مشاور دارای مجوز دکتر ناکپنگی توماس، رفتارهای مرتبط با اختلال سلوک کودکان پتانسیل ایجاد “اختلال قابل توجه” در بسیاری از جنبه های زندگی کودک تاثیر دارند که عبارتند از:
- زندگی اجتماعی
- روابط خانوادگی
- مدرسه
انواع اختلالات سلوک
اختلال سلوک یکی از شرایط بهداشت روانی دوران کودکی نیست، بلکه سه اختلال جداگانه است. هر اختلال بر اساس سنی که علائم برای اولین بار ظاهر می شوند طبقه بندی می شوند:
- شروع نامشخص: مشخص نیست این اختلال در چه سنی ایجاد شده است.
- روند شروع دوران کودکی: علائم اختلال سلوک قبل از 10 سالگی ظاهر شد.
- شروع نوجوانی: علائم اختلال سلوک در سالهای نوجوانی ایجاد شد.
کودکانی که مبتلا به اختلال سلوک در دوران کودکی تشخیص داده می شوند، ممکن است علائم اولیه پرخاشگری را نشان دهند. آنها ممکن است مشکلات اختلال سلوک مداوم داشته باشند یا به اختلال دیگری مبتلا شوند. DSM-5 همچنین بین اختلال سلوک با یا بدون «احساسات اجتماعی محدود» تمایز قائل می شود، یعنی زمانی که کودکان و نوجوانان مبتلا به این بیماری ظاهر می شوند شرایط زیر می تواند رخ دهد:
- سطحی یا غیر عاطفی بودن
- بی احساس بودن
- عاری از پشیمانی یا همدلی
- دستکاری
علل اختلالات سلوک
حقیقت این است که محققان سلامت روان دقیقاً نمی دانند چرا برخی از کودکان به اختلال سلوک مبتلا می شوند. با این حال، به گفته تیسن، کارشناسان و روانشناسان “به طور کلی موافق هستند که طبیعت و پرورش نقش مهمی در شروع آن ایفا می کنند.” برخی از افراد ممکن است از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به اختلال سلوک باشند، اما عوامل محیطی و عصبی نیز ممکن است در ایجاد این بیماری نقش داشته باشند.
عوامل عصبی و شناختی
برخی از کارشناسان معتقدند برخی عوامل عصبی و شناختی ممکن است در ابتلای فرد به اختلال سلوک نقش داشته باشند. بر اساس تحقیقات منبع معتبر، برخی از کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک ممکن است به لوب فرونتال مغز آسیب ببینند که ناشی از ژنتیک یا آسیب است. لوب پیشانی شخصیت و مهارت های شناختی را تنظیم می کند:
- حافظه
- بیان عاطفی
- حل مسئله
آسیب لوب فرونتال با توانایی کودک در موارد زیر تداخل دارد:
- از پیش برنامه ریزی
- اجتناب از آسیب
- یادگیری از تجربیات
سایر شرایط شناختی نیز ممکن است شاخص های مستعد ابتلا به اختلال سلوک باشند:
- IQ پایین
- مهارت های کلامی ضعیف
- نقص عملکرد اجرایی
ژنتیک و نورولوژی و اختلال سلوک کودکان
ژنتیک و نورولوژی ممکن است بر احتمال ابتلای فرد به اختلال سلوک تأثیر بگذارد، اما عوامل محیطی نیز میتوانند در ایجاد این بیماری در کودکان و نوجوانان نقش داشته باشند. خانواده ها اشکال و اندازه های مختلفی دارند و هر ساختار خانواده برای هر کودکی مناسب نیست. بر اساس مطالعات منبع مورد اعتماد، برخی از محیط های خانواده و خانه ممکن است یک عامل خطر برای برخی از کودکان در ایجاد اختلال سلوک باشد، به ویژه:
- داشتن نظارت نادر یا متناقض والدین
- زندگی در یک پویایی خانواده پر تعارض یا استرس زا
- داشتن والدینی با ویژگی های شخصیتی خودشیفته یا ضد اجتماعی
- داشتن والدین مبتلا به اختلال مصرف مواد
سایر عوامل محیطی می توانند در بروز اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان نقش داشته باشند، از جمله:
- تجربه سوء استفاده در دوران کودکی، از جمله سوء استفاده جنسی
- مورد آزار و اذیت قرار گرفتن
- زندگی در محله یا منطقه ای با نرخ جرم بالا، به ویژه جرایم خشن
- زندگی در جوامع کم منابع
شرایط مرتبط
گاهی اوقات اختلال سلوک کودکان با سایر اختلالات رایج سلامت روان دوران کودکی همراه است. برخی تحقیقات نشان می دهد که کودکان با خلق و خو یا شخصیت های خاص ممکن است علاوه بر اختلال سلوک به این شرایط نیز مبتلا شوند:
- اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)
- مشکل و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اختلالات اضطرابی
- اختلالات خلقی
- مشکل و اختلالات یادگیری
اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال سلوک کودکان
اختلال شخصیت ضداجتماعی یک وضعیت سلامت روانی است که با رفتار تکانشی و بی توجهی بی پروا به خود و دیگران مشخص می شود. این وضعیت تنها در بزرگسالان از زمان رشد شناختی قابل تشخیص است. با این حال، از آنجایی که برخی از علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال سلوک به نظر می رسد همپوشانی دارند، برخی از کارشناسان معتقدند که بین این دو وضعیت ارتباطی وجود دارد. به گفته توماس، اختلال سلوک ممکن است برای برخی از کودکان «پیش ساز» اختلال شخصیت ضد اجتماعی در نظر گرفته شود.
این به این معنی است که کودکانی که مبتلا به اختلال سلوک تشخیص داده میشوند، احتمال بیشتری برای ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی در آینده دارند، بهویژه اگر علائم اختلال سلوک در بزرگسالی فروکش نکند.
اثرات منفی اختلال سلوک
برای بسیاری از کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک مدیریت نشده، رفتار مخرب ممکن است بر زندگی مدرسه و خانه تأثیر منفی بگذارد. ممکن است کودکان مبتلا به اختلال سلوک از نظر تحصیلی دچار مشکل شوند و اقدامات انضباطی مکرر در مدرسه از جمله تعلیق را تجربه کنند. کودکانی که به طور منظم تنبیه می شوند ممکن است دچار مشکلات عزت نفس و اعتماد به نفس شوند و ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ترک مدرسه یا ترک تحصیل باشند. تلاش برای ایجاد یا حفظ دوستی ها و روابط – حتی با اعضای خانواده – ممکن است در کودکان مبتلا به این بیماری شایع تر باشد.
به گفته تیسن، کودکان مبتلا به اختلال سلوک کودکاان درمان نشده ممکن است به دلیل تیرگی روابط اجتماعی احساس تنهایی یا انزوا کنند. تیسن توضیح میدهد که کودکانی که با این وضعیت زندگی میکنند ممکن است «با توهین مکرر و بیگانگی مداوم همسالان خود را از صمیمیت محروم کنند».
برخی از مطالعات نشان می دهد که نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک ممکن است بیشتر درگیر رفتارهای مخاطره آمیز یا غیرقانونی مانند اعمال خشونت آمیز و مصرف الکل یا مواد باشند. ریسکپذیری جنسی نیز ممکن است در نوجوانان مبتلا به این عارضه شایعتر باشد، از جمله داشتن چندین شریک زندگی و احتمال کمتری برای استفاده از محافظ، که میتواند منجر به افزایش خطر ابتلا به عفونت مقاربتی (STI) شود.
انضباط و اختلال رفتار در روند اختلال سلوک کودکان
بازی کردن در مدرسه یا خانه می تواند بخشی طبیعی از رشد و تکامل باشد. اما برای کودکان مبتلا به اختلال سلوک، اقدامات انضباطی ممکن است مکرر شود و عملکرد تحصیلی و عملکرد روزمره را مختل کند. رفتار مخرب یا بیاحترامی مستمر مرتبط با علائم این بیماری میتواند برای والدین، معلمان و سایر مراقبان در تعیین محدودیتها و ایجاد پیامدهای مؤثر چالشهایی ایجاد کند. به گفته تیسن، تعیین قوانین و انتظارات روشن می تواند در مدیریت اختلال سلوک مفید باشد. مرزهای موثر برای کودکان مبتلا به اختلال سلوک باید عبارتند از:
- بدون ابهام
- به وضوح توسط بزرگسالان مسئول ارتباط برقرار می شود
- با پیامدهای معقول تقویت می شود
تیسن می گوید، با این حال، یک رابطه مثبت با فرزند شما برای ایجاد قوانین و مرزهایی ضروری است. او توضیح می دهد: «بدون رابطه، قوانین احتمالاً شکست می خورند. یک کودک یا نوجوان بدون شک باید بداند که بدون قید و شرط توسط والدینش پذیرفته شده است، حتی اگر رفتارهای خاصی که از خود نشان می دهند قابل قبول تلقی نشوند و منجر به انضباط شوند. پرخاشگري فيزيكي يا تنبيه بدني هرگز پاسخ مناسبي به كودكان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوك نيست. “خشونت باعث خشونت بیشتر می شود.”
درمان اختلال سلوک
اختلال سلوک کودکان ممکن است برای کودکان و والدین چالشهایی ایجاد کند، اما مدیریت آن ممکن است. بسیاری از کودکان و نوجوانان مبتلا به این عارضه زمانی که یک برنامه درمانی موثر وجود داشته باشد، زندگی متعادلی دارند. درمان اختلال سلوک گاهی ممکن است دشوار باشد، اما هرچه زودتر به این عارضه رسیدگی شود، ممکن است درمان موفقتر باشد. اگر خانواده، دوستان و معلمان کودک درگیر باشند، درمان ممکن است موثرتر باشد. بسته به سن کودک و شدت علائم، گزینه های درمانی برای اختلال سلوک می تواند از درمان و مدیریت رفتار گرفته تا آموزش والدین و داروهای تجویز شده متغیر باشد. افراد مبتلا به اختلالات سلوک ممکن است از بیش از یک روش مقابله ای در برنامه درمانی فردی خود بهره مند شوند.
والدین و مراقبان اغلب مجبورند با متخصص اطفال و درمانگر کودک خود کار کنند تا آنچه برای آنها مفید است پیدا کنند. ممکن است لازم باشد قبل از یافتن بهترین برنامه برای فرزند و خانواده خود چندین استراتژی را امتحان کنید. شما می توانید با ارتباط مرکز مشاوره همکده بهترین اقدام را انجام دهید.