مراحل روابط متعهد و طولانی مدت
مراحل روابط متعهد و طولانی مدت چیست؟ وقتی قصد دارید یک رابطه ی صمیمانه ی سالم و عاشقانه داشته باشید. حتما باید مسیر صحیحی در این راه طی کنید. بیشتر نقشه های راهنما برای ما روی فانتزی ها، خیالات و انکار حقیقت ترسیم شده اند و کسانی که این نقشه ها را دنبال می کنند اغلب روابطی با اختلافات زیاد و شادی کم دارند. اما چیزی که در اینجا اورده ایم یک نقشه ی حقیقی است که بر اساس تجربیات زوج هایی که در روابط طولانی مدت بوده اند تهیه شده است.
با وجودی که برخی تئوری ها روی نام و تعداد مراحلی که زوج ها برای پیشرفت در روابط نیاز دارند. اختلاف نظرهایی دارند اما یک توافق کلی وجود دارد که زوج ها باید از مراحل زیر عبور کنند. همه ی افراد شاید تمام این مراحل را نداشته باشند و برخی ممکن است تفاوت هایی را تجربه کنند اما برای اغلب زوج ها تجربیاتی در روابط طولانی مدت مشترک هستند.
عشق رومانتیک
این عشق شبیه به علاقه ای است که در تمام فیلم های هالیوود می بینید. عشق رومانتیک عالی، ساده و بی زحمت است. این حس خودجوش و زنده می باشد. احساسات و درکی که بین دو فرد جریان دارد تنها این است که ما یکی هستیم. تو خیلی عالی هستی. من بدون نیاز به هیچ تلاشی می توانم به تو محبت کرده و آن را دریافت کنم. شما تاکید زیادی روی به حداکثر رساندن شباهت ها و به حداقل بردن تفاوت ها دارید.
این باور و انتظار وجود دارد که شما بیشترین نیازها، خواسته ها و علایق او را تامین می کنید. اغلب در این مرحله شور و شوق زیادی دارید و احساسات و تعریف شما از عشق به سادگی نشان داده می شود. شریک های رابطه در این بین مرتبا به هم فکر می کنند، ارتباط چشمی زیادی داشته و وقتی کنار هم هستند محبت زیادی به یکدیگر دارند. بسیاری از افراد این مرحله را سعادت و شیدایی بی اندازه می دانند. شما باور دارید که این احساسات و تجربیات هیچوقت تمام نمی شوند، ما هیچوقت به خاطر چیزی اختلاف نظر نخواهیم داشت و چیزی فراتر و قوی تر از خودشان آن ها را کنار یکدیگر اورده است.
این مرحله اغلب چیزی بین شش ماه تا دو سال ادامه می یابد و کوتاه ترین مرحله در هر رابطه ی بلند مدت متعهدانه است.
تطابق با حقیقت از مراحل روابط متعهد و طولانی مدت
اما حقیقت. حقیقت در نهایت خود را نشان خواهد داد و حباب های مرحله ی عشق خواهند ترکید و این اجتناب ناپذیر و قابل پیش بینی است. گاهی این اتفاق به تدریج می افتد و گاه یک انفجار ناگهانی و کامل. به هر حل چیزی رخ می هد که باعث اختلافات کوچک یا بزرگ در این رابطه ی جدید خواهد شد. گاهی محرک زندگی با هم و شریک شدن در کارهای خانه و داشتن تجربیات فردی در نزدیکی فرد دیگری است. گاه علت متوجه شدن چیزی است که شما را با آن فریب داده اند. گاه علت برنامه ریزی برای عروسی، خرید خانه، یا شریک شدن در موارد مالی است.
علت هرچه که باشد بعد از بروز اختلافات غیرممکن است بتوانید این ایده که رابطه ی شما از هر بحث و اختلاف نظر، تلاش و برخورد با حقیقت ایمن است را ادامه دهید.
چیزهایی که قبلا برای شما ناشناخته بودند به طور ناگهانی قابل مشاهده می شوند. اختلافات، اضطراب ها، ناامیدی ها و آسیب جایگزین ان جریان عشق بدون تلاش می شوند. شاید حس کنید این فرد نمی تواند رویاها و آرزوهای شما را محقق کند و دیگر ان حس نزدیکی را به او نخواهید داشت. به تدریج هریک از طرفین مجبور است بخشی از فانتزی های عاشقانه ی خود را رها کند و یا با وجود اختلافات شدیدا به آن ها بچسبد.
در این مرحله بسیار متداول است که احساس کنید کسی یا چیزی یا حتی زندگی خودش شما را فریب داده یا چیز باارزشی را از شما ربوده است، تقریبا شبیه به مرحله ی سوگواری برای از دست دادن چیزی باارزش و مقدس برای شما. شما دوست دارید دوباره به هم نزدیک شوید اما نمی دانید چطور باید این کار را انجام دهید. این اولین بار است که ترس از صمیمیت را تجربه می کنید. ناگهان زوجین باید یاد بگیرند چگونه با اختلاف های حقیقی برخورد کنند، چگونه با دعواها روبه رو شوند و چطور بودن به عنوان فردی مستقل را با زندگی در کار کسی که با او در رابطه هستند را ادغام نمایند.
در زمانی کوتاه مرحله ی تطبیق با حقیقت شروع می شود که این آغاز رابطه ی واقعی است.
کشمکش و دعواهای قوی از مراحل روابط متعهد و طولانی مدت
وقتی مرحله ی تطابق با حقیقت عمیق تر می شود زوج ها اختلاف نظرهای بیشتری خواهند داشت. موارد کوچک تبدیل به بحث های بزرگتری می شوند. برای اولین بار با فریاد زدن ها روبه رو می شود. با شدید شدن بحث ها هردو زوجین پایشان را در کفش خود کرده و می خواهند از موقعیت و حرف خود دفاع کنند. این رابطه ی عاشقانه ی بدون نیاز به هیچ تلاشی حالا تبدیل به زمین جنگ شده و در آن هر روز شاهد بحث های بزرگی هستید. این یک مرحله ی معمولی از رشد یک رابطه ی طولانی مدت است.
برای اولین بار در این رابطه گاه یا مرتبا به ترک کردن آن فکر می کنید.
این شخص که کمی قبل تجسمی از عشق و لذت در چشمان شما بود ناگهان به نظر می رسد قابل اعتماد و دوست داشتن نیست. تردیدهای شما در مورد اینکه آیا واقعا دوستتان دارد شروع می شوند. مرتبا احساس عصبانیت و دوگانگی دارید. سرزنش کردن و تهمت زدن به یکدیگر متداول ترین نوع از ارتباط بین شما شده است. هر یک از شما از کوتاه امدن می ترسد و می خواهد فرد دیگر را تغییر دهد. این جایی است که اختلافات عمیق شروع به شکل گرفتن می کنند و اگر این مرحله بررسی نگردد سرطانی خواهد شد که در نهایت تمام عشق و علاقه ای که قبلا وجود داشت را می خورد. طعنه زدن و رنجاندن یکدیگر وارد مکالمات روزانه ی شما خواهد شد.
این مرحله لزوما پایان رابطه ی شما نیست. کاری که زوج ها باید اینجا انجام دهند این است که مهارت های حل مشکلات، حل اختلافات و مذاکره کردن را یاد بگیرند. مسلما اختلافات خودشان برطرف نخواهند شد. هر فرد باد یاد بگیرد تا با احترام به نظرات فرد مقابل گوش دهد، حتی اگر با آن موافق نیست. ان ها باید یاد بگیرند تا از رشد شریک خود حمایت کنند حتی اگر حس می کنند خودش می تواند به آن برسد. این افراد باید الگوهای بحث و دعوای خود را در خانواده ی خود ببینند ( و البته راه های غیرکاربردی ان ها برای حل این مشکلات )
ارزیابی دوباره مراحل روابط متعهد و طولانی مدت
بحث های شدید از نظر فیزیکی و عاطفی به شما آسیب می زنند و اگر زوجین بتوانند از این مرحله بگذرند وارد مرحله ی بعد خواهند شد، یک ارزیابی دوباره ی اگاهانه در مورد این رابطه. از انجایی که تعهدات اولیه ی یک فرد اغلب بر اساس فانتزی های خیالی هستند در ارزیابی دوباره حقیقت و ترس ها و دفاعیات هر فرد در نظر گرفته خواهد شد. آیا من واقعا می خواهم با این فرد بمانم؟ حالا شما او را می شناسید، با محدودیت های او آشنایی دارید و می دانید تا چه حد می تواند تغییر کرده و بهبود یابد. با دانستن تمام این ها، آیا بازهم می خواهید در این رابطه باشید؟ این سوالی است که در طول این مرحله به آن پاسخ خواهید داد.
هردو طرف برای حل مشکلات به جای همدیگر به خارج از این رابطه نگاه می کنند. در نتیجه ترس از رها کردن در اینجا شدید خواهد شد. آیا می توانم خودم به تنهایی ادامه دهم؟ در این راه خودم می توانم موفق باشم؟ آیا از نظر فرد دیگری من جذاب یا خواستنی خواهم بود؟
خطری که وجود دارد زمانی است که در این مرحله خیانت ها شروع شوند.
در این زمان بهبود رابطه تقریبا غیرممکن خواهد بود. رابطه ی اولیه حالا فاصله ی زیادی از لذت بردن از یکدیگر دارد و مقایسه بین خیانت یا ماندن در این رابطه مانند مقایسه بین شب و روز خواهد بود.
شاید در اینجا جدایی بتواند کمک کند هریک دیدگاه خود از زندگی را به دست بیاورید اما در این شرایط اگر لذت رابطه ای خارج از ارتباط کنونی بتواند جای خالی شریک شما را پر کند مطمئنا این ارتباط از هم خواهد پاشید.
کاری که زوجین باید حالا انجام دهند این است که در تعهدات و رابطه ی خود پایدار بمانند، خودشان را رشد داده و شریک خود را به عنوان یک فرد جدا در نظر بگیرند. این تنها راهی است که رابطه ی شما بتواند نجات یافته و وارد مرحله ی بعدی شود.
اشتی دوباره ( اصلاح مجدد رابطه )
در این مرحله بین از جدایی که در مرحله ی ارزیابی دوباره وجود داشت، اگر رابطه هنوز باقی مانده باشد یک شناخت دوباره از علایق شما را دوباره به هم وصل کرده و حتی نزدیک تر می کند. دانستن تمام چیزهایی که شریکتان می داند، رفتن به سوی حقیقت نه فانتزی ها، باعث می شود تصمیم بگیرید که بخواهید بار دیگر امتحان کنید. در رابطه باید تنش ها و اختلافات را بپذیریذ اما باید این کار را به شکل متفاوتی انجام دهید.
از این اختلافات به عنوان فرصتی برای یادگیری در مورد خودتان و فرد دیگر استفاده کنید. این ها فرصتی برای رشد و تغییر هستند. باید بدانید اختلافات واقعی بوده و نمی توان کامل از بین بروند و هیچ کس نمی تواند فرد دیگری را کلا تغییر دهد. بنابراین برای ساخت رابطه ای صادقانه و با صمیمیت واقعی باید این فرایند را یاد بگیرید. افراد دوباره با هم ارتباط برقرار کرده و روابط دوباره شکل می گیرند تا رضایت برای هردو فرد ایجاد گردد.
در این مرحله پذیرش عمیق تری وجود دارد. شما هنوز هم نیازها و خواسته های خود را دارید و تنها برای بودن در این رابطه ان ها از بین نرفته اند. اما بخشی از زندگی شما که در یک رابطه ی عاشقانه و پذیرفته شده پرورش می یاید نیز حقیقی است در این مرحله هر فرد برای حفظ این ارتباط به فرد مقابل خود نگاه می کند. جنگ ها تمام شده، اختلافات حل شده و علاقه ی زیادی دارید که بتوانید برای رسیدن به یک راه حل رضایت بخش روی مشکلات باهم کار کنید.
پذیرش مراحل روابط متعهد و طولانی مدت
مرحله ی نهایی در یک رابطه ی متعد، که محققان تخمین زده اند کمتر از 5 درصد زوج ها به ان می رسند، یک پذیرش کامل است. ادغامی از نیازهای خودتان و نیازهای رابطه وجود دارد. هر فرد مسئول نیازهای خودش، زندگی شخصی خود و تامین حمایت لازم از شریکش می باشد. در این مرحله گرمی و صمیمیت زیادی بین شما وجود دارد. زوج ها حالا می توانند تعادلی بین اتحاد و استقلال برقرار کنند. هنوز هم اختلافات هستند. اما به خاطر تنش هایی که در مرحله ی قبل وجود داشت حالا زوج ها فهمیده اند که چطور به سرعت بتوانند بیشتر اختلاف نظرها را حل کنند.
ناراحتی ها بسیار کمتر شده اند. چند چیز عجیب در این مرحله وجود دارد: کسانی هستند که یکدیگر را می شناسند و می دانند فرد مقابل چه انتظاری دارد. آن ها بدون وارد کردن هیچگونه فانتزی یا خیالات او را می پذیرند. این دو نفر به شکل یک تیم با هم کار می کنند تا با یکدیگر در ارتباط مانده و در عین حال بتوانند هویت خود را حفظ کنند.