درباره غرور چه می دانید؟

غرور یک کلمه ی کوتاه چند حرفی است. اما وقتی پای عمل می رسد می تواند همه چیز در مسیر زندگی شما را ویران کند. غرور عشق به دیگران را از بین خواهد برد و تمامی ملیت ها را نابود می سازد.

ملت های کوچک و بزرگ همه تحت تأثیر این خصوصیت هستند. افراد مهم یا عادی تحت تأثیر غرور و کارهای احمقانه ای قرار می گیرند که برای شخصیت مغرور آن هاست. غرور مانند یک غول بزرگ می تواند یک کوه را خراب کند. این صفت همه چیز در زندگی شما را از بین خواهد برد و هیچ‌کس از آن ایمن نیست. پس باید هریک از ما نگاهی به درون خودمان بیندازیم و این حس را تحت کنترل خود درآوریم زیرا غرور باعث می شود وقتی نباید صحبت کنید حرف بزنید، کار نادرستی انجام دهید و به عزیزان خود آسیب برسانید.

یک فرد مغرور به شکلی منفی شناخته می شود زیرا او باورهای بی جهتی و نادرستی نسبت به خودش دارد. او فردی است که متکبر و پرافاده می باشد.

اما غرور جنبه ی مثبت نیز دارد، وقتی یک نفر به خودش احترام گذاشته و وقار دارد. این یعنی اشکالی ندارد به خاطر کاری که کسی انجام داده یا حتی چیزی که مال شماست احساس رضایت داشته باشید.

همان‌ طور که می بینید شما ممکن است به سادگی از خط بین شخصیت مثبت یک فرد مغرور گذشته و خصوصیات اخلاقی منفی آن را پیدا کنید.

غرور یک حس دو سمته است. از یک طرف می تواند خوب باشد و از طرف دیگر می تواند خود خواهی و تکبر معنا شود. همه به این بستگی دارد که چطور از این خصلت استفاده کنید.

استانداردهای بالا غرور

غرور زمانی که به ما کمک می کند برای خود استانداردهایی داشته و آن ها را حفظ کنیم بسیار مفید است. مثلاً من برای توانایی های حرفه ای خود مغرور بوده و جهت حفظ آن ها تلاش می کنم.

همچنین غرور می تواند نیرویی در بین گروهی از افراد باشد، مانند وقتی  که تیمی از یک چالش سخت عبور کرده و به استانداردهای بالای خود رسیده است. از قدیم رهبران از این خصلت استفاده می کردند تا یک کشور یا سازمان افسرده را تشویق به داشتن دوباره ی حسی خوب نمایند.

از دیدگاه منفی، حس غرور می تواند برای تشکیل یک گروه استفاده شود، یعنی تو باید برای عضو شدن در این گروه به خودت افتخار کنی. اغلب این خصلت توسط دولت ها استفاده می شود تا افراد را مشتاق به شرکت در جنگ ها نمایند.

برای مثال هیتلر از آن برای صف آرایی بعد از شکست در جنگ جهانی اول و خرابی های بعدی استفاده کرد. او از این خصلت برای ترغیب مردم به انجام کارهای وحشتناک استفاده می کرد. این رفتار در بین سیاستمداران دیگری نیز دیده شده است.

وقتی ما به هدفی خاص می رسیم حس خوبی نسبت به خودمان داریم و بخش رایجی از آن احساس غرور داشتن است، زمانی که حس احترام به خود و ارزش گذاشتن برای خودمان در ما زیاد می شود. در این زمان شخصیت ما بالاتر می رود.

غرور همچنین می تواند برای رسیدن به یک مقام یا مالکیت خاص باشد، برای مثال وقتی یک ماشین جدید می خریم. این زمان خطر آن وجود دارد که غرور باعث شود از بالا به دیگران نگاه کنیم، در حالی که لزوماً از دیگران بهتر نیستیم.

وقتی مجبور می شویم برای چیزی سخت کار کنیم نیز غرور عالی است زیرا باعث موفقیت های بیشتر می شود.

برتری و غرور

غرور خودش چیز بدی نیست و می تواند برای حفظ استانداردهای ما مفید باشد. با این وجود به عنوان یکی از هفت گناه بزرگ شناخته می شود، اینجا غرور یعنی داشتن حس برتری نسبت به دیگران. این حس اغلب با عنوان ” مغرور و متکبر بودن ” شناخته می شود.

اغلب ما دستاوردهای خود را با موفقیت های دیگران مقایسه می کنیم نه با چیزی که قبلاً داشته ایم. این خصوصیت برای ارزیابی خودتان به شما کمک خواهد کرد. زمانی غرور شما مضر است که حس می کنید نسبت به دیگران تکبر داشته یا خیلی پایین تر از شما هستند. قضیه وقتی بدتر می شود که با دیگران کینه توزانه رفتار کرده یا با تکبر آن ها را تحقیر می کنید.

نشانه های یک فرد مغرور

غرور یک خصوصیت بسیار تیز و نافذ است و فرد متکبر به سختی می تواند غرور خود را تشخیص دهد. در حقیقت شاید او فکر می کند انسان فروتنی است.

با وجودی که افراد مغرور خصوصیات و رفتارهای خاص زیادی دارند اما در اینجا تنها چند مورد از آن ها را آورده ایم.

• فرد مغرور اشتباهات خود را متوجه نشده و نمی پذیرد مشکلی دارد. آن ها هر کاری را طوری انجام می دهد که سرزنش نشوند و ظاهراً علت این است که نمی خواهند کس دیگری را ناامید یا دلسرد کند اما در واقعیت نمی خواهند سرزنش شود.
• یک فرد مغرور درخواست کمک نمی کند. اگر این کار را بکند هم خیلی دیر درخواست داده و تا زمانی که دیگر امیدی برای او نمانده باشد منتظر می ماند. در این زمان اغلب او انتخاب های نادرستی دارد، چه در مقابل خدا یا برای جدایی از همسرش.

• انسان مغرور تقاضای بخشش نمی کند. شاید او اشتباه خود را قبول داشته باشد اما نمی تواند معذرت خواهی کند زیرا این کار را خوار شدن مقابل دیگران می داند. او ترجیح می دهد وانمود کند که اتفاقی نیفتاده است.
• فرد مغرور به سادگی چیزی را نمی پذیرد. شاید او مطیع باشد، اما این تنها مقابل کسانی است که از او قدرت بیشتری دارند. بسیاری از دختران مطیع والدین خود نیستند، افراد جوان زیادی مطیع افراد بزرگتر نمی باشند و افراد خامی هستند که مطیع افراد باتجربه تر نمی شوند.

• انسان مغرور استقلال خود را دوست دارد. در حقیقت آن ها از وابسته بودن به دیگران متنفرند. آن ها دوست دارند خودشان هرکاری را انجام دهند بنابراین نمی گویند نیاز به کمک فرد دیگری دارند. آن ها حتی از خدا نیز می خواهند مستقل باشند. این افراد نماز یا عبادتی نداشته و فکر می کنند خودشان کافی هستند.

• فرد مغرور دوست دارد در مورد همه چیز نظر بدهد و دوست ندارد حرف بی منطقی از هیچ کسی بشنود. او برای اینکه با دیگران برای چیزی که فکر می کند درست است بجنگد تردیدی ندارد.
• وقتی کسی شروع به آموزش دادن در مورد چیزی می کند که کمی اطلاعات از آن دارید و شما به سرعت در بین حرف های او می پرید، این نوعی از غرور است. شما بر این باورید که همه چیز را در مورد موضوعی که او صحبت می کند می دانید و فکر می کنید این فرد پایین تر از شماست و نمی تواند موضوع جدیدی را به شما یاد دهد.
• فرد مغرور زیاد درباره ی خودش حرف می زند. اگر زیاد از دستاوردها، تحصیلات، موقعیت، وضعیت مالی یا هرچیز دیگری از خودتان می گویید نشانه ای از غرور و تکبر را دارید.