چند تحریف شناختی شناسایی شده در CBT
تحریف شناختی یکی از موارد مهم در دنیای روان شناسی است. همان طور که می دانید نحوه تفکر در هر فرد متفاوت است. شما نمی توانید دو شخص را پیدا کنید که از لحاظ تفکر دو دیدگاه یکسان را داشته باشند. برای همین امر به افراد گفته می شود که سعی کنند تفکر خود را پیشرفته کنند. در دنیای روان شناسی تعاریف متفاوتی وجود دارد. برخی از این تعاریف را ممکن است بشانسید. برخی هم برای شما تازگی دارند. برای همین امر روان شناسان می گویند که خانواده ها باید بر روی هم مدیریت داشته باشند.
اما این مدیریت نباید به گونه ای باشد که به اعضای خانواده آسیب برساند. در دنیایی که زندگی می کنیم اختلالات روانی بسیاری وجود دارند. برخی از این اختلالات را ممکن است بشانسید. برخی هم برای شما تازگی دارند. یکی از مواردی که قبلا درباره آن صحبت کردیم خانواده ناکارآمد است. ما درباره شناخت ویژگی های این نوع خانواده بررسیهایی انجام دادیم. امروز اما در ارتباط با شناخت علائم خانوادگی ناکارآمد صحبت خواهیم کرد. البته در پایان نحوه مدیریت این نوع خانواده را برای شما خواهیم گفت. در ادامه می خواهیم ببینیم که شناخت علائم خانوادگی ناکارآمد و نحوه مدیریت چگونه است؟
شادی و خوشبختی و تحریف شناختی
در مقاله های قبل در ارتباط با این که شادی و خوشبختی چه تاثیری بر ذهنیت افراد دارد صحبت کردیم ما گفتیم که شادی و خوشبختی می تواند بر ذهنیت و جسم افراد تاثیرات بسیار زیادی داشته باشد. شادی واکنشی در بدن است که باعث ایجاد هورمون های خوب در بدن خواهد شد. در ادامه می خواهیم بدانیم که شناخت علائم خانوادگی ناکارآمد و نحوه مدیریت آن کدامند. در ادامه این مقاله که در وبسایت همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره تلفنی روان شناسی در ایران و ارائه دهنده خدمات مشاوره و روان شناسی نوشته شده است می خواهیم در ارتباط با چند تحریف شناختی شناسایی شده در CBT صحبت کنیم.
تحریف شناختی – الگوهای منفی یا غیرمنطقی
تحریف های شناختی الگوهای منفی یا غیرمنطقی تفکر هستند. این الگوهای فکری منفی می توانند در کاهش انگیزه، کاهش عزت نفس، و کمک به مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی و مصرف مواد نقش داشته باشند. درمان شناختی رفتاری (CBT) رویکردی است که به افراد کمک میکند این تحریفهای شناختی را بشناسند و آنها را با افکار مفیدتر و واقعیتر جایگزین کنند.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
این مقاله انواع مختلف تحریف شناختی را مورد بحث قرار میدهد. از جمله تعریف آنها، نحوه عملکرد آن ها، و ارائه مثالهای فرضی برای نشان دادن این که چگونه این نوع تفکر بر رفتار تأثیر میگذارد.
تکفر همه یا هیچ
تفکر همه یا هیچ به عنوان تفکر سیاه و سفید یا تفکر قطبی نیز شناخته می شود. این نوع تفکر شامل دیدن چیزها به صورت مطلق است: موقعیت ها همیشه سیاه یا سفید، همه چیز یا هیچ، خوب یا بد، موفقیت یا شکست هستند. تفکر همه یا هیچ با برخی از شرایط سلامت روان، از جمله اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) و اختلال شخصیت مرزی (BPD) مرتبط است.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، شخصی در مدرسه احساس شکست می کند. هر بار که مرتکب اشتباهی می شود، به جای این که خطا را بپذیرد و سعی کند از آن عبور کند، تسلیم می شود و تصور می کند که هرگز نمی تواند به خوبی کار کند. مشکل این نوع تفکر این است که به هیچ جایی اجازه نمی دهد که چیزی بین دو افراط را تصدیق کند. می تواند انگیزه و اعتماد به نفس شما را مختل کند و پایبندی به اهداف بلندمدت را سخت کند.
مثال دوم
به عنوان مثال، به جای پایبندی به یک برنامه غذایی سالم، ممکن است هر بار که از برنامه خود منحرف می شوید، احساس عصبانیت کنید و خود را شکست خورده خطاب کنید. یا ممکن است احساس کنید که شروع یک برنامه تمرینی جدید ناامید کننده است. زیرا فکر می کنید که اگر نتوانید 100% به آن پایبند باشید، شکست خورده اید.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
CBT برای غلبه بر این نوع تحریف شناختی با کمک به شما در تشخیص این که موفقیت و پیشرفت مفاهیم همه یا هیچ نیستند، کار می کند. با پرداختن به این نوع تفکر و جایگزینی افکار خود باخته، می توانید نسبت به پیشرفت خود احساس بهتری داشته باشید و نقاط قوت خود را بشناسید.
تعمیم بیش از حد
تعمیم بیش از حد زمانی اتفاق میافتد که بعد از یک رویداد یا یک سری تصادفات، یک قانون وضع کنید. کلمات “همیشه” یا “هرگز” اغلب در جمله ظاهر میشوند. از آنجایی که تجربه انجام یک رویداد به روش تحریف شناختی را دارید، فرض می کنید که همه رویدادهای آینده نتیجه یکسانی خواهند داشت.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، شخصی از یک سری تصادفات استنباط کرده است که هفت عدد شانس اوست. و این را به موقعیتهای قمار شامل عدد هفت تعمیم داده است، مهم نیست چند بار ببازد. مشکل این نوع تفکر این است که تفاوت بین موقعیت ها و همچنین نقش شانس را در نظر نمی گیرد. این تفکر می تواند پیامدهای متعددی بر نحوه تفکر و عملکرد افراد در موقعیت های مختلف داشته باشد.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
تعمیم بیش از حد با ایجاد و حفظ اختلالات اضطرابی مختلف همراه است. وقتی افراد در یک موقعیت تجربه بدی دارند، تصور میکنند که همان اتفاق در آینده نیز تکرار خواهد شد. تحقیقات همچنین نشان می دهد که این نوع تحریف شناختی در افرادی که دارای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) هستند رایج است. تعمیم ترس از یک موقعیت به رویدادهای آینده می تواند احساس اضطراب ایجاد کند که اغلب منجر به اجتناب از آن موقعیت ها و تحریف شناختی می شود.
فیلترهای ذهنی
فیلتر ذهنی برعکس تعمیم بیش از حد است. اما با همان نتیجه منفی. فیلتر ذهنی به جای گرفتن یک رویداد کوچک و تعمیم نامناسب آن، یک رویداد کوچک را می گیرد و منحصراً روی آن تمرکز می کند و هر چیز دیگری را فیلتر می کند. این نوع تحریف شناختی می تواند به مشکلاتی از جمله اعتیاد، اضطراب، اعتماد به نفس ضعیف و مشکلات بین فردی و سایر مسائل کمک کند.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، فردی روی همه چیزهای منفی یا آزاردهندهای که شریک زندگیاش گفته یا انجام داده است، تمرکز میکند. اما تمام کارهای محبت آمیز و متفکرانهاش را فیلتر میکند. این تفکر به احساس منفی نسبت به شریک زندگی و رابطه آن ها کمک می کند. فیلتر کردن نکات مثبت و تمرکز بر موارد منفی می تواند تأثیر مخربی بر سلامت روان شما داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که وقتی افراد فقط بر روی باورهای منفی خود تمرکز میکنند، به احساس ناامیدی کمک میکند و خطر از بین رفتن تحریف شناختی را افزایش میدهد.
تنزیل مثبت
نادیده گرفتن نکات مثبت یک تحریف شناختی است که شامل باطل کردن چیزهای خوبی است که برای شما اتفاق افتاده است. این شبیه فیلتر کردن ذهنی است، اما به جای صرفاً نادیده گرفتن نکات مثبت، فعالانه آن ها را رد می کنید.
مثالی در ارتباط با این زمینه
به عنوان مثال، فردی یک پروژه را تکمیل می کند و برای کار خود جایزه دریافت می کند. او به جای این که به موفقیت خود افتخار کند، آن را به شانس خالص نسبت می دهد که ربطی به استعداد و تلاش او ندارد. هنگامی که افراد از این تحریف شناختی استفاده می کنند، رویدادهای مثبت را به عنوان یک اتفاق در نظر می گیرند. گاهی اوقات از نظر این افراد برخی از مسائل به عنوان ناهنجاری ها در نظر گرفته می شود.
نکته ای در ارتباط با این زمینه
مشکل این نوع تفکر این است که ایمان شما را به توانایی هایتان تضعیف می کند. به جای این که نقاط قوت خود را بشناسید، فرض می کنید که ماهر نیستید یا به عبارتی دیگر فقط خوش شانس هستید. وقتی نکات مثبت را نادیده می گیرید و چالش ها به وجود می آیند، به توانایی خود برای مقابله یا غلبه بر آن ها ایمان نخواهید داشت. این عدم ایمان به خودتان می تواند منجر به احساس عدم تحریف شناختی شود، جایی که تصور می کنید حتی تلاش برای تغییر نتیجه وجود ندارد.
عطف به نتایج
دو راه برای نتیجه گیری سریع وجود دارد:
ذهن خوانی
زمانی که فکر می کنید کسی قرار است واکنش خاصی نشان دهد یا فکر می کنید کسی به نوع رفتار شما به گونه ای فکر می کند که اشتباه است.
فال
وقتی پیشبینی میکنید که رویدادها به شیوهای خاص پیش میروند، اغلب برای اجتناب از تلاش برای انجام کاری دشوار.
بزرگنمایی
بزرگنمایی، اغراق در اهمیت کاستی ها و مشکلات و در عین حال به حداقل رساندن اهمیت کیفیت های مطلوب است. این تحریف شناختی مانند فیلتر کردن ذهنی و کاهش مثبت، شامل بزرگنمایی ویژگیهای منفی و در عین حال به حداقل رساندن ویژگیهای مثبت شماست. وقتی اتفاق بدی می افتد، شما آن را به عنوان “اثبات” شکست های خود می بینید. برای مثال، شخصی را در نظر بگیرید که کار اشتباهی را انجام می دهد. این شخص با وجود این که می داند کارش اشتابه است اما آن را انکار می کند.