عامل اختلال غذایی | چه چیزی باعث اختلال غذایی من یا عزیزانم می شود (قسمت اول)
همه ی ما وقتی بیمار می شویم می خواهیم دلیل آن را پیدا کنیم. این جستجو برای یافتن توضیح اغلب در مورد هر بیماری ای وجود دارد، از دیابت گرفته تا سرطان یا حتی آنفولانزا. وقتی با اختلالات غذایی مواجه می شویم، که با رفتارهای منفی بسیاری همراه است، سوال در مورد علت بروز می تواند گیج کننده تر باشد. بیشتر افراد جامعه، و حتی برخی از متخصصان سلامت، اغلب توضیحات بسیار ساده ای را مقصر بروز اختلالات غذایی می دانند، مانند مدل های بسیار لاغر غیر واقعی در رسانه های اجتماعی یا اموزش بد والدین. عامل اختلال غذایی چیست؟
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، می دانیم خانواده، که برای زمان زیادی مقصر شناخته می شدند، نقشی در اختلالات غذایی ندارند و یا حداقل می توان گفت تاثیر مستقیمی در این موضوع ندارند. برای مثال وقتی فرد در یک خانواده ی از هم گسیخته زندگی می کند خطر مشکلات روانی برای او بیشتر خواهد بود اما او لزوما محکوم به ابتلا به اختلال غذایی نیست.
در حقیقت نمی توانیم مطمئنا بگوییم چه شرایطی باعث اختلال غذایی برای فرد خواهد شد و نمی توان پیش بینی کرد چه کسی دچار این مشکل می شود. در کل بیشتر متخصصان توافق دارند که:
- انواع مسیرهای متفاوت وجود دارد که خروجی آن ها نهایتا یک چیز خواهد بود ( مثلا بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی یا اختلال غذایی بینگ )
- اختلالات غذایی یک بیماری پیچیده است که ریشه در یک علت مجزا ندارد اما از ترکیب فاکتورهای پیچیده ی بیولوژیکی، روانی و محیطی ایجاد می گردد.
بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از تحقیقات صورت گرفته روی علل اختلالات غذایی.
فاکتورهای خطر عامل اختلال غذایی
تحقیقات برای تعیین فاکتور خطر روی تشخیص رفتارها یا تجربیاتی تمرکز دارد که در احتمال بروز اختلال مقدم است. برای اینکه بتوان گفت یک فاکتور خطر می تواند یک علت برای اختلال غذایی باشد، فاکتور خطر باید قبل از شروع اختلال غذایی وجود داشته باشد. این فاکتور باید قابل تغییر بوده و نشان داده شود که تغییر آن از بروز اختلال جلوگیری می کند. برای مثال سیگار کشیدن یک فاکتور خطر برای سرطان ریه است زیرا قبل از بروز بیماری وجود دارد و سیگار نکشیدن خطر ایجاد سرطان ریه را کاهش خواهد داد.
از آنجایی که اختلالات غذایی بسیار نادر بوده و اختلالی متغیر هستند انجام انواع تحقیقات طولانی و بزرگ برای ارزیابی بهتر فاکتورهای خطر سخت و هزینه بر خواهد بود. تا امروز تحقیقات فاکتورهای خطر محدودی را به عنوان یک علت برای اختلال غذایی نشان داده اند.
بر اساس تحقیقات در سال 2015، تنها فاکتورهای خطر زیر هستند که نشان داده شده است دلیلی برای بروز اختلال غذایی می باشند.
-
بی اشتهایی عصبی
- کم بودن حجم توده ی بدنی یا BMI
-
پرخوری عصبی
- طرز فکر فرد برای لاغری ایده آل، تا درجه ای که فرد باور دارد لاغری برابر است با جذاب بودن.
- فشار زیاد برای لاغر شدن، فرد بر این باور است که باید از همه ی اطرافیان خود لاغرتر باشد.
- عدم رضایت از بدن، تصویر ذهنی منفی از بدن خود
- رژیم های غذایی
- تاثیرات منفی، احساسات ناخوشایند ( مثلا ترس، عصبانیت، ناراحتی و انواع مختلف دیگر )
-
اختلال غذایی بینگ
- تا این زمان هنوز تشخیص داده نشده است.
-
اختلال پاکسازی بدن یا Purging
- رژیم غذایی
با این وجود این ها تنها فاکتورهایی نیستند که به نظر می رسد با ایجاد اختلالات غذایی ارتباط داشته باشند. این ها تنها گزینه هایی هستند که در تحقیقات شواهد بیشتری داشته اند. برای مثال هنوز شواهد کافی وجود ندارد که رژیم غذایی می تواند علتی برای بی اشتهایی عصبی باشد اما تحقیقات آینده شاید این را به اثبات برسانند (و همانطور که در بالا گفته شد امروزه گفته می شود توده ی بدنی کم که یکی از نتایج رژیم غذایی شدید است فاکتور خطری برای بی اشتهایی عصبی می باشد) بعلاوه برخی ممکن است از این لیست انتقاد کنند زیرا این فاکتورهای خطر شباهت زیادی به علائم این بیماری ها دارند.
فاکتورهای زیاد دیگری نیز به عنوان عوامل احتمالی ایجاد اختلالات غذایی مورد تحقیق هستند:
- قلدری کردن
- اعتماد به نفس کم
- عدم رضایت از بدن
- اضطراب و افسردگی
- فشار از جانب همسر
- وابستگی زیاد به بدنی لاغر
- خشونت جنسی در دوران کودکی
- آزمایش های مرتبط با وزن و جملات انتقادی در مورد وزن
- غذا خوردن زودهنگام در دوران کودکی و مشکلات خوردن و مشکلات گوارشی
می توانید ببینید تشخیص فاکتورهای اصلی بروز اختلال غذایی پیچیده است. ارزیابی اینکه این فاکتورها در فرد وجود داشته باشند نیز دشوار است. بعلاوه وجود این فاکتورها، وجود هر یک احتمال خطر بیشتر را پیش بینی می کند، تضمینی برای ایجاد حتمی اختلال غذایی نیست.
ژنتیک عامل اختلال غذایی
تمرکز روی توضیحات ژنتیکی در طول ده سال گذشته افزایش داشته است. علت اصلی ایجاد اختلال غذایی در خانواده ها به نظر می رسد ژنتیک باشد. بودن در خانواده ای با سابقه ی اختلالات غذایی می تواند خطر ابتلای فرد به این اختلال را افزایش دهد. بخشی از این افزایش احتمال خطر می تواند به خاطر مدل سازی رفتارهای مرتبط با اختلال غذایی در بین اعضای خانواده باشد ( مثلا مشاهده ی رژیم غذایی اعضای خانواده ). با این وجود تحقیقات روی دوقلوها، که می تواند نقش ژنتیک را به انزوا ببرد، تایید کرده است که تقریبا 40 تا 60 درصد از خطر بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی یا اختلال غذایی بینگ ناشی از تاثیر ژنتیک است.
این تحقیق نمی گوید ژن خاصی وجود دارد که باعث اختلالات غذایی می شود و یا حتی مجموعه ای از ژن ها. بیشتر احتمال می رود که برای برخی افراد، تفاوت در چندین ژن مختلف باعث رفتارهای متغیری می شود که خطر این اختلالات را افزایش یا کاهش خواهد داد. برخی افراد ممکن است خصوصیات رفتاری مانند اضطراب، ترس، کمال گرایی یا تغییرات خلقی داشته باشند که با بروز اختلال غذایی مرتبط است. البته باید بدانید که این بخش از خصوصیات رفتاری با اختلالات متعدد دیگری نیز مرتبط هستند.
برخی افراد مبتلا به اختلالات غذایی می توانند چندین عضو دیگر نیز در خانواده ی خود تشخیص دهند که مبتلا به این اختلال می باشند.
در برخی خانواده ها خطر اختلال غذایی بالاتر از بقیه ی جمعیت است اما این خانواده ها بسار نادر هستند. حتی خانواده هایی با سابقه ی ژنتیکی بالا برای خطر بروز اختلال، نشان داده اند تنها ریسک ژنتیکی بالا به این معنا نیست که فرد دچار اختلال غذایی خواهد شد.
در مقابل همه ی کسانی که عامل اختلال غذایی دارند نیز ممکن است کسی را در خانواده ی خود نداشته باشند که دچار این اختلال است. با وجودی که ژنتیک نقشی در ایجاد اختلال غذایی دارد اما باید دقت داشته باشید که وجود اختلال غذایی تنها در این افراد نبوده و در حقیقت بیشتر جمعیت بیماران تک و بدون سابقه ی خانوادگی هستند. با کوچک شدن اعضای خانواده های امروزی اطلاعات موجود برای ارزیابی یک فرد خاص برای نقش ژنتیک کم است. بعلاوه اختلالات غذایی را بسیاری از خانواده ها خجالت اور می دانند و در مورد مشکلاتی که در این رابطه دارند با افراد دورتر از خانواده ی خود صحبتی نمی کنند.